Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
malt house
U
جایگاه مالت سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
malting
U
مالت سازی
MalT
U
مالت زدن بحالت مالت دراوردن
sail loft
U
جایگاه بادبان سازی
malta fever
U
تب مالت
brucellosis
U
تب مالت
mallet
U
مالت
purl
U
مشروب مالت
mashing
U
خیساندهء مالت
purls
U
مشروب مالت
maltster
U
مالت ساز
malty
U
مالت مانند
mashes
U
خیساندهء مالت
Malta
U
جزیره مالت
mashed
U
خیساندهء مالت
mash
U
خیساندهء مالت
purled
U
مشروب مالت
maltese
U
اهل مالت
purling
U
مشروب مالت
undulant fever
U
مالت مالطه
MalT
U
مالت ابجو ساختن
malted milks
U
نوشیدنی حاوی شیر خشک و مالت و بستنی
malted milk
U
نوشیدنی حاوی شیر خشک و مالت و بستنی
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
houses
U
جایگاه جا
housed
U
جایگاه جا
house
U
جایگاه جا
toll house
U
جایگاه
place
U
جایگاه
cabin
U
جایگاه
places
U
جایگاه
placing
U
جایگاه
station
U
جایگاه
stationed
U
جایگاه
stations
U
جایگاه
limb top
U
جایگاه
positioned
U
جایگاه
position
U
جایگاه
stall
U
لژ جایگاه ویژه
sanctuary
U
جایگاه مقدس
sanctuaries
U
جایگاه مقدس
booth
U
جایگاه رژه
grandstands
U
جایگاه سرپوشیده
banstand
U
جایگاه ارکست
stalling
U
لژ جایگاه ویژه
lattice site
U
جایگاه شبکه
telephone station
U
جایگاه تلفن
booths
U
جایگاه رژه
site plan
U
نقشه جایگاه
gallery
U
جایگاه تماشاگران
galleries
U
جایگاه تماشاگران
band-stand
U
جایگاه ارکستر
stands
U
جایگاه تماشاگران
seat
U
جایگاه نشاندن
seated
U
جایگاه نشاندن
seats
U
جایگاه نشاندن
grandstand
U
جایگاه سرپوشیده
engine house
U
جایگاه لوکوموتیو
picture palace
U
جایگاه سینما
expanse of ruins
U
جایگاه خرابیها
parking place
U
جایگاه توقف
picture theatre
U
جایگاه سینما
ordinal position
U
جایگاه ترتیبی
hibernaculum
U
جایگاه زمستانی
scene of destruction
U
جایگاه خرابیها
home range
U
جایگاه حیوانات
flash house
U
جایگاه دزدان
operating rooms
U
جایگاه عمل
pumping ststion
U
جایگاه تلمبه
expanse of rubble
U
جایگاه خرابیها
picturedrome
U
جایگاه سینما
operating room
U
جایگاه عمل
menagerie
U
جایگاه دام ودد
lay-bys
U
جایگاه ایست ایستگاه
stand one's ground
<idiom>
U
حمایت از جایگاه شخص
lay by
U
جایگاه ایست ایستگاه
menageries
U
جایگاه دام ودد
stand
U
جایگاه گواه در دادگاه
swinery
U
پرورشگاه یا جایگاه خوکان
docks
U
جایگاه متهم در دادگاه
news stand
U
جایگاه فروش روزنامه
news-stand
U
جایگاه فروش روزنامه
news-stands
U
جایگاه فروش روزنامه
docked
U
جایگاه متهم در دادگاه
paper advance setting
جایگاه پیشرفته ورق
stone work
U
جایگاه سنگ تراشی
dock
U
جایگاه متهم در دادگاه
press boxes
U
لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
bars
U
جایگاه متهمین در دادگاه
press box
U
لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
gate chamber wall
U
جایگاه حرکت دریچه
sanctum
U
قدس جایگاه مقدس
dram shop
U
جایگاه نوشابه فروشی
fire post
U
جایگاه اتش نشانی
far turn
U
پیچ سمت جایگاه
lay-by
U
جایگاه ایست ایستگاه
platforms
U
کف راه جایگاه خطابه
choir-wall
U
[دیواره ی جداکننده جایگاه]
platform
U
کف راه جایگاه خطابه
bar
U
جایگاه متهمین در دادگاه
oarlock
U
جایگاه فلزی پارو
podium
U
بالکن جایگاه مخصوص
podiums
U
بالکن جایگاه مخصوص
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
perch
U
جایگاه بلند جای امن
perched
U
جایگاه بلند جای امن
orchestras
U
دسته نوازندگان جایگاه ارکست
haras
U
جایگاه تخم کشی اسب
location
U
جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
locations
U
جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
perches
U
جایگاه بلند جای امن
perching
U
جایگاه بلند جای امن
orchestra
U
دسته نوازندگان جایگاه ارکست
witness box
U
جایگاه شهود گواه جای
altar of credence
U
[جایگاه نان و شراب مقدس]
choir-loft
U
[بالکنی بالای جایگاه همسرایان]
witness box
U
جایگاه ویژه گواهان در دادگاه
choir-aisle
U
[راهرو موازی از شبستان به جایگاه همسرایان]
antechoir
U
جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا
lubritorium
U
جایگاه مخصوص روغن کاری ماشین
fore
U
[جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
tap room
U
جایگاه نوشابه فروشی ونوشابه خوری
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
clubhouses
U
ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
porter house
U
جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها
clubhouse
U
ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
Pay attention to the house rules
[hazard statements]
.
U
توجه بکنید به قواعد جایگاه
[اظهارات خطر]
.
grandstand
U
جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
grandstands
U
جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
band shell
U
جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
iconostasis
U
[پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
choir-rail
U
[ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
on licence
U
پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
feretory
U
تابوت یاصندوق اثارمقدس جایگاه اثارمقدس
truncation
U
بی سر سازی
individualization
U
تک سازی
individualises
U
تک سازی
individualizing
U
تک سازی
individualising
U
تک سازی
pavements
U
کف سازی
stylization
U
مد سازی
individualize
U
تک سازی
individualized
U
تک سازی
deflexion
U
خم سازی
individualised
U
تک سازی
individualizes
U
تک سازی
idolization
U
بت سازی
pavement
U
کف سازی
individuation
U
تک سازی
flection
U
خم سازی
repk lection
U
پر سازی
padding
U
له سازی
flooring
U
کف سازی
bridgework
U
پل سازی
bridge building
U
پل سازی
compaction
U
تو پر سازی
retortion
U
خم سازی
retortion
U
کج سازی
local anasthesia
U
سر سازی
gnomonics
U
فن شاخص سازی
glycogenesis
U
گلیکوژن سازی
inversion
U
وارون سازی
beadwork
U
تسبیح سازی
inversions
U
وارون سازی
suffocation
U
خفه سازی
arrefication
U
رقیق سازی
insulating
U
عایق سازی
aromatization
U
معطر سازی
procurance
U
فراهم سازی
aromatization
U
عطر سازی
rejuvenation
U
جوان سازی
grillwork
U
شبکه سازی
arching
U
طاق سازی
smoothing
U
صاف سازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com