Perdic | جانور پوست کلفت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	pachyderm U	جانور پوست کلفت
	pachyderms U	جانور پوست کلفت

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	pachydermatous U	پوست کلفت
	pachydrmatous U	پوست کلفت
	impassive U	پوست کلفت
	thick-skinned U	پوست کلفت
	thick skinned U	پوست کلفت
	indurate U	پوست کلفت کردن
	pachyder mata U	جانوران پوست کلفت
	pachydrmatous U	ادم پوست کلفت و بیرگ
	senile keratosis U	کلفت شدگی پوست درنتیجه پیری
	malacoderm U	جانور نرم پوست
	shedder U	جانور پوست انداز
	isopod U	جانور سخت پوست بر>=< پای
	isopodan U	جانور سخت پوست بر>=< پای
	epizoic U	زندگی کننده روی بدن جانور انگل جانور
	zoo ecology U	قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
	endermic U	انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
	scleroderma U	مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
	cable weft U	پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
	dermatological U	مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
	skinning U	پوست کندن با پوست پوشاندن
	skinned U	پوست کندن با پوست پوشاندن
	skin U	پوست کندن با پوست پوشاندن
	skins U	پوست کندن با پوست پوشاندن
	slough U	پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
	peel U	پوست انداختن پوست
	peels U	پوست انداختن پوست
	tegumnentum U	پوست طبیعی پوست
	chamberer U	کلفت
	handmaidens U	کلفت
	chamber maid U	کلفت
	handmaiden U	کلفت
	trull U	کلفت
	bonne U	کلفت
	hand maid U	کلفت
	heavy-set U	کت و کلفت
	housemaid U	کلفت
	housemaids U	کلفت
	squatty U	کلفت
	stocky U	کلفت
	stockiest U	کلفت
	stockier U	کلفت
	burly U	کلفت
	molls U	کلفت
	moll U	کلفت
	handmaid U	کلفت
	chambermaid U	کلفت
	chambermaids U	کلفت
	tirewoman U	کلفت
	biddy U	کلفت
	charwoman U	کلفت
	maidservant U	کلفت
	ladys maid U	کلفت
	charwomen U	کلفت
	labrose U	لب کلفت
	servant maid U	کلفت
	thick U	کلفت
	thicker U	کلفت
	swabber U	کلفت
	thickest U	کلفت
	blobber U	کلفت
	femme de chambre U	کلفت
	woman U	کلفت
	heavyset U	کلفت زمخت
	girl U	دوشیزه کلفت
	girls U	دوشیزه کلفت
	incrassate U	کلفت کردن
	gold foil U	زرورق کلفت
	thickset U	تنگ کلفت
	hoodman blind U	گردن کلفت
	blunted U	کلفت کردن
	blunter U	کلفت کردن
	bluntest U	کلفت کردن
	blunting U	کلفت کردن
	odalisque U	کلفت یا صیغه
	thickens U	کلفت ترشدن
	thickens U	کلفت کردن
	thickened U	کلفت ترشدن
	thickened U	کلفت کردن
	thicken U	کلفت ترشدن
	parlour maid U	کلفت سرمیز
	blunt U	کلفت کردن
	poutingly U	لب کلفت کنان
	muslinet U	مشمش کلفت
	incrassate U	کلفت شدن
	yaks U	گاومیش دم کلفت
	yak U	گاومیش دم کلفت
	inspissate U	کلفت کردن
	stodgy U	گردن کلفت
	blunts U	کلفت کردن
	stiff necked U	گردن کلفت
	plank U	تخته کلفت
	junk board U	مقوای کلفت
	moppy U	کلفت بلند
	roughneck U	گردن کلفت
	thicken U	کلفت کردن
	ancilla U	پیشخدمت زن کلفت
	ruffians U	گردن کلفت
	hawser U	طناب کلفت
	box coat U	پالتوی کلفت
	thick warp U	نخ تار کلفت
	hawsers U	طناب کلفت
	thickening U	کلفت سازی
	dumpy U	گردن کلفت
	bondwoman U	کلفت زرخرید
	thick weft U	نخ پود کلفت
	waitress U	ندیمه کلفت
	waitresses U	ندیمه کلفت
	baryphonia U	کلفت صدایی
	doubling U	کلفت ریسی
	ruffian U	گردن کلفت
	thugs U	قاتل گردن کلفت
	thug U	قاتل گردن کلفت
	bullying U	گردن کلفت گوشت
	snub U	کلفت وکوتاه سرزنش
	hyperostosis U	کلفت شدگی استخوان
	heavyset U	چهارشانه کلفت وکوتاه
	snubbed U	کلفت وکوتاه سرزنش
	snubbing U	کلفت وکوتاه سرزنش
	bully U	گردن کلفت گوشت
	bullied U	گردن کلفت گوشت
	bullies U	گردن کلفت گوشت
	lumpier U	کلفت ناهنجار تودهای
	lumpy U	کلفت ناهنجار تودهای
	lumpiest U	کلفت ناهنجار تودهای
	snubs U	کلفت وکوتاه سرزنش
	fly line U	ریسمان کلفت ماهیگیری
	moreen U	پارچه کلفت پردهای
	ruffianly U	گردن کلفت وحشی
	marchioness U	نوعی گلابی کلفت
	marchionesses U	نوعی گلابی کلفت
	stick glove U	دستکش کلفت دروازه بان
	butch U	مرد یا پسر گردن کلفت
	boat rod U	چوب کلفت ماهیگیری با قایق
	nappies U	کلفت و پرزدار خواب دار
	nappy U	کلفت و پرزدار خواب دار
	ancillary U	مستخدم بومی مربوط به کلفت
	parlormaid U	کلفت یاپیشخدمت سالن پذیرایی
	deep mouthed U	دارای صدای درشت و کلفت
	chunks U	تکه بزرگ یا کلفت وکوتاه
	chunk U	تکه بزرگ یا کلفت وکوتاه
	meathead U	آدم گردن کلفت [اصطلاح روزمره]
	grego U	جامه کوتاه باشلق دارازپارچههای کلفت
	muscleman U	آدم گردن کلفت [اصطلاح روزمره]
	beefcake U	آدم گردن کلفت [اصطلاح روزمره]
	belly U	کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
	bellies U	کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
	pea jacket or coat U	جامه کلفت پشمی که ملوانان در سرما می پوشند
	xanthochroid U	شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
	barrel U	قسمت کلفت چوب بیس بال لوله اسلحه
	grosses U	کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
	fearnought U	یکجورپارچه کلفت پشمی که برای جامه ملوانان بکارمیرود
	barrels U	قسمت کلفت چوب بیس بال لوله اسلحه
	barreled shaft U	میله تیر که وسط ان کلفت تراز انتهایش باشد
	barong U	یکنوع چاقو یا شمشیر دسته کلفت لبه تیز
	grossest U	کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
	grosser U	کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
	grossed U	کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
	gross U	کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
	grossing U	کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
	he U	جانور نر
	structure of an animal U	جانور
	it U	ان جانور
	malacostracan U	جانور
	johnny U	جانور نر
	ruffianly U	جانور خو
	it pron U	ان جانور
	apod U	جانور بی پا
	creature U	جانور
	animalize U	جانور
	nightwalker U	جانور شب پر
	animals U	جانور
	animal U	جانور
	creatures U	جانور
	beasts U	جانور
	beast U	جانور
	cable U	طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
	chest protector U	لایی کلفت محافظ سینه توپگیریا داور بیس بال
	cabled U	طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
	pelagian U	جانور دریایی
	fauna U	جانور نامه
	amebae U	جانور تک سلولی
	perissodactyl U	جانور فرد سم
	scrag U	جانور نحیف
	rodents U	جانور جونده
	milker U	جانور شیرده
	animalculum U	جانور ریزه
	mammiferous U	جانور پستاندار
	beastliness U	جانور خویی
	mammifer U	جانور پستاندار
	amebas U	جانور تک سلولی
	monocule U	جانور یک چشم
	amoeba U	جانور تک سلولی
	pollard U	جانور بی شاخ
	animalist U	نقاش جانور
	polypod U	جانور بسیارپا
	polystomatous U	جانور بسیار
	polystome U	جانور بسیار
	nekton U	جانور شناور
	pudge U	جانور چاق
	poikilotherm U	جانور خونسرد