English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
zootomy U جانور شکافی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
vivisection U زنده شکافی تشریح جانور زنده
vivisectional U زنده شکافی تشریح جانور زنده
Other Matches
epizoic U زندگی کننده روی بدن جانور انگل جانور
zoo ecology U قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
trifid U سه شکافی
micrology U مو شکافی
dissection U کالبد شکافی
enterotomy U روده شکافی
forging crack U اهنگری شکافی
quadrifid U چهار شکافی
ovariotomy U تخمدان شکافی
butt seam weld U جوشکاری شکافی
butt welding U جوشکاری شکافی
autopsies U کالبد شکافی
autopsy U کالبد شکافی
keratotome U چاقوی قرنیه شکافی
scalpel U چاقوی کالبد شکافی
scalpels U چاقوی کالبد شکافی
keratome U چاقوی قرینه شکافی
vulval U دارای شکافی شبیه فرج
vulvar U دارای شکافی شبیه فرج
vulvate U دارای شکافی شبیه فرج
postmortem U مرده رامعاینه وکالبد شکافی کردن
To spilt hair . To make a fine distinction . U مورااز ماست کشیدن ( مو شکافی کردن )
hacked U شکافی که بر اثربیل زدن یا شخم زده ایجادمیشود
balacava U پوشش ضد اتش سر و گردن با شکافی جلو صورت
hacks U شکافی که بر اثربیل زدن یا شخم زده ایجادمیشود
hack U شکافی که بر اثربیل زدن یا شخم زده ایجادمیشود
embrasures U مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
embrasure U مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
palmatifid U دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
ruffianly U جانور خو
creature U جانور
nightwalker U جانور شب پر
structure of an animal U جانور
it pron U ان جانور
malacostracan U جانور
creatures U جانور
it U ان جانور
johnny U جانور نر
he U جانور نر
animalize U جانور
beast U جانور
beasts U جانور
animal U جانور
animals U جانور
apod U جانور بی پا
zoomorphic <adj.> U جانور گونه
milker U جانور شیرده
monocule U جانور یک چشم
on heat [British E] <adj.> U حشری [جانور زن]
in heat [American E] <adj.> U حشری [جانور زن]
mammiferous U جانور پستاندار
mammifer U جانور پستاندار
edentate U جانور بی دندان
craw U معده جانور
nekton U جانور شناور
saprozoon U جانور پوده زی
saxicolous U جانور سنگ زی
scrag U جانور نحیف
shell fish U جانور صدف
tardigrade U جانور کندرو
zoophilic U علاقمند به جانور
ungulate U جانور سم دار
zoophagous U جانور خوار
zoophilous U علاقمند به جانور
saxicoline U جانور سنگ زی
pelagian U جانور دریایی
perissodactyl U جانور فرد سم
plantigrade U جانور دوپا
poikilotherm U جانور خونسرد
poikilothermism U خونسردی جانور
pollard U جانور بی شاخ
polypod U جانور بسیارپا
polystomatous U جانور بسیار
polystome U جانور بسیار
stinkard U جانور بدبو
pudge U جانور چاق
proud <adj.> U جانور حشری
zootheism U جانور پرستی
amebae U جانور تک سلولی
game U جانور شکاری
scavenger U جانور لاشخور
scavengers U جانور لاشخور
rodents U جانور جونده
fauna U جانور نامه
zoology U جانور شناسی
brute U جانور حیوان
brutes U جانور حیوان
brutal U جانور خوی
hybrid U جانور دورگه
strays U جانور بی صاحب
straying U جانور بی صاحب
amebas U جانور تک سلولی
amoeba U جانور تک سلولی
amoebae U جانور تک سلولی
amoebas U جانور تک سلولی
rodent U جانور جونده
brutalities U جانور خویی
brutality U جانور خویی
strayed U جانور ولگرد
stray U جانور بی صاحب
zoologist U جانور شناس
animalist U نقاش جانور
animalculum U جانور ریزه
beastliness U جانور خویی
brutalization U جانور خویی
slugged U چارپاره جانور کندرو
shedder U جانور پوست انداز
beast of ravin U جانور درنده یاشکاری
rutting <adj.> U حشری [جانور مرد]
in rut <adj.> U حشری [جانور شناسی]
slugs U چارپاره جانور کندرو
sac U عضوکیسه مانند جانور
heat U طلب شدن جانور
aquatic U جانور یا گیاه ابزی
tentacles U موی حساس جانور
tentacle U موی حساس جانور
dentition U وضع تعداددندانهای جانور
viviparous U جانور زنده زا ولود
anteaters U جانور پستاندارمورچه خوار
molluscs U جانور نرم تن حلزون
mollusc U جانور نرم تن حلزون
footpad U پای جانور پهنه پا
slug U چارپاره جانور کندرو
arthropod U جانور مفصل دار
zoomorphic U شبیه جانور جانورسان
anteater U جانور پستاندارمورچه خوار
marsupials U جانور کیسه دار
marsupial U جانور کیسه دار
zoophyte U جانور گیاه سان
lair U محل استراحت جانور
zoography U جانور شناسی تطبیقی
white face U جانور پیشانی سفید
tropicopolitan U گیاه یا جانور گرمسیری
migrants U سیار جانور مهاجر
migrant U سیار جانور مهاجر
endotherm U جانور خون گرم
scavengers U جانور کثافت خور
scavenger U جانور کثافت خور
female U زنانه جانور ماده
lairs U محل استراحت جانور
phytozoon U جانور گیاه نما
ratter U موش گیر [جانور]
mollusk U جانور نرم تن حلزون
rat catcher U موش گیر [جانور]
holozoic U جانور خوراک گیر
nematocyst U نیش جانور مرجانی
malacoderm U جانور نرم پوست
hilding U جانور یا اسب بی ارزش
jumbos U جانور غول اسا
animalculum U جانور ذره بینی
animalcule U جانور ذره بینی
amphibiotic U وابسته به جانور دوزیستی
amoebic U وابسته به جانور تک سلولی
bestialize U جانور خوی نمودن
dolphin دولفین [جانور شناسی]
nervure U رگه بندی جانور
ratcatcher U موش گیر [جانور]
orc U جانور بزرگ دریایی
heats U طلب شدن جانور
pachyderm U جانور پوست کلفت
pachyderms U جانور پوست کلفت
phyllopod U جانور برگ پای
quadruped U چهارپا [جانور شناسی]
sacs U عضوکیسه مانند جانور
pleophagous U چند جانور خوار
orca U جانور بزرگ دریایی
paleozoology U دیرین جانور شناسی
jumbo U جانور غول اسا
Black Sea roach [Rutilus frisii] U ماهی سفید [جانور شناسی]
Caspian kutum U ماهی سفید [جانور شناسی]
Rutilus kutum U ماهی سفید [جانور شناسی]
Caspian White Fish U ماهی سفید [جانور شناسی]
Rutilus frisii U ماهی سفید [جانور شناسی]
cyclostomatous U وابسته به جانور دهان گرد
cyclostomate U وابسته به جانور دهان گرد
endozoic U دارای زندگی دردرون جانور
unicorn U جانور افسانهای دارای یک شاخ
crest U یال [حیوانات و جانور شناسی]
unicorns U جانور افسانهای دارای یک شاخ
beaver U سگ آبی [حیوانات و جانور شناسی]
kutum [Rutilus frisii] U ماهی سفید [جانور شناسی]
cyclostome U جانور از راسته دهان گردان
zoological U وابسته به جانور شناسی حیوان
mane U یال [حیوانات و جانور شناسی]
phylogeny U تاریخ نژادی جانور یا گیاه
slugged U جانور تنبل گردونه کندرو
bestial U شبیه حیوان جانور خوی
vivisector U تشریح کننده جانور زنده
scalawag U جانور نحیف وکم ارزش
vermin U جانور افت حشرات موذی
fisher U جانور ماهیخوار کرجی ماهیگیری
purebred U جانور یا گیاه خوش نژاد
slugs U جانور تنبل گردونه کندرو
lyncean U مانند جانور سیاه گوش
ruminant U جانور پستاندار نشخوار کننده
insectivore U جانور یا گیاه حشره خوار
isopod U جانور سخت پوست بر>=< پای
isopodan U جانور سخت پوست بر>=< پای
slug U جانور تنبل گردونه کندرو
hatchling U جانور تازه متولد نوزاد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com