Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 222 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
zoology
U
جانور شناسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
zoological
U
وابسته به جانور شناسی حیوان
dolphin
دولفین
[جانور شناسی]
mammalogy
U
یک شاخه از جانور شناسی که راجع به پستانداران است
paleozoology
U
دیرین جانور شناسی
zoo ecology
U
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
zoographic
U
وابسته به جانور شناسی تطبیقی و توصیفی
zoographical
U
وابسته به جانور شناسی تطبیقی و توصیفی
zoography
U
جانور شناسی تطبیقی
ornithology
U
پرنده شناسی
[جانور شناسی]
[پرنده شناسی]
mane
U
یال
[حیوانات و جانور شناسی]
crest
U
یال
[حیوانات و جانور شناسی]
beaver
U
سگ آبی
[حیوانات و جانور شناسی]
in rut
<adj.>
U
حشری
[جانور شناسی]
quadruped
U
چهارپا
[جانور شناسی]
entomology
U
حشره شناسی
[حشره شناسی]
[جانور شناسی]
[رشته دانشگاهی]
kutum
[Rutilus frisii]
U
ماهی سفید
[جانور شناسی]
Black Sea roach
[Rutilus frisii]
U
ماهی سفید
[جانور شناسی]
Caspian kutum
U
ماهی سفید
[جانور شناسی]
Rutilus kutum
U
ماهی سفید
[جانور شناسی]
Caspian White Fish
U
ماهی سفید
[جانور شناسی]
Rutilus frisii
U
ماهی سفید
[جانور شناسی]
Other Matches
epizoic
U
زندگی کننده روی بدن جانور انگل جانور
psychbiology
U
علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics
U
زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological
U
وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
lateral meniscus
U
منیسک خارجی
[کالبد شناسی]
[زیست شناسی]
bacteriologic
U
مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
philology
U
زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
immunogenetics
U
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
karyology
U
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
typology
U
گونه شناسی نوع شناسی
neurologic
U
وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
kinematics
U
حرکت شناسی جنبش شناسی
animal
U
جانور
beasts
U
جانور
beast
U
جانور
creatures
U
جانور
animals
U
جانور
malacostracan
U
جانور
creature
U
جانور
he
U
جانور نر
johnny
U
جانور نر
it pron
U
ان جانور
nightwalker
U
جانور شب پر
ruffianly
U
جانور خو
it
U
ان جانور
apod
U
جانور بی پا
animalize
U
جانور
structure of an animal
U
جانور
pathologically
U
از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
laryngological
U
وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
saxicoline
U
جانور سنگ زی
zootomy
U
جانور شکافی
zootheism
U
جانور پرستی
zoophilous
U
علاقمند به جانور
rodent
U
جانور جونده
rodents
U
جانور جونده
mammifer
U
جانور پستاندار
monocule
U
جانور یک چشم
saxicolous
U
جانور سنگ زی
scrag
U
جانور نحیف
zoologist
U
جانور شناس
shell fish
U
جانور صدف
stinkard
U
جانور بدبو
mammiferous
U
جانور پستاندار
brute
U
جانور حیوان
zoophilic
U
علاقمند به جانور
edentate
U
جانور بی دندان
in heat
[American E]
<adj.>
U
حشری
[جانور زن]
amoebae
U
جانور تک سلولی
on heat
[British E]
<adj.>
U
حشری
[جانور زن]
amoeba
U
جانور تک سلولی
zoomorphic
<adj.>
U
جانور گونه
amebas
U
جانور تک سلولی
amebae
U
جانور تک سلولی
brutes
U
جانور حیوان
proud
<adj.>
U
جانور حشری
milker
U
جانور شیرده
tardigrade
U
جانور کندرو
zoophagous
U
جانور خوار
ungulate
U
جانور سم دار
brutal
U
جانور خوی
amoebas
U
جانور تک سلولی
hybrid
U
جانور دورگه
game
U
جانور شکاری
perissodactyl
U
جانور فرد سم
pelagian
U
جانور دریایی
strayed
U
جانور ولگرد
poikilothermism
U
خونسردی جانور
pollard
U
جانور بی شاخ
polypod
U
جانور بسیارپا
beastliness
U
جانور خویی
stray
U
جانور بی صاحب
plantigrade
U
جانور دوپا
animalist
U
نقاش جانور
poikilotherm
U
جانور خونسرد
animalculum
U
جانور ریزه
scavenger
U
جانور لاشخور
strays
U
جانور بی صاحب
straying
U
جانور بی صاحب
polystomatous
U
جانور بسیار
brutality
U
جانور خویی
brutalities
U
جانور خویی
polystome
U
جانور بسیار
fauna
U
جانور نامه
pudge
U
جانور چاق
nekton
U
جانور شناور
scavengers
U
جانور لاشخور
saprozoon
U
جانور پوده زی
brutalization
U
جانور خویی
craw
U
معده جانور
oenology
U
می شناسی شراب شناسی
ratcatcher
U
موش گیر
[جانور]
amphibiotic
U
وابسته به جانور دوزیستی
arthropod
U
جانور مفصل دار
ratter
U
موش گیر
[جانور]
bestialize
U
جانور خوی نمودن
dentition
U
وضع تعداددندانهای جانور
animalculum
U
جانور ذره بینی
amoebic
U
وابسته به جانور تک سلولی
endotherm
U
جانور خون گرم
animalcule
U
جانور ذره بینی
rat catcher
U
موش گیر
[جانور]
pachyderm
U
جانور پوست کلفت
beast of ravin
U
جانور درنده یاشکاری
footpad
U
پای جانور پهنه پا
jumbos
U
جانور غول اسا
marsupial
U
جانور کیسه دار
marsupials
U
جانور کیسه دار
anteater
U
جانور پستاندارمورچه خوار
anteaters
U
جانور پستاندارمورچه خوار
scavenger
U
جانور کثافت خور
scavengers
U
جانور کثافت خور
migrant
U
سیار جانور مهاجر
migrants
U
سیار جانور مهاجر
orca
U
جانور بزرگ دریایی
orc
U
جانور بزرگ دریایی
slug
U
چارپاره جانور کندرو
lairs
U
محل استراحت جانور
lair
U
محل استراحت جانور
phyllopod
U
جانور برگ پای
viviparous
U
جانور زنده زا ولود
tropicopolitan
U
گیاه یا جانور گرمسیری
zoomorphic
U
شبیه جانور جانورسان
zoophyte
U
جانور گیاه سان
pachyderms
U
جانور پوست کلفت
heat
U
طلب شدن جانور
heats
U
طلب شدن جانور
female
U
زنانه جانور ماده
jumbo
U
جانور غول اسا
pleophagous
U
چند جانور خوار
phytozoon
U
جانور گیاه نما
slugged
U
چارپاره جانور کندرو
slugs
U
چارپاره جانور کندرو
white face
U
جانور پیشانی سفید
sac
U
عضوکیسه مانند جانور
mollusk
U
جانور نرم تن حلزون
malacoderm
U
جانور نرم پوست
sacs
U
عضوکیسه مانند جانور
shedder
U
جانور پوست انداز
holozoic
U
جانور خوراک گیر
rutting
<adj.>
U
حشری
[جانور مرد]
hilding
U
جانور یا اسب بی ارزش
aquatic
U
جانور یا گیاه ابزی
tentacles
U
موی حساس جانور
mollusc
U
جانور نرم تن حلزون
molluscs
U
جانور نرم تن حلزون
nervure
U
رگه بندی جانور
nematocyst
U
نیش جانور مرجانی
tentacle
U
موی حساس جانور
insectivore
U
جانور یا گیاه حشره خوار
hatchling
U
جانور تازه متولد نوزاد
cyclostome
U
جانور از راسته دهان گردان
fisher
U
جانور ماهیخوار کرجی ماهیگیری
omnivore
U
جانور همه چیز خوار
slugs
U
جانور تنبل گردونه کندرو
gast
U
وحشت جانور بدون اولاد
vivisector
U
تشریح کننده جانور زنده
scalawag
U
جانور نحیف وکم ارزش
ruminant
U
جانور پستاندار نشخوار کننده
lyncean
U
مانند جانور سیاه گوش
isopodan
U
جانور سخت پوست بر>=< پای
isopod
U
جانور سخت پوست بر>=< پای
endozoic
U
دارای زندگی دردرون جانور
cyclostomate
U
وابسته به جانور دهان گرد
cyclostomatous
U
وابسته به جانور دهان گرد
purebred
U
جانور یا گیاه خوش نژاد
phylogeny
U
تاریخ نژادی جانور یا گیاه
slug
U
جانور تنبل گردونه کندرو
bestial
U
شبیه حیوان جانور خوی
slugged
U
جانور تنبل گردونه کندرو
unicorn
U
جانور افسانهای دارای یک شاخ
unicorns
U
جانور افسانهای دارای یک شاخ
vermin
U
جانور افت حشرات موذی
psychologically
U
از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
he ran the animal through
U
ان جانور را با شمشیریا نیزه سوراخ کرد
geoduck
U
نوعی جانور نرم تن یاصدف خوراکی
pes
U
پای جانور هر عضو یا چیزی شبیه پا
wombat
U
جانور کیسه داری شبیه خرس
wombats
U
جانور کیسه داری شبیه خرس
webfoot
U
جانور دارای پای پرده دار
zooplasty
U
فن پیوند زدن گوشت جانور به انسان
swamper
U
جانور یا چیزی که در مرداب فرو رود
logotype
U
وجه تسمیه نوع جانور یاگیاه
pelage
U
پوشش جانور پستاندارخزوپشم و مانند انها
zoomorphic
U
دارای خدایان مجسم بشکل جانور
zooplankton
U
جانور ریز شناور برسطح دریا
stenophagous
U
تغذیه کننده از جانور یانوع بخصوصی
reticulum
U
شیردان جانور نشخوار کننده ساختمان شبکهای
scal away
U
ادم بی معنی جانور کوچک اندام یا لاغر
shelling
U
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
shell
U
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
shells
U
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
semiosis
U
یک سلسله فعل وانفعالات مشخص جانور علامت
trichomonad
U
جانور اغازی تاژکداردارای موهای کرک مانند
limpets
U
جانور نرم تن خاره چسب صدف کوهی
limpet
U
جانور نرم تن خاره چسب صدف کوهی
ctenophoran
U
وابسته بشانه داران جانور شانه دار
ecesis
U
نقل وانتقال جانور یا گیاه به محیط تازه
intermaediate host
U
جانور یا گیاهی که روی انگلی رشد و نمو کند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com