Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
webfoot
U
جانور دارای پای پرده دار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
membranaceous
U
دارای غشاء پرده پرده غشایی
unicorns
U
جانور افسانهای دارای یک شاخ
unicorn
U
جانور افسانهای دارای یک شاخ
endozoic
U
دارای زندگی دردرون جانور
zoomorphic
U
دارای خدایان مجسم بشکل جانور
tapestried
U
دارای پرده منقوش
palmiped
U
دارای پای پرده دار
fin footed
U
دارای پاهای پرده دار
palmate
U
دارای پای پرده دار
palmipede
U
دارای پنجههای پرده دارپرده پا
web footed
U
دارای پنجههای پرده دار پاپردهای
web tode
U
دارای پنجههای پرده دار پا پردهای
behind the scenes
U
در پشت پرده دارای اطلاعات خصوصی یا خارجی
epizoic
U
زندگی کننده روی بدن جانور انگل جانور
zoo ecology
U
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
tone and semitone
U
پرده ونیم پرده
tringle
U
چوب پرده میل پرده چوب دیرک
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
ruffianly
U
جانور خو
beast
U
جانور
nightwalker
U
جانور شب پر
it
U
ان جانور
beasts
U
جانور
johnny
U
جانور نر
structure of an animal
U
جانور
animals
U
جانور
malacostracan
U
جانور
apod
U
جانور بی پا
animalize
U
جانور
creature
U
جانور
creatures
U
جانور
he
U
جانور نر
it pron
U
ان جانور
animal
U
جانور
zootomy
U
جانور شکافی
zootheism
U
جانور پرستی
ungulate
U
جانور سم دار
craw
U
معده جانور
strayed
U
جانور ولگرد
brutalization
U
جانور خویی
brutality
U
جانور خویی
fauna
U
جانور نامه
brutalities
U
جانور خویی
shell fish
U
جانور صدف
mammifer
U
جانور پستاندار
hybrid
U
جانور دورگه
saprozoon
U
جانور پوده زی
edentate
U
جانور بی دندان
monocule
U
جانور یک چشم
scrag
U
جانور نحیف
milker
U
جانور شیرده
mammiferous
U
جانور پستاندار
strays
U
جانور بی صاحب
straying
U
جانور بی صاحب
tardigrade
U
جانور کندرو
zoomorphic
<adj.>
U
جانور گونه
on heat
[British E]
<adj.>
U
حشری
[جانور زن]
in heat
[American E]
<adj.>
U
حشری
[جانور زن]
nekton
U
جانور شناور
game
U
جانور شکاری
proud
<adj.>
U
جانور حشری
saxicoline
U
جانور سنگ زی
saxicolous
U
جانور سنگ زی
stray
U
جانور بی صاحب
stinkard
U
جانور بدبو
brutes
U
جانور حیوان
zoology
U
جانور شناسی
pudge
U
جانور چاق
brutal
U
جانور خوی
pollard
U
جانور بی شاخ
zoologist
U
جانور شناس
animalculum
U
جانور ریزه
beastliness
U
جانور خویی
animalist
U
نقاش جانور
poikilothermism
U
خونسردی جانور
pelagian
U
جانور دریایی
poikilotherm
U
جانور خونسرد
rodents
U
جانور جونده
polystome
U
جانور بسیار
rodent
U
جانور جونده
polypod
U
جانور بسیارپا
perissodactyl
U
جانور فرد سم
amebae
U
جانور تک سلولی
scavenger
U
جانور لاشخور
zoophilic
U
علاقمند به جانور
polystomatous
U
جانور بسیار
plantigrade
U
جانور دوپا
zoophilous
U
علاقمند به جانور
amoebas
U
جانور تک سلولی
amoebae
U
جانور تک سلولی
brute
U
جانور حیوان
scavengers
U
جانور لاشخور
amoeba
U
جانور تک سلولی
amebas
U
جانور تک سلولی
zoophagous
U
جانور خوار
in rut
<adj.>
U
حشری
[جانور شناسی]
pleophagous
U
چند جانور خوار
mollusk
U
جانور نرم تن حلزون
rutting
<adj.>
U
حشری
[جانور مرد]
heat
U
طلب شدن جانور
heats
U
طلب شدن جانور
viviparous
U
جانور زنده زا ولود
endotherm
U
جانور خون گرم
slugs
U
چارپاره جانور کندرو
malacoderm
U
جانور نرم پوست
scavenger
U
جانور کثافت خور
rat catcher
U
موش گیر
[جانور]
ratcatcher
U
موش گیر
[جانور]
marsupial
U
جانور کیسه دار
marsupials
U
جانور کیسه دار
shedder
U
جانور پوست انداز
anteaters
U
جانور پستاندارمورچه خوار
anteater
U
جانور پستاندارمورچه خوار
ratter
U
موش گیر
[جانور]
scavengers
U
جانور کثافت خور
female
U
زنانه جانور ماده
dolphin
دولفین
[جانور شناسی]
migrants
U
سیار جانور مهاجر
footpad
U
پای جانور پهنه پا
slug
U
چارپاره جانور کندرو
migrant
U
سیار جانور مهاجر
slugged
U
چارپاره جانور کندرو
jumbos
U
جانور غول اسا
zoophyte
U
جانور گیاه سان
holozoic
U
جانور خوراک گیر
jumbo
U
جانور غول اسا
tentacles
U
موی حساس جانور
tentacle
U
موی حساس جانور
tropicopolitan
U
گیاه یا جانور گرمسیری
pachyderms
U
جانور پوست کلفت
pachyderm
U
جانور پوست کلفت
beast of ravin
U
جانور درنده یاشکاری
hilding
U
جانور یا اسب بی ارزش
white face
U
جانور پیشانی سفید
arthropod
U
جانور مفصل دار
molluscs
U
جانور نرم تن حلزون
aquatic
U
جانور یا گیاه ابزی
sac
U
عضوکیسه مانند جانور
quadruped
U
چهارپا
[جانور شناسی]
orca
U
جانور بزرگ دریایی
paleozoology
U
دیرین جانور شناسی
orc
U
جانور بزرگ دریایی
zoomorphic
U
شبیه جانور جانورسان
zoography
U
جانور شناسی تطبیقی
bestialize
U
جانور خوی نمودن
sacs
U
عضوکیسه مانند جانور
mollusc
U
جانور نرم تن حلزون
phyllopod
U
جانور برگ پای
amphibiotic
U
وابسته به جانور دوزیستی
animalcule
U
جانور ذره بینی
animalculum
U
جانور ذره بینی
lairs
U
محل استراحت جانور
amoebic
U
وابسته به جانور تک سلولی
phytozoon
U
جانور گیاه نما
nematocyst
U
نیش جانور مرجانی
nervure
U
رگه بندی جانور
lair
U
محل استراحت جانور
dentition
U
وضع تعداددندانهای جانور
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
Black Sea roach
[Rutilus frisii]
U
ماهی سفید
[جانور شناسی]
bestial
U
شبیه حیوان جانور خوی
omnivore
U
جانور همه چیز خوار
kutum
[Rutilus frisii]
U
ماهی سفید
[جانور شناسی]
Rutilus kutum
U
ماهی سفید
[جانور شناسی]
slugs
U
جانور تنبل گردونه کندرو
purebred
U
جانور یا گیاه خوش نژاد
insectivore
U
جانور یا گیاه حشره خوار
fisher
U
جانور ماهیخوار کرجی ماهیگیری
isopodan
U
جانور سخت پوست بر>=< پای
beaver
U
سگ آبی
[حیوانات و جانور شناسی]
scalawag
U
جانور نحیف وکم ارزش
Rutilus frisii
U
ماهی سفید
[جانور شناسی]
lyncean
U
مانند جانور سیاه گوش
cyclostomate
U
وابسته به جانور دهان گرد
cyclostomatous
U
وابسته به جانور دهان گرد
gast
U
وحشت جانور بدون اولاد
vivisector
U
تشریح کننده جانور زنده
phylogeny
U
تاریخ نژادی جانور یا گیاه
cyclostome
U
جانور از راسته دهان گردان
Caspian White Fish
U
ماهی سفید
[جانور شناسی]
isopod
U
جانور سخت پوست بر>=< پای
Caspian kutum
U
ماهی سفید
[جانور شناسی]
zoological
U
وابسته به جانور شناسی حیوان
crest
U
یال
[حیوانات و جانور شناسی]
mane
U
یال
[حیوانات و جانور شناسی]
slugged
U
جانور تنبل گردونه کندرو
vermin
U
جانور افت حشرات موذی
hatchling
U
جانور تازه متولد نوزاد
slug
U
جانور تنبل گردونه کندرو
ruminant
U
جانور پستاندار نشخوار کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com