English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 85 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cannibal U جانوری که همجنس خود را میخورد
cannibals U جانوری که همجنس خود را میخورد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
man eater U جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
man-eaters U جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
man-eater U جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
l like like U بازبا باز کند همجنس با همجنس پرواز
winding U چیزی که پیچ میخورد
worriers U کسی یا چیزی که غم میخورد اندیشناک
whirligig U سوسکی که روی اب چرخ میخورد
worrier U کسی یا چیزی که غم میخورد اندیشناک
kill devil U طعمه ساختگی که دراب چرخ میخورد
i sort of feel sick U مثل اینکه حالم دارد بهم میخورد
the hall seats one thousand U تالار هزار صندلی میخورد تالارهزارتن راجامیدهد
diner out U کسیکه بیشتراوقات شام وناهارخودرابیرون ازخانه میخورد
reefing jacket U یکجور نیمتنه چسبان که از دوطرف دکمه میخورد
norfolk U یکجور نیمتنه گشادمردانه که کمر بند میخورد
cutworm U کرمی که گیاهان کوچک راهنگام رسیدن بکف زمین میخورد
creaturely U جانوری
congeneric U همجنس
cognate U همجنس
endozoic U درون جانوری
animals U حیوانی جانوری
ethology U رفتارشناسی جانوری
animal U حیوانی جانوری
zoogeography U جغرافیای جانوری
biotype U ژنوتیپ همجنس
homosexuals U همجنس باز
consubstantiate U همجنس کردن
butch U همجنس باز
gay U همجنس خواه
homosexuals U همجنس گرا
homoerotism U همجنس خواهی
homogen U جزء همجنس
isophilic U همجنس دوست
homogeneously U بطور همجنس
assimilative U همجنس کننده
uranism U همجنس خواهی
homosexuality U همجنس خواهی
inversions U همجنس خواهی
homosexual U همجنس خواه
inversion U همجنس خواهی
homosexuality U همجنس گرایی
homosexual U همجنس باز
gayer U همجنس خواه
gayest U همجنس خواه
gays U همجنس خواه
homosexuals U همجنس خواه
sapphism U همجنس خواهی
homosexual U همجنس گرا
web spinner U جانوری که تارمی تند
of a piece with each other U ازسر هم همجنس یکدیگر
tribade U همجنس خواه فاعلی
sapphism U همجنس خواهی زنان
tribadism U همجنس خواهی فاعلی
overt homosexuality U همجنس خواهی اشکار
latent homosexuality U همجنس خواهی نهفته
urning U در همجنس خواهی مردان
arachnid U جانوری از راستهء بند پایان
litters U نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
litter U نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
yahoo U جانوری که درقالب انسانی باشد
littering U نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
littered U نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
faute de mieux U همجنس خواهی ناشی ازمحرومیت
physalis U عروسک پس پرده و گلهای همجنس ان
homogen U گروه چند چیز همجنس
koala U کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
wooler U جانوری که بخاطر پشمش پرورش مییابد
koalas U کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
harpies U جانوری که تن ورخسار زن وبال وچنگال مرغ را داشته
harpy U جانوری که تن ورخسار زن وبال وچنگال مرغ را داشته
stylolite U ستون سنگی همجنس صخره متصل بخود
holophytic U تغذیه کننده از گیاهان سبز همجنس خوار
chimeras U جانوری که سرشیر وبدن ببرودم مار داشته است
chimaera U جانوری که سرشیر وبدن ببرودم مار داشته است
chimera U جانوری که سرشیر وبدن ببرودم مار داشته است
animalism U نفس پرستی اعتقاد باین که انسان جانوری بیش نیست
minotaur U جانوری که نیمی از بدنش گاو ونیم دیگرش انسان بودن
an ovoviviparous animal U جانوری که دردرون شکم تخم می گذاردوبچه خودرادرهمانجا ازتخم بیرون می اورد
cetacean U وابسته به خانواده بال جانوری که ازخانواده بال باشد
totem U روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
totems U روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
winterer U زمستان جانوری که زمستان را بسرمیبرد
griffin U شیر دال جانوری که نیم بدنش شیر ونیم بدنش دال بوده
murine U از تیره موش جانوری از تیره موش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com