English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 147 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
vermin U جانوران موذی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
verminate U تولید حشرات یا جانوران موذی کردن
verminous U پر از حشرات یا جانوران موذی
Other Matches
colony U گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند [زیست شناسی]
tortious U موذی
baneful U موذی
malefic U موذی
shrewdest U موذی
shrewder U موذی
shrewd U موذی
slyest U موذی
insidious U موذی
mischievous U موذی
mischievously U موذی
parlous U موذی
slier U موذی
sliest U موذی
sly U موذی
slyer U موذی
sneak current U جریان موذی
arches U موذی رئیس
arch U موذی رئیس
moths U حشرات موذی
archness U موذی گری
insidiousness U موذی گری
arch- U موذی رئیس
snaky U موذی خائن
moth U حشرات موذی
pesticides U کشنده حشره موذی
harmfully U بطور مضر یا موذی
insinuating U موذی ریشخند کننده
tyke U بچه شیطان و موذی
pesticide U کشنده حشره موذی
disinfest U حشرات موذی را دفع نمودن
vermin U جانور افت حشرات موذی
mischevously U از روی بدجنسی یا موذی گری
faunology U جانوران
faunis U الهه جانوران
bimana U جانوران دودست
animalist U پیکرنمای جانوران
invertebrata U جانوران بی مهره
animality U زندگی جانوران
animals kingdom U جهان جانوران
arachnida U جانوران عنکبوتی
herbivora U جانوران علفخوار
halobiont U جانوران اب شور
zooplankton U جانوران شناور
faunae U مربوط به جانوران
zoodvnamics U فیزیولوژی جانوران
faunistic U وابسته به جانوران
animal kingdom U جهان جانوران
lights U ریه جانوران
kit U بچه جانوران
kits U بچه جانوران
menagerie U نمایشگاه جانوران
menageries U نمایشگاه جانوران
implacentalia U جانوران بی جفت
acephali U جانوران بیسر
to water [horses, cattle, etc.] U آب دادن [به جانوران بومی]
neontology U بررسی جانوران مانده
pincer U عضو گازانبری جانوران
underbody U پایین تنه جانوران
claws U سرپنجه جانوران ناخن
clawing U سرپنجه جانوران ناخن
clawed U سرپنجه جانوران ناخن
claw U سرپنجه جانوران ناخن
oestrum U شهوت ومستی جانوران
king of beasts U پادشان جانوران :شیر
terrarium U نمایشگاه جانوران خشکی
wild beasts U جانوران وحشی وحوش
arthropoda U جانوران مفصل دار
instinct U هوش طبیعی جانوران
pachyder mata U جانوران پوست کلفت
zootaxy U طبقه بندی جانوران
biosystematic U رده بندی جانوران
instincts U هوش طبیعی جانوران
animal husband U پرورش جانوران اهلی
articulata U جانوران حلقه دار
zooid U جانورسان شبیه جانوران
somite U حلقه یابند بدن جانوران
To kI'll animals for food . U جانوران را برای غذا کشتن
zoometry U اندازه گیری اندامهای جانوران
vivarium U جای نگاهداری جانوران زمینی
lorica U پوسته سخت حافظ جانوران
epizootic U منتشر شونده درمیان جانوران
animalcular U وابسته به جانوران ذره بینی
gamekeeper U متصدی جانوران شکاری قرقچی
achordata U جانوران فاقد ستون فقرات
weasels U جانوران پستاندار شبیه راسو
weasel U جانوران پستاندار شبیه راسو
seafood U غذاهای مرکب از جانوران دریایی
microorganism U جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
aquariums U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
microorganisms U جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
aquarium U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquaria U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
limnologist U زیست شناس جانوران اب شیرین
gamekeepers U متصدی جانوران شکاری قرقچی
zootechnics U فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
zootechnics U روش تربیت ورام کردن جانوران
chitin U جسم استخوانی درپوشش بعضی جانوران
zootechny U روش تربیت و رام کردن جانوران
incestuous U وابسته به جفت گیری جانوران از یک جنس
zootechny U فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
fauna U کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
deadfall U دامی که جانوران بزرگ دران زیراوارمیمانند
zoography U علم توصیف جانوران وخوی انان
polyzoic U مرکب از شبه جانوران بسیار پرزیوگانی
humane killer U تپانچه ویژه برای بی زجرکشتن جانوران
polyphagous U تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
foot and mouth U یکجور ناخوشی واگیردار با تب در جانوران شاخدار
rodenticide U دارو یا عامل کشنده جانوران جونده
foraminifer U جنسی از جانوران ریز ریشه پای
inbreed U پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
sea fire U شب تابی دریا دراثر جانوران شب تاب وغیره
Aborigines U سکنه اولیه یک کشور جانوران و گیاهان بومی
herd book U نژادنامه برخی جانوران همچون گاو وخوک
pond life جانوران بی مهره [که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
pinfold U جانوران ولگرد درتوقیف گاه نگاه داشتن
Are animals able to think ? آیا جانوران قادربه فکر کردن هستند ؟
awn U الت مذکر بعضی از جانوران خزنده و کرمها
outbreed U جفت گیری کردن انواع مختلف جانوران
lethal chamber U اطاق ویژه برای راحت کشتن جانوران
chine U مهره استخوان پشت جانوران گوشت مازه
aquarium U شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
hard roe U أشپل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
roe U اشبل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
oestrual U در باب موقعی گفته میشود که جانوران فحل ایند
omnivora U جانوران همه چیزخوار مانند خوک و اسب ابی
hard roe U اشبل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
aquaria U شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
roe U أشپل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
drag net U توریادامی که روی زمین بکشندکه همه جانوران رایکجابگیرد
zootechnician U کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
Brit U جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
Brits U جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
aquariums U شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
lanugo U کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
inbreeding U تخم کشی از جانوران هم تیره تولید و تناسل در میان هم نژادها
heteromorphic U جور بجور شونده دارای شکلهای گوناگون جانوران دگردیس
zoophyte U انواع جانوران مهره داری که رشد انها شبیه گیاه میباشد
labyrinthodon U سنگواره یکی از جانوران دوزیست بزرگ که دندانهای پیچ درپیچ دارد
galantine U خوراک سرد گوشت گوساله وجوجه و دیگر جانوران که استخوان ان را در اورده باشند
totem poles U تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
totem pole U تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
notochord U نخستین محور تیره پشت میله غضروفی که در پشت جانوران است
hemoglobin U ماده رنگی اهن دار گویچههای قرمز خون جانوران مهره دار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com