English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 49 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
substitution U جانشینی
replacement U جانشینی
replacements U جانشینی
succession U جانشینی
successions U جانشینی
vicarious U جانشینی
locum tenecy U جانشینی
subrogation U جانشینی
vicariousness U جانشینی
vicegerency U جانشینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
elasticity of factor substitution U کشش جانشینی عوامل مقیاسی از درجه قابلیت جانشینی بین عوامل تولید در هر فرایند تولیدی
potential substitution U جانشینی بالقوه
substitution effect U اثر جانشینی
substitutionary U تعویض جانشینی
replacement capital U سرمایه جانشینی
standby time U زمان جانشینی
subsittution effect U اثر جانشینی
subsitute U جانشینی کالاها
substitute material U مواد جانشینی
partial substitution U جانشینی مصرف
paradigmatic axis U محور جانشینی
successions U ردیف جانشینی
complete substitution U جانشینی کالاها
displacement reaction U واکنش جانشینی
elasticity of substitution U کشش جانشینی
succession U ردیف جانشینی
substitution U تعویض جانشینی
expromission U جانشینی بدهکار
standby equipment U تجهیزات جانشینی
substitutional solid solution U محلول جامد جانشینی
aliases U نام جانشینی که به فایل
who claims the succession ? U چه کسی ادعای جانشینی
alias U نام جانشینی که به فایل
supersession U جانشینی لغو شدگی
vicarious conditioning U شرطی شدن جانشینی
symptom substitution theory U نظریه جانشینی نشانه ها
marginal rate of substitution U نرخ نهائی جانشینی
import substitution policy U سیاست جانشینی واردات
replacement investment U سرمایه گذاری جانشینی
displacement titration U تیتر کردن جانشینی
partial substitution U جانشینی کامل برای دو کالا
trade off between inflation and U رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری
standards U اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
standard U اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
u U جانشینی برای حرف یونانی "mu" به معنای میکرو یاریز میباشد
blind score U امتیاز اضافی به تیمی که عضو ان غایب یا اخراج شده و جانشینی ندارد
phillips curve U شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
giffen good U نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
slutsky theorem U براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com