English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
avco cup U جام جهانی انجمن هاکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
socialist international U بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
league of nations U تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
shinny U بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
conventicle U انجمن مخفی وغیر قانونی انجمن مذهبی
universal grid U مختصات نقشهای جهانی شبکه بندی نقشهای جهانی
athenaeum U انجمن ادبی انجمن دانش
atheneum U انجمن ادبی انجمن دانش
skates U هاکی روی یخ
six U تیم هاکی
sextets U تیم هاکی
banana blade U چوب هاکی
field hockey U زمین هاکی
skated U هاکی روی یخ
sixes U تیم هاکی
iceman U هاکی باز
skate U هاکی روی یخ
sextet U تیم هاکی
blue line U خط دفاعی هاکی
ice hockey U هاکی روی یخ
hockey U هاکی روی یخ
stick U چوب بازی هاکی
stanza U بخشی ازبازی هاکی
stanzas U بخشی ازبازی هاکی
bandi U نوعی هاکی روی یخ
field hokey U هاکی روی چمن
shinney U چوب بازی هاکی
hurler U بازیگر هاکی ایرلندی
endboards U دیوارههای اخر زمین هاکی
speed a way U نوعی بازی شبیه هاکی
stickboy U متصدی نگهداری چوبهای هاکی
stickhandler U شخص ماهر در استفاده ازچوب هاکی
floor hockey U هاکی روی یخ کودکان بدون اسکیت
elevens U تیم 11 نفره هاکی روی چمن
fielding U متوقف کردن و کنترل گوی هاکی
eleven U تیم 11 نفره هاکی روی چمن
spears U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
shinny U نوعی بازی هاکی غیررسمی در صحرا و بیابان
spear U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
hurling U نوعی هاکی یا لاکراس بین دوتیم 51 نفره
spearing U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
stickside U سمتی از بدن دروازه بان باچوب هاکی
speared U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
street hockey U نوعی هاکی در زمین یا کوچه بدون کفش اسکیت
ecumenical U جهانی
other-worldly U آن جهانی
globally U جهانی
worldwide U جهانی
planetary U جهانی
global U جهانی
end zone U منطقه اخر زمین هاکی از خط ابی تادیوار پشت دروازه
antemundane U پیش از جهانی
worldly U این جهانی
world cup U جام جهانی
sublunar U این جهانی
premundane U پیش از جهانی
universal time U ساعت جهانی
mundane U این جهانی
universal set U مجموعه جهانی
world bank U بانک جهانی
fleshly U جهانی دنیوی
epidemics U عالمگیر جهانی
world liquidity U نقدینگی جهانی
world-class U در سطح جهانی
world class U در سطح جهانی
world power U قدرت جهانی
universalize U جهانی کردن
sublunary U این جهانی
epidemic U عالمگیر جهانی
universal U جامع جهانی
continental code U مورس جهانی
oecumenicity U شهرت جهانی
international morse code U مورس جهانی
cosmopolite U شخصیت جهانی
universal U جهانی دنیایی
cosmopolite U سرتاسر جهانی
earthliness U جهانی بودن
Univ U به طور جهانی
Univ U مخفف جهانی
inframundane U زیر جهانی
world simulation U همانندسازی جهانی
world wars U جنگ جهانی
world war U جنگ جهانی
international coulomb U کولن جهانی
broomball U نوعی هاکی روی یخ بدون کفش اسکیت با جارو و توپ فوتبال
world war ii U جنگ جهانی دوم
time zone U منطقه ساعتی جهانی
terrestrial U این جهانی دنیوی
world record holder U دارنده رکورد جهانی
international units U واحدهای جهانی برق
Internet U شبکه جهانی اینترنت
universal character set U مجموعه کاراکترهای جهانی
georef grid U مختصات جغرافیایی جهانی
golf world cup U جام جهانی گلف
great power U قدرت بزرگ جهانی
time zones U منطقه ساعتی جهانی
atlas grid U شبکه بندی جهانی
world health organization U سازمان بهداشت جهانی
ski world cup U جام جهانی اسکی
world federalist U طرفدار حکومت جهانی
To be world famous . To enjoy an international reputation. U شهرت جهانی داشتن
world war i U جنگ جهانی اول
international bill of the right of man U اعلامیه جهانی حقوق بشر
universal transverse mercator U سیستم تصویر جهانی مرکاتور
world federation of trade unions U فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری
universal declaration of human rights U اعلامیه جهانی حقوق بشر
slap shot U ضربه محکم که تیغه چوب هاکی پشت گوی به زمین می خورد و ان را بلند میکند
assist U بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assisted U بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assisting U بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assists U بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
wcce U کنفرانس جهانی کامپیوترها در تعلیم و تربیت
post war consumption functions U توابع مصرف پس از جنگ جهانی دوم
Italian stucco is world famous . U گچ برای ایتالیا شهرت جهانی دارد
world federalism U طرفداری از حکومت جهانی ائتلاف دول
grid U مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
grids U مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
campaign clasp U نشان فلزی شرکت درجنگ جهانی اول
malism U عقیده باینکه این جهان روی همرفته بد جهانی است
Where shall we be if another world war breaks out ? U اگر جنگ جهانی دیگری رخ دهد کارما بکجا می کشد ؟
letter de chancellerie U نامهای است که در مناسبات مهم جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
comitia U انجمن
agora U انجمن
confranternity U انجمن
clubbed U انجمن
club U انجمن
councils U انجمن
fellowsh U انجمن
borough council U انجمن ده
clubs U انجمن
clubbing U انجمن
group U انجمن
groups U انجمن
committee U انجمن
committees U انجمن
reunion U انجمن
reunions U انجمن
gathering U انجمن
gatherings U انجمن
convocation U انجمن
convocations U انجمن
council U انجمن
coterie U انجمن
coteries U انجمن
companies U انجمن
company U انجمن
association U انجمن
associations U انجمن
guild U انجمن
instituted U انجمن
communities U انجمن
society U انجمن
societies U انجمن
institute U انجمن
institutes U انجمن
meetings U انجمن
community U انجمن
meeting U انجمن
instituting U انجمن
guilds U انجمن
face U قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
faces U قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
shinney U بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
conclaves U انجمن محرمانه
municipal council U انجمن شهرداری
consistory U انجمن کاتوزیان
conclave U انجمن محرمانه
confraternity U انجمن اخوت
meetings U انجمن جلسه
town council U انجمن شهر
foregather U انجمن کردن
folkmoot U انجمن شهر
town council U انجمن شهرداری
town meeting U انجمن شهری
trade association U انجمن صنفی
local authority U انجمن محلی
council chamber U انجمن گاه
municipal council U انجمن شهر
folkmot U انجمن شهر
hunt U انجمن شکارچیان
conferences U انجمن باشگاهها
academies U انجمن دانش
secret society U انجمن سری
congress U انجمن مجلس
congresses U انجمن مجلس
caucus U انجمن حزبی
caucuses U انجمن حزبی
factions U انجمن فرقه
faction U انجمن فرقه
to hold a meeting U انجمن کردن
assembly U اجتماع انجمن
academy U انجمن دانش
quaker's meeting U انجمن خاموش
conference U انجمن باشگاهها
hunts U انجمن شکارچیان
meeting U انجمن جلسه
prayer meeting U انجمن دعا
associate computer professionals U انجمن کامپیوترکاران
hunted U انجمن شکارچیان
benefits society U انجمن خیریه
sla U انجمن کتابخانههای مخصوص
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com