English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ephod U جامه رسمی مخصوص کاهنان یهود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
finery [formal] U جامه رسمی جشن
pontificalia U جامه و نشانهای اسقفی لباس رسمی
to be groomed in all finery U با جامه رسمی جشن کاملا آراستن
mufti U جامه معمولی برتن کسی که حق داردجامه رسمی بپوشد
attache case U چمدان یا جامه دان مخصوص حمل اسناد
dinner jackets U لباس مخصوص مهمانی رسمی
dinner jacket U لباس مخصوص مهمانی رسمی
tailcoat U کت دامن گرد مخصوص مواقع رسمی
silk hat U کلاه بلند ابریشمی مخصوص مواقع رسمی
dress guard U اسبابی که دردوچرخه جامه را ازاسیب چرخ نگه میدارد جامه پناه
anti semite U ضد یهود
anti-Semite U ضد یهود
anti-Semites U ضد یهود
the jewish nation U قوم یهود
the rabbins U علمای یهود
antisemitism U یهود ستیزی
Judaism U ایین یهود
antisemitic U یهود ستیزانه
rabbin U دکتردرفقه یهود
antisemitic U یهود ستیز
hebraism U دین یهود
lapides judaicus U سنگ یهود
synagog U کنیسه پرستشگاه یهود
synagogal U وابسته به پرستشگاه یهود
synagogues U کنیسه پرستشگاه یهود
synagogue U کنیسه پرستشگاه یهود
jahweh U یهو خدای یهود
midrash U تفسیر کتاب مقدس یهود
Judaic U وابسته به جهودان و مذهب یهود
jacob U یعقوب نبی قوم یهود
rabbinism U تعلیمات خاخام هایاعلمای یهود
jhvh U یهوه خدای قوم یهود
rabbinist U پیرو خاخام هایاعلمای یهود
returns U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returned U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
zechariah U یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
zachariah U یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
essenism U اصول یازندگی راهبان قدیم یهود
kosher U تهیه شده برطبق شریعت یهود
Talmud U مجموعه قوانین شرعی وعرفی یهود
maccabees U خانواده میهن پرستان مکابی یهود
lutes U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
writes U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
petalon U صفحه زرین در روی دستارکاهن بزرگ یهود
proselte of the gate U کسی که به دین یهود درایدولی ختنه نکند
Zionist U طرفدار نهضت تمرکز یهود در فلسطین صهیونیست
menorah U شمعدانی که در کشتیهای جنگی یهود بکار میرفته
preexilic U وابسته به قبل از دوره اسارت یهود در بابل
postexilic U وابسته به دوره بعد از اسارت یهود دربابل
preexilian U وابسته به قبل ازدوره اسارت یهود در بابل
typefaces U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
reviews U بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewing U بازدید رسمی یاسان رسمی
officiary U مامور رسمی مقام رسمی
officious U نیمه رسمی شبهه رسمی
reviewed U بازدید رسمی یاسان رسمی
review U بازدید رسمی یاسان رسمی
solemn form U در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
methuselah U " متوشالح " کاهن بزرگ یهود که بنابروایت کتاب مقدس 969 سال زندگی کرده
exchange devaluation U تنزل رسمی قیمت ارز تضعیف رسمی ارز
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
deletes U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
night dress U جامه خواب پیراهن خواب خواب جامه
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
togs U جامه
apparel U جامه
habit U جامه
garments U جامه
habits U جامه
costume U جامه
rigs U جامه
thing U جامه
costumes U جامه ها
rig U جامه
raiment U جامه
rigged U جامه
transvestites U زن جامه
suits U جامه
monkhood dress U جامه
transvestite U زن جامه
suit U جامه
overclothes U جامه رو
costume U جامه
vesture U جامه
weeds U جامه
toggery U جامه
tog U جامه
liveries U جامه
livery U جامه
outwall U جامه
swallow tail coat U جامه شب
suited U جامه
costumes U جامه
garment U جامه
gold U جامه زری
golds U جامه زری
to [get] dress [ed] U جامه پوشیدن
night clothes U جامه خواب
nether garment U زیر جامه
garb U جامه پوشانیدن به
to habit U جامه پوشاندن
kimonos U جامه ژاپنی
incognita U با جامه مبدل
kimono U جامه ژاپنی
scarlet U سرخ جامه
gears U الات جامه
night gown U خواب جامه
tog U جامه پوشاندن
weeds U جامه بوگی
suit U جامه [کت و شلوار]
knock about clothes U جامه کار
night suit U جامه خواب
linen U جامه زبر
hosiery U جامه کش باف
oil coat U جامه مشمعی
portmanteaus U جامه دان
gear U الات جامه
geared U الات جامه
to wear mourning U جامه ماتم
valises U جامه دان
undies U زیر جامه
caddice U جامه ژنده
portmanteau U جامه دان
clothes U جامه لباس
dishabille U جامه خانگی
disfrock U جامه از تن در اوردن
garments U جامه رو رخت
habit U :جامه پوشیدن
habits U :جامه پوشیدن
purple U جامه ارغوانی
women's dres U جامه زنان
fatigue dress U جامه بیگاری
undress U جامه معمولی
undresses U جامه معمولی
undressing U جامه معمولی
fur U جامه خزدار
furs U جامه خزدار
luggage U جامه دان
the outward man U جامه یا تن ادمی
evite U زن کم جامه پوش
suit case U جامه دان
wooled U جامه پشمی
valise U جامه دان
cilice U جامه مویی
he wears a new suit to day U امروز جامه
bed clothes U جامه خواب
change of clothes U جامه واگردان
proper dress U جامه شایسته
print dress U جامه چیت
caddis U جامه ژنده
samite U جامه زربفت
habiliments U جامه ویژه
sadly dressed U جامه غم پوشیده
garment U جامه رو رخت
necklines U یقهی جامه
neckline U یقهی جامه
portmanteaux U جامه دان
proper dress U جامه زیبا
smalls U جامه بچگانه
small cloths U جامه بچگانه
to garb oneself in silk U جامه ابریشمی پوشیدن
undergrament U زیرپوش جامه زیر
rich clad U جامه فاخر پوشیده
wools U جامه پشمی نخ پشم
wool U جامه پشمی نخ پشم
unclothe U جامه از تن بدر اوردن
to rustle in silks U جامه ابریشمی پوشیدن
bundle up U جامه گرم دربرکردن
fleshings U جامه نازک تن نما
luggage U جامه دان اثاثه
finery [formal] U جامه پر زرق و برق
next to the skin U زیر همه جامه ها
gowns U جامه بلند زنانه
small clothes U جامه بچه گانه
gown U جامه بلند زنانه
kilt U جامه چین دار
fustanella U جامه بلندمردانه دریونان
tights U جامه چسبان وخفت
dressed in scarlet U جامه سرخ پوشیده
dressed inred U جامه سرخ پوشیده
clobbered U جامه وصله کردن
ermined U جامه قاقم پوشیده
clobbering U جامه وصله کردن
clobber U جامه وصله کردن
kilts U جامه چین دار
robe U جامه بلند زنانه
disguised U جامه مبدل پوشیدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com