English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (31 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to a agarment to the body U جامهای را اندازه تن کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to put a patch on a garment U وصله بر جامهای دوختن جامهای را وصله کردن
to wring U جامهای راچلاندن
to piece a garment U جامهای را با تیکه بزرگترکردن
filibeg U جامهای که کوهستانیهای اسکاتلندمیپوشند
to piece a garment U تیکه سر جامهای دادن
surtout U رو جامهای بلندمردانه که مانند است به فراک
habiliments U جامهای که مخصوص منصب یاموقعی باشد
sealskin U جامهای که از پوست خوک ابی بدوزند
swallow tail coat U جامهای که پشت ان مانند دم چلچله چاک خورده
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
angle U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angles U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
If the cap fit,wear it. <proverb> U اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typeface U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
analogue U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analogues U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
shoots U زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
shoot U زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
size U به اندازه کردن
sizes U به اندازه کردن
gauge=gage U اندازه کردن اشل
vary infinitely U بی اندازه تغییر کردن
to take measures U اندازه گیری کردن
superpurgation U بی اندازه ازکار کردن
measure U اندازه گیری کردن
gage U اندازه گیر اندازه گرفتن
gage U اندازه وسیله اندازه گیری
size U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
burden U بار کردن به اندازه فرفیت
margin U مشخص کردن اندازه و حاشیه
to set a U اندازه گرفتن باطل کردن
burdens U بار کردن به اندازه فرفیت
to fit U برازاندن [اندازه کردن] جامه
margins U مشخص کردن اندازه و حاشیه
stack up U جمع کردن اندازه گرفتن
to overexert U خود را بیش از اندازه خسته کردن
metre U بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
to set measures to anything U برای چیزی اندازه یا حد معین کردن
meters U بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
live up to one's income U به اندازه درامد خود خرج کردن
meter U بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
to fit a dress on somebody U جامه ای را برای کسی اندازه کردن
metres U بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
quantize U با تئوری و فرمول صفات وکیفیت چیزی را تعیین کردن نیرو را با فرمول اندازه گیری کردن
overwind U بیش از اندازه کوک کردن زیاد پیچیدن
minimise U کوچک کردن پنجره برنامه به اندازه یک نشانه
measure U 1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
leave (let) well enough alone <idiom> U دل خوش کردن به چیزی که به اندازه کافی خوب است
meter U اندازه گیری کردن بصورت مسجع ومقفی دراوردن
size U سایز ساختن یارده بندی کردن برحسب اندازه
sizes U سایز ساختن یارده بندی کردن برحسب اندازه
metre U اندازه گیری کردن بصورت مسجع ومقفی دراوردن
metres U اندازه گیری کردن بصورت مسجع ومقفی دراوردن
meters U اندازه گیری کردن بصورت مسجع ومقفی دراوردن
halving adjustment U تنظیم نیم حبابها به منظورتراز کردن دستگاههای اندازه گیر
batches U اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
batch U اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
gauge U اندازه اندازه گیر
gauged U اندازه اندازه گیر
gauges U اندازه اندازه گیر
bottoming reamer U وسیلهای برای میزان و بزرگ ردن سوراخ به اندازه دلخواه بدون کج کردن لبه ها
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
slice U ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
slices U ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter U وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
reed U شانه [وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
hecatompet U [اندازه صد پا]
immeasurable U بی اندازه
measure U اندازه
rather U تا یک اندازه
immensely U بی اندازه
immense U بی اندازه
measurer U اندازه
bulk U اندازه
dealt U اندازه
floor length U اندازه کف
meter U اندازه
immoderately U بی اندازه
size U اندازه
to size up U اندازه
measurement U اندازه
gauges U اندازه
indefinite U بی اندازه
fitted U اندازه
equalling U : هم اندازه
equalled U : هم اندازه
equaling U : هم اندازه
equals U : هم اندازه
equaled U : هم اندازه
inordinately U بی اندازه
equal U : هم اندازه
quantum U اندازه
meters U اندازه
extent U اندازه
gauge U اندازه
tract U اندازه
tracts U اندازه
sizes U اندازه
what U چه اندازه
beyond measure U بی اندازه
screamingly U بی اندازه
measurements U اندازه
deal U اندازه
gauged U اندازه
deals U اندازه
attack size U اندازه تک
in part <idiom> U تا یک اندازه
infintesimal U بی اندازه
dimension U اندازه
dimensions U اندازه
To some extent. Within limits. U تا اندازه ای
metres U اندازه
how far <adv.> U تا چه اندازه ای
gauge=gage U اندازه
symmetric U هم اندازه
magnitude U اندازه
isometrics U هم اندازه
to what extent <adv.> U تا چه اندازه ای
isometric U هم اندازه
degree U اندازه
so far forth U تا ان اندازه
degrees U اندازه
inordinate U بی اندازه
what is your size? U اندازه
metre U اندازه
in what way <adv.> U تا چه اندازه ای
isodiametric U هم اندازه
soupcon U اندازه کم
dimensions U اندازه گیری
stand measure U اندازه مقر ر
gauged U اندازه گیر
as well U بهمان اندازه
gauge U اندازه گیر
block size U اندازه کندهای
speeding U اندازه سرعت
spans U اندازه گرفتن
block size U اندازه بلاک
gauged U اندازه تفنگ
nominal size U اندازه اسمی
to take the gauge of U اندازه گرفتن
diamensionless U بدون اندازه
speeds U اندازه سرعت
basic size U اندازه اولیه
t. far U تا این اندازه
gray scale U اندازه خاکستری
gauged U اندازه گرفتن
to some extent U تا اندازه ایی
spanned U اندازه گرفتن
spanned U پوشش اندازه
span U اندازه گرفتن
span U پوشش اندازه
dimension U اندازه گیری
fittest U اندازه بودن
standard gauge U اندازه معمولی
standard measure U اندازه استاندارد
measurements U اندازه گیری
stand measure U اندازه قانونی
spans U پوشش اندازه
atomic size U اندازه اتمی
over size U بزرگتر از اندازه
gauge U اندازه تفنگ
fitting allowance U کاملا" اندازه
infinitesimal U بی اندازه خرد
dimensions U اندازه گرفتن
size U اندازه بعدساختمان
fit size U اندازه مناسب
spanning U اندازه گرفتن
gauge U اندازه گرفتن
spanning U پوشش اندازه
illmitable U بی اندازه حدناپذیر
same U بهمان اندازه
commensurateness U اندازه گیری
limiting size U اندازه محدود
minimum size U اندازه حداقل
linear momentum U اندازه حرکت
liner momentum U اندازه حرکت
gauger U اندازه گیر
admensuration U تعیین اندازه
meter U اندازه گیر
body size U اندازه بدن
caliper U اندازه گرفتن
load limit U اندازه بار
gauges U اندازه گیر
mete U :اندازه گرفتن
weight and measures U سنگ و اندازه
meters U اندازه گیر
in part U تایک اندازه
measuring U اندازه گیر
imside dimension U اندازه داخلی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com