English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wiretapper U جاسوس یا ماشینی که مکالمات را بطور سری ضبط میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
automatons U ماشینی که کارهای انسان را میکند
automaton U ماشینی که کارهای انسان را میکند
bordering machine U ماشینی که لبه لوله ها را خم میکند
barker U کارگر یا ماشینی که پوست میکند
caloric engine U ماشینی که باهوای گرم حرکت میکند
pulsator U ماشینی که الماس را از خاک جدا میکند
cards U ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
card U ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
perforator U ماشینی که روی کاغذ سوراخها را پانج میکند
DDC U ماشینی که به صورت خودکار توسط یک ماشین کار میکند
reperforator U ماشینی که نوارکاغذی را سوراخ میکند برای دریافت سیگنال
reperforator U ماشینی که نوار کاغذی را سوراخ میکند ارسال کننده نوارپانچ شده متصل به هم
magnetic tape U ماشینی که سیگنالهای ذخیره شده روی نوار مغناطیسی را می خواند و به صورت الکترونیکی تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل فهم است
magnetic tapes U ماشینی که سیگنالهای ذخیره شده روی نوار مغناطیسی را می خواند و به صورت الکترونیکی تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل فهم است
masks U یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
mask U یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
moonlighter U کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
decollator U ماشینی که موضوعات مختلف را به ورقههای مجزا تبدیل میکند و یا جدا کردن موضوعات تکه تکه به قط عات جدا
stichomythia U مکالمات کوتاه
by-play U حرکات یا مکالمات فرعی
dialogues U مکالمات ادبی و دراماتیک
dialogue U مکالمات ادبی و دراماتیک
call meter U کنتور مکالمات تلفنی
stichomythic U مربوط به مکالمات کوتاه
loop pile U پرزهای حلقوی [این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
wiretap U ضبط و کنترل سری مکالمات
by-play U حرکات یا مکالمات کنار صحنه
stenotype U دستگاه ضبط مکالمات سخنرانی وغیره
procedure sign U علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات
radio procedures U روشهای مخابره با بی سیم روش مکالمات رادیویی
teleprocessing U تایپ کردن مکالمات تلگرافی به طور کشف
mail server U کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
wats U Service Telephone WidaArea سرویسی که تعدادنامحدودی از مکالمات را درناحیهای وسیع از یک نقطه به هر مکان مجاز می سازد
mole U جاسوس
spy U جاسوس
espies U جاسوس
defector in place U جاسوس
espied U جاسوس
snooped U جاسوس
espy U جاسوس
operative [American English] U جاسوس
snooping U جاسوس
snoops U جاسوس
spied U جاسوس
espying U جاسوس
snoop U جاسوس
informers U جاسوس
spies U جاسوس
secret agents U جاسوس
secret agent U جاسوس
emissary U جاسوس
informer U جاسوس
tailer U جاسوس
emissaries U جاسوس
fifth columnist U ستونپنجم - جاسوس
mole U جاسوس سریر
undercover U رمزی جاسوس
defector in place U جاسوس سری
beagle U جاسوس کاراگاه
beagles U جاسوس کاراگاه
mole U جاسوس سری
defector in place U جاسوس سریر
highbinder U جاسوس یا مراقب دیگری
intelligencer U خبر رسان جاسوس
espies U جاسوس بودن بازرسی کردن
espy U جاسوس بودن بازرسی کردن
espying U جاسوس بودن بازرسی کردن
espied U جاسوس بودن بازرسی کردن
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
ciphony U رمز کردن پیامهای تلفنی مکالمات رمز شده
long-distance U دور برد مکالمات تلفنی از راه دور
long distance U دور برد مکالمات تلفنی از راه دور
stoolie U کبوتر یامرغ دام که بچوبی بندند جاسوس
dump U نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
source U ماخذ عامل یا جاسوس خارجی برای کسب اطلاعات
irretrievably U بطور غیر قابل استرداد جنانکه نتوان برگردانید بطور جبران ناپذیر
nauseously U بطور تهوع اور یا بد مزه بطور نفرت انگیز
inconsiderably U بطور غیر قابل ملاحظه بطور جزئی یا خرد
repeater U وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
mechanized U ماشینی
mechanician U ماشینی
mechanic U ماشینی
machine made U ماشینی
mechanical U ماشینی
lusciously U بطور خوش مزه یا لذیذ بطور زننده
horridly U بطور سهمناک یا نفرت انگیز بطور زننده
indisputable U بطور غیر قابل بحث بطور مسلم
mechanism U قطعه ماشینی
automatons U ادم ماشینی
mechanized data U دادههای ماشینی
drill press vise U گیره ماشینی
mechanization U ماشینی کردن
mechnical U ماشینی صنعتی
factory rugs U فرش ماشینی
mechanisms U قطعه ماشینی
artificial intelligence U هوش ماشینی
mechanical translator U مترجم ماشینی
machine translation U ترجمه ماشینی
robot U ادم ماشینی
automaton U ادم ماشینی
power saw U اره ماشینی
mass production U تولید ماشینی
mechanized U ماشینی شده
machine shop tool U ابزار ماشینی
machinery steel U فولاد ماشینی
mechanical welding U جوشکاری ماشینی
machine ringing U زنگ ماشینی
machine welding U جوشکاری ماشینی
machine tools U ابزار ماشینی
manipulator U دست ماشینی
mechanical language U زبان ماشینی
mechanical production U تولید ماشینی
lawn sprinkler U اب پاش ماشینی
robots U ادم ماشینی
octane U سوخت ماشینی
tufted rugs U فرش ماشینی
machine tool U ابزار ماشینی
mechanical translation U ترجمه ماشینی
machine shop U کارگاه محاسبات ماشینی
mechanistic theory U نظریه ماشینی نگری
machinery castings U ریخته گری ماشینی
to start a car [to crank a car] [American English] U ماشینی را روشن کردن
man machine systems U نظامهای انسانی- ماشینی
gynoid U نوع زن ادم ماشینی
automation U ماشینی شدن تولید
crosscut saw U اره گرد ماشینی
agricultural mechanization U ماشینی کردن کشاورزی
grossly U بطور درشت یا برجسته بطور غیرخالص
indeterminately U بطور نامعین یا غیرمحدود بطور غیرمقطوع
poorly U بطور ناچیز بطور غیر کافی
immortally U بطور فنا ناپذیر بطور باقی
clocks U ماشینی که زمان را نشان میدهد
clock U ماشینی که زمان را نشان میدهد
ingrain U فرش ماشینی دو رو و تمام پشم
winepress U ماشینی که اب انگور رامیگیرد چرخشت
droid U یک ادم ماشینی شبیه انسان
serviced U ماشینی راتعمیروروغن کاری کردن
service U ماشینی راتعمیروروغن کاری کردن
business U ماشینی که در شرکت استفاده میشود
businesses U ماشینی که در شرکت استفاده میشود
Machine- made carpets . U فرشهای ماشینی ( غیر دستباف )
automation U افزایش تولید در اثر ماشینی شدن
badge reader U ماشینی که داده را از یک نشانه مشخصات می خواند
weighing machine U ترازوی ماشینی ماشین سنجش قنطارکش
appliance U ماشینی که به ویژه در خانه استفاده میشود
appliances U ماشینی که به ویژه در خانه استفاده میشود
saw doctor U ماشینی که با ان دندانههای اره رادرست می کنند
wright U کسی که به کارهای ماشینی و ساختن ان اشتغال دارد
self feeder U ماشینی که موادلازمه ازطرف خودش بدان میرسد
to crap out U خراب بودن [دستگاهی یا ماشینی] [اصطلاح روزمره]
to conk out U خراب بودن [دستگاهی یا ماشینی] [اصطلاح روزمره]
manifold writer U ماشینی که چندین نسخه باکاغذ برگردان بر میدارد
manifolder U ماشینی که چندین تسخه باکاغذ بر گردان بر میدارد
to conk out U کار نکردن [دستگاهی یا ماشینی] [اصطلاح روزمره]
to have packed up [British E] U کار نکردن [دستگاهی یا ماشینی] [اصطلاح روزمره]
to crap out U کار نکردن [دستگاهی یا ماشینی] [اصطلاح روزمره]
wringer U ماشینی که برای چلاندن چیزی بکارمی رود
injection engine U ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
to have packed up [British E] U خراب بودن [دستگاهی یا ماشینی] [اصطلاح روزمره]
indecorously U بطور ناشایسته بطور نازیبا
martially U بطور جنگی بطور نظامی
abusively U بطور ناصحیح بطور دشنام
latently U بطور ناپیدا بطور پوشیده
genuinely U بطور اصل بطور بی ریا
improperly U بطور غلط بطور نامناسب
incisively U بطور نافذ بطور زننده
CNC U ماشینی که به طور خودکار توسط کامپیوتر اجرا میشود
power loom U ماشین بافندگی [در بافت فرش های ماشینی از آن استفاده می شود.]
ball and socket joint [مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
burster U ماشینی که برای جداکردن انبوهی زا صفحات کاغذ به کار می رود
pilot engine U ماشینی که راه را برای ماشین دیگر صاف و اماده میسازد
cash dispenser U ماشینی که با داخل نمودن کارت مخصوص ودادن دستور لازم
cash dispensers U ماشینی که با داخل نمودن کارت مخصوص ودادن دستور لازم
pages U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
paged U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
page U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
controllers U را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
destructive cursor U نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
scsi U بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
edit U کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
fault U برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
faulted U برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
critical error U خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
controller U را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
edited U کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
faults U برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
Intel U بسیتی استفاده میکند تا چند گیگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
Intel U بیتی استفاده میکند و تا چند مگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
postbyte U بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
slaved U بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slave U بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
key کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
million instructions per second U اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند
slaving U بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slaves U بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
uart U از ترمینال به حالت موازی استفاده میکند و سپس آنرا روی شبکه ارسال میکند
dat U درایو مکانیکی که داده را روی نواز DAT ضبط میکند و ازنوار بازیابی میکند
open U برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
logic U مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
terminate and stay resident program U برنامهای که در حافظه اصلی خود را بار میکند و در صورت دریافت آنرا اجرا میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com