English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
electron capture U جاذبه الکترونی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
electron multiplier U چند برابر کننده الکترونی افزاینده الکترونی
free air anomaly U اختلاف نیروی جاذبه زمین اختلاف جاذبه ازاد
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
gravitation U جاذبه
attraction U جاذبه
gravity U جاذبه
attractions U جاذبه
appeal U جاذبه
appealed U جاذبه
appeals U جاذبه
law of gravity U جاذبه
valence U جاذبه
absorpthiveness U قوه جاذبه
attractive field U میدان جاذبه
attraction of current U جاذبه میدان
gravitation U جاذبه ثقلی
gravitation U جاذبه گرانشی
attraction force U نیروی جاذبه
attractive force U نیروی جاذبه
electrostatic attraction U جاذبه الکترواستاتیکی
gravitational attraction U جاذبه گرانشی
gravitational constant U ثابت جاذبه
capillary attraction U جاذبه شعریه
gravitational force U نیروی جاذبه
electric attraction U جاذبه الکتریکی
electromagnetic attraction U جاذبه الکترومغناطیسی
gravitational waves U امواج جاذبه
attration U جاذبه کشندگی
coulomb attraction U جاذبه کولنی
counter attraction U جاذبه متقابله
gravitation U کشش جاذبه
adhesion U جاذبه سطحی
gravitation U قوه جاذبه
sex appeal U جاذبه جنسی
magnetic attraction U جاذبه مغناطیسی
cohesion U جاذبه مولکولی
sexiness U جاذبه جنسی
law of electrostatic attraction U قانون جاذبه الکترواستاتیکی
law of universal gravitation U قانون جاذبه عمومی
geomagnetic U وابسته به جاذبه زمین
scenic attractions U جاذبه های دیدنی
intermolecular attraction U جاذبه بین مولکولی
magnetic dip U قوه جاذبه مغناطیسی
magnetic dip U میدان جاذبه مغناطیسی
interionic attraction U جاذبه بین یونی
ablatitious U کاهنده قوه جاذبه
intensity of gravity U گرانی یا جاذبه زیاد
intensity of gravity U شدت با زیادی جاذبه
centripetal force U قوه جاذبه مرکز
electron tube U لامپ الکترونی
electron theory U تئوری الکترونی
electron theory U نظریه الکترونی
electron telescope U تلسکوپ الکترونی
electron shower U رگبار الکترونی
electron sheath U پوسته الکترونی
electron ray U اشعه الکترونی
electron physics U فیزیک الکترونی
electron particle U ذره الکترونی
electron mirror U اینه الکترونی
electron microscope U میکروسکپ الکترونی
electron microscope U میکروسکوپ الکترونی
electron wave U موج الکترونی
electronic current U جریان الکترونی
electronic tuning U تنظیم الکترونی
electronic transition U جهش الکترونی
electronic switch U سوئیچ الکترونی
electronic structure U ساختار الکترونی
electronic rectifier U یکسوساز الکترونی
electronic rectifier U یکسوکننده الکترونی
electronic radiation U تشعشع الکترونی
electronic microscope U میکروسکوپ الکترونی
electronic formula U فرمول الکترونی
electronic flash U فلاش الکترونی
electronic excitation U تحریک الکترونی
electronic density U چگالی الکترونی
one electron atom U اتم تک الکترونی
electron camera U دوربین الکترونی
electron configuration U ارایش الکترونی
electron cloud U ابر الکترونی
electron cascade U ابشار الکترونی
electron capture U ربایش الکترونی
gun U تفنگ الکترونی
tubes U لامپ الکترونی
electron bombardment U بمباران الکترونی
computers U حسابگر الکترونی
barrier layer U بند الکترونی
computer U حسابگر الکترونی
tube U لامپ الکترونی
guns U تفنگ الکترونی
electron avalanche U بهمن الکترونی
electron beam U اشعه الکترونی
electron could U ابر الکترونی
electron coupling U پیوست الکترونی
electron coupling U تزویج الکترونی
electron lens U لنز الکترونی
electron lens U عدسی الکترونی
electron hole U حفره الکترونی
electron gun U تفنگ الکترونی
electron gas U گاز الکترونی
electron flow U جریان الکترونی
electron diffraction U پراش الکترونی
electron density U چگالی الکترونی
electron cutting U برش الکترونی
electron current U جریان الکترونی
electron beam U پرتوی الکترونی
intermolecular attractive force U نیروی جاذبه بین مولکولی
cohesion U التصاق یا قوه جاذبه ذرات
gravity U جاذبه زمین کشش انحراف
gravity U جاذبه زمین درجه کشش
eniac U ماشین حساب الکترونی
barrier layer capacitance U فرفیت بند الکترونی
electron beam generator U مولد اشعه الکترونی
depletion layer capacitance U فرفیت بند الکترونی
electronic lens U عدسی یا لنز الکترونی
electron beam welding U جوشکاری با اشعه الکترونی
density of an electron beam U چگالی اشعه الکترونی
glass type tube U لامپ الکترونی شیشهای
welding by electron beam U جوشکاری با اشعه الکترونی
electron microscope U ذره بین الکترونی
electron disintegration U فرو ریزش الکترونی
electron beam cutting U برش با اشعه الکترونی
gas filled valve U لامپ الکترونی گازی
multidentate atom U اتم چند الکترونی
forbidden transition U جهش الکترونی ممنوع
phosphor U معمولا اشعه الکترونی
affinities U نیروی جاذبه بین اتمهای یک ملکول
affinity U نیروی جاذبه بین اتمهای یک ملکول
gravitated U بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
gravitating U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitates U بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
gravitates U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitated U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitate U بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
gravitate U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitating U بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
cohesion U نیروی جاذبه بین ذرات همگن
input circuit U مدار ورودی لامپ الکترونی
thermoelectron U الکترونی که در اثر گرماصادر شود
output circuit U مدار خروجی لامپ الکترونی
get a fix on something <idiom> U نامه الکترونی دریافت کردن
octal glass type tube U لامپ الکترونی هشت پایهای
electron beam deflection system U سیستم شکست پرتو الکترونی
electron beam focusing U تمرکز دهی اشعه الکترونی
beam current at a specified point U شدت اشعه الکترونی در یک نقطه
centriole U ذره کوچکی در مرکز جاذبه میان دانه
mu U فاکتور شدت نیروی لامپ الکترونی
sferics U دستگاه الکترونی کشف طوفان هوا شناسی
electron gun U بخشی از CRT که یک اشعه الکترونی ایجاد میکند
beam U دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
beams U دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
bread-board U لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
bread-boards U لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
geotropism U رشدو نمو گیاه تحت تاثیر قوه جاذبه زمین
synchrotron U دستگاه تقویت وتسریع ذرات بار دار الکترونی
neap tide U دراین حالت نیروی جاذبه ماه وخورشید در خلاف یکدیگر تاثیرمیکند
numerical indicator tube U هر گونه لامپ الکترونی که توانایی نمایش اشکال عددی را دارد
electron beam recording U ضبط خروجی کامپیوتر مستقیماگ روی میکروفیلم با استفاده از اشعه الکترونی
electrostatics U بخشی از علم فیزیک که درباره پدیدههای قوه جاذبه و دافعه بارهای الکتریکی گفتگومینماید
electronic U میدانهای الکترومغناطیسی و الکتریسیته ساکن که توسط وسایل الکترونی زیاد ایجاد شده است .
electronics U شاخهای از علم فیزیک که درباره صدوروحرکت و تاثیرات الکترون درخلا و گازهاوهمچنین استفاده ازدستگاههای الکترونی بحث میکند
y plates U صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
guns U منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
gun U منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
thermionic tube U لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
collision parameter U در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
free gyroscope U نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com