Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 70 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
wealth of nations
U
ثروت ملل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
worth
U
سزاوار ثروت
affluence
U
فراوانی ثروت
fortune
U
دارایی ثروت
fortune
U
ثروت
fortunes
U
دارایی ثروت
fortunes
U
ثروت
wealth
U
ثروت
riches
U
ثروت
riches
U
ثروت زیاد
productive
U
فراور مولد ثروت
money
U
مسکوک ثروت
gold
U
ثروت رنگ زرد طلایی
golds
U
ثروت رنگ زرد طلایی
socialist
U
سوسیالیست طرفدار توزیع وتعدیل ثروت
socialists
U
سوسیالیست طرفدار توزیع وتعدیل ثروت
patrimonies
U
ثروت موروثی میراث
patrimony
U
ثروت موروثی میراث
political economy
U
علم ثروت
commonwealth
U
ثروت عمومی
commonwealths
U
ثروت عمومی
treasure
U
ثروت جواهر
treasured
U
ثروت جواهر
treasures
U
ثروت جواهر
treasuring
U
ثروت جواهر
weal
U
ثروت دارایی
weals
U
ثروت دارایی
bonanza
U
ثروت باداورده
bonanzas
U
ثروت باداورده
windfall
U
ثروت باداورده
windfalls
U
ثروت باداورده
possession
U
ثروت ید تسلط
capital levy
U
مالیات بر سرمایه افرادحقیقی قسمتی از ثروت کشورکه جبرا" توسط دولت اخذ میشود
dismal science
U
علم ثروت
distribution of wealth
U
توزیع ثروت
wealth distribution
U
توزیع ثروت
economic wealth
U
ثروت اقتصادی
he aims at riches
U
مقصودش مال اندوزی است میزندبرای ثروت
he is possessed of wealth
U
او دارای ثروت است
invisible hand
U
منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
mammon
U
ممونا ثروت
mammonism
U
ثروت پرستی
mammonite
U
ثروت دوست زرپرست
man made wealth
U
ثروت ساخت بشر
moneybags
U
ثروت
national wealth
U
ثروت ملی
net wealth
U
ثروت خالص
physiocracy
U
حکومت بخکم عوامل طبیعی عقیده باینکه زمین یگانه سرچشمه ثروت است
physiocrat
U
کسیکه معتقداست که زمین یگانه سرچشمه ثروت است وحکومت بایدتابع طبیعت باشد
physiocrats
U
اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
pigou effect
U
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
plutolatry
U
ثروت پرستی
plutology
U
ثروت شناسی
plutonomy
U
علم ثروت
political economist
U
متخصص علم ثروت
purse proud
U
مغرور از ثروت
redistribution of wealth
U
توزیع دوباره ثروت
silver spoon
U
ثروت موروثی دارای ثروت موروثی ثروتمند
social security wealth
U
ثروت ناشی از نظام تامین اجتماعی
social wealth
U
ثروت اجتماعی
to grow rich
U
ثروت بهم زدن
warison
U
ثروت
wealth creation
U
ایجاد ثروت
wealth effect
U
اثر ثروت
wealth saving relationship
U
رابطه ثروت و پس انداز
wealth tax
U
مالیات بر ثروت
To squander tyhe national wealth.
U
ثروت ملی را آتش زدن (برباد دادن )
He left a large fortuue.
U
ثروت هنگفتی را به ارث (باقی )گذاشت
It is immaterial how rich he may be .
U
مهم نیست چقدر ثروت داشته با شد
white elephant
<idiom>
U
ثروت یا مالکیت بیفایده
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com