English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 70 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fortune U ثروت
fortunes U ثروت
wealth U ثروت
riches U ثروت
moneybags U ثروت
warison U ثروت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
silver spoon U ثروت موروثی دارای ثروت موروثی ثروتمند
dismal science U علم ثروت
wealth distribution U توزیع ثروت
economic wealth U ثروت اقتصادی
distribution of wealth U توزیع ثروت
mammon U ممونا ثروت
mammonism U ثروت پرستی
possession U ثروت ید تسلط
windfalls U ثروت باداورده
national wealth U ثروت ملی
net wealth U ثروت خالص
wealth tax U مالیات بر ثروت
wealth of nations U ثروت ملل
wealth effect U اثر ثروت
wealth creation U ایجاد ثروت
plutology U ثروت شناسی
social wealth U ثروت اجتماعی
purse proud U مغرور از ثروت
plutonomy U علم ثروت
plutolatry U ثروت پرستی
windfall U ثروت باداورده
bonanzas U ثروت باداورده
bonanza U ثروت باداورده
money U مسکوک ثروت
political economy U علم ثروت
riches U ثروت زیاد
worth U سزاوار ثروت
commonwealth U ثروت عمومی
commonwealths U ثروت عمومی
fortunes U دارایی ثروت
fortune U دارایی ثروت
affluence U فراوانی ثروت
weals U ثروت دارایی
weal U ثروت دارایی
treasuring U ثروت جواهر
treasures U ثروت جواهر
treasured U ثروت جواهر
treasure U ثروت جواهر
white elephant <idiom> U ثروت یا مالکیت بیفایده
to grow rich U ثروت بهم زدن
productive U فراور مولد ثروت
redistribution of wealth U توزیع دوباره ثروت
political economist U متخصص علم ثروت
wealth saving relationship U رابطه ثروت و پس انداز
man made wealth U ثروت ساخت بشر
patrimonies U ثروت موروثی میراث
mammonite U ثروت دوست زرپرست
he is possessed of wealth U او دارای ثروت است
patrimony U ثروت موروثی میراث
gold U ثروت رنگ زرد طلایی
golds U ثروت رنگ زرد طلایی
He left a large fortuue. U ثروت هنگفتی را به ارث (باقی )گذاشت
socialists U سوسیالیست طرفدار توزیع وتعدیل ثروت
It is immaterial how rich he may be . U مهم نیست چقدر ثروت داشته با شد
social security wealth U ثروت ناشی از نظام تامین اجتماعی
socialist U سوسیالیست طرفدار توزیع وتعدیل ثروت
To squander tyhe national wealth. U ثروت ملی را آتش زدن (برباد دادن )
he aims at riches U مقصودش مال اندوزی است میزندبرای ثروت
physiocrat U کسیکه معتقداست که زمین یگانه سرچشمه ثروت است وحکومت بایدتابع طبیعت باشد
physiocracy U حکومت بخکم عوامل طبیعی عقیده باینکه زمین یگانه سرچشمه ثروت است
capital levy U مالیات بر سرمایه افرادحقیقی قسمتی از ثروت کشورکه جبرا" توسط دولت اخذ میشود
physiocrats U اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
invisible hand U منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com