Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
peg
U
ثابت نگه داشتن قیمت
pegs
U
ثابت نگه داشتن قیمت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
constant cost
U
قیمت ثابت
fixed price
U
قیمت ثابت
price fixing
U
ثابت نمودن قیمت
fixed selling price
U
قیمت ثابت فروش
cost
U
قیمت داشتن ارزش داشتن
real national income
U
درامد ملی به قیمت ثابت
at par
U
قیمت ثابت انتقال ارز به بهای اسمی
price line pricing
U
قیمت گذاری ثابت برای یک گروه کالا
freezes
U
ثابت نگاه داشتن
freeze
U
ثابت نگاه داشتن
immobilizes
U
از حرکت انداختن ثابت نگه داشتن
immobilized
U
از حرکت انداختن ثابت نگه داشتن
immobilizing
U
از حرکت انداختن ثابت نگه داشتن
immobilises
U
از حرکت انداختن ثابت نگه داشتن
immobilize
U
از حرکت انداختن ثابت نگه داشتن
immobilising
U
از حرکت انداختن ثابت نگه داشتن
immobilised
U
از حرکت انداختن ثابت نگه داشتن
immobilised
U
ازجنبش و حرکت باز داشتن ثابت کردن
immobilized
U
ازجنبش و حرکت باز داشتن ثابت کردن
immobilize
U
ازجنبش و حرکت باز داشتن ثابت کردن
immobilises
U
ازجنبش و حرکت باز داشتن ثابت کردن
immobilizes
U
ازجنبش و حرکت باز داشتن ثابت کردن
immobilising
U
ازجنبش و حرکت باز داشتن ثابت کردن
immobilizing
U
ازجنبش و حرکت باز داشتن ثابت کردن
to leave everything as it is
[not to change anything]
U
رسوم قدیمی را ثابت
[دست نخورده]
نگه داشتن
kinked demand curve
U
و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
reserve price
U
قیمت پنهانی
[در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
variable ratio
U
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
constant speed drive
U
چرخدندهای با ضریبهای متغیر که برای ثابت نگه داشتن دور قسمت گردنده بین دو سیستم گرداننده و گردنده قرار میگیرد
current standard cost
U
مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
cost plus pricing
U
تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
unbundled software
U
نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
static employment
U
کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
underprice
U
قیمت پایین تراز قیمت بازار
static test
U
ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
fixed capital
U
سپرده ثابت اموال ثابت یکان
value added
U
قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering
U
سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
list price
U
فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
paasche price index
U
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
normal price
U
قیمت عادی قیمت معمولی
last price
U
اخرین قیمت حداقل قیمت
shadow price
U
شبه قیمت قیمت ضمنی
quantum valebat
U
در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
standing orders
U
دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing order
U
دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
spiral of wages and prices
U
حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
sampled
U
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sample
U
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
tacit collusion
U
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
standing
U
ثابت دستورالعمل ثابت
longer
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long-
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longed
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longs
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
money to burn
<idiom>
U
بیش ازاحتیاج ،داشتن،داشتن پول خیلی زیاد
longest
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
to keep down
U
زیرفرمان خودنگاه داشتن دراطاعت خود داشتن
to keep up
U
از افسرده شدن نگاه داشتن باذنگاه داشتن
marginal cost pricing
U
قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
steadies
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
trover
U
دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
hope
U
انتظار داشتن ارزو داشتن
hoped
U
انتظار داشتن ارزو داشتن
hopes
U
انتظار داشتن ارزو داشتن
hoping
U
انتظار داشتن ارزو داشتن
differ
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differing
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differed
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
meanest
U
مقصود داشتن هدف داشتن
to have by heart
U
ازحفظ داشتن درسینه داشتن
reside
U
اقامت داشتن مسکن داشتن
resided
U
اقامت داشتن مسکن داشتن
resides
U
اقامت داشتن مسکن داشتن
abhorred
U
بیم داشتن از ترس داشتن از
differs
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
proffer
U
تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffered
U
تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffering
U
تقدیم داشتن عرضه داشتن
mean
U
مقصود داشتن هدف داشتن
proffers
U
تقدیم داشتن عرضه داشتن
abhors
U
بیم داشتن از ترس داشتن از
abhorring
U
بیم داشتن از ترس داشتن از
meaner
U
مقصود داشتن هدف داشتن
fixes
U
ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fix
U
ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
upkeep
U
بهنگام نگه داشتن . نگه داشتن وسایل در حالت فعال
pigou effect
U
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
long for
U
اشتیاق چیزی را داشتن ارزوی چیزی را داشتن
to have something in reserve
U
چیزی بطوراندوخته داشتن چیزی درپس داشتن
lead a dog's life
<idiom>
U
زندگی سخت داشتن ،زندگی سگی داشتن
value
U
قیمت
values
U
قیمت
price line
U
خط قیمت
prices
U
قیمت
price limit
U
حد قیمت
high priced
U
پر قیمت
quotation
U
قیمت
nominal
U
کم قیمت
invalued
U
بی قیمت
valueless
U
بی قیمت
cost
U
قیمت
price
U
قیمت
priceless
U
بی قیمت
valuing
U
قیمت
worth
U
قیمت
set (one) back
<idiom>
U
قیمت
cost,insurance,freight and exchange(cif&
U
قیمت
At the price of. At the cost of .
U
به قیمت
equivalents
U
هم قیمت
equivalent
U
هم قیمت
bourse
U
قیمت
cif
U
قیمت
quotations
U
قیمت
treasure
U
ذی قیمت
PR
U
قیمت
wage price spiral
U
قیمت
wage price guideline
U
قیمت
above rubies
U
بی قیمت
all in price
U
قیمت کل
normal price
U
قیمت عادی
normal price
U
قیمت متعارف
terminal price
U
قیمت تحویل
terminal price
U
قیمت نهائی
nominal value
U
قیمت اسمی
nominal price
U
قیمت عادی
offering price
U
قیمت پیشنهادی
target price
U
قیمت موردنظر
support price
U
قیمت حمایتی
at a knock-down price
U
به قیمت مفت
half price
U
نصف قیمت
parity price
U
قیمت لایتغیر
parity price
U
قیمت مشابه
minimum charge
U
حداقل قیمت
supply price
U
قیمت عرضه
oil price
U
قیمت نفت
supply price
U
قیمت تولیدکننده
nominal price
U
قیمت اسمی
mark down
U
تنزل قیمت
quoted
U
قیمت دادن
quote
U
قیمت دادن
deflation
U
تنزل قیمت
trade price
U
قیمت صنفی
underpricing
U
کم قیمت گذاشتن
unit price
U
واحد قیمت
unit price
U
قیمت واحد
unjust price
U
قیمت ناعادلانه
lump sums
U
قیمت مقطوع
lump sum
U
قیمت مقطوع
asking price
U
قیمت آخر
mark down
U
کاهش قیمت
mark up
U
افزایش قیمت
net cash
U
قیمت مقطوع
monopoly price
U
قیمت انحصاری
minimum price
U
حداقل قیمت
trade price
U
قیمت تجارتی
minimum price
U
کمترین قیمت
middle price
U
قیمت حد وسط
middle price
U
قیمت متوسط
trade price
U
قیمت تجاری
mean price
U
قیمت متوسط
market value
U
قیمت بازار
quotes
U
قیمت دادن
market price
U
قیمت بازار
net price
U
قیمت خالص
standard price
U
قیمت پایه
basis
U
قیمت واحد
purchase money
U
قیمت جنس
price level
U
سطح قیمت
price leadership
U
رهبری قیمت
price index
U
شاخص قیمت
price increase
U
ترقی قیمت
price homogeneity
U
همگنی قیمت
price freezing
U
تثبیت قیمت
price freezing
U
انجماد قیمت
price freeze
U
تثبیت قیمت ها
reasonable price
U
قیمت معقول
price elasticity
U
حساسیت قیمت
prizer
U
قیمت گذار
pricer
U
قیمت گذار
price theory
U
نظریه قیمت
price stability
U
تثبیت قیمت
price stability
U
ثبات قیمت
price stabilization
U
تثبیت قیمت
price stabilization
U
ثبات قیمت
price support
U
تایید قیمت
price support
U
حمایت قیمت
price responsiveness
U
کشش قیمت
price reduction
U
کاهش قیمت
price ratio
U
نسبت قیمت
price system
U
نظام قیمت
price tag
U
اتیکت قیمت
price list
U
لیست قیمت
price list
U
فهرست قیمت
price elasticity
U
کشش قیمت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com