Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 112 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
artillery brigade
U
تیپ توپخانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
cannon
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
towed
U
توپخانه کششی حمل شونده به وسیله یدک کش
turret
U
برج توپخانه
turrets
U
برج توپخانه
observer
U
نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
observers
U
نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
ordnance
U
توپخانه
artillery
U
توپخانه
artillery
U
رسته توپخانه
artillery
U
توپخانه صحرایی
gunner
U
جمعی توپخانه
gunners
U
جمعی توپخانه
bombardment
U
گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
bombardments
U
گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
batteries
U
حمله با توپخانه ضرب و جرح
battery
U
حمله با توپخانه ضرب و جرح
gunnery
U
توپخانه
gunnery
U
علم توپخانه
gunnery
U
قوانین تیر توپخانه
gunnery
U
توپخانه دریایی
flak
U
توپخانه ضد هوایی
flak
U
توپخانه پدافند هوایی
active status
U
خط مشی فعال توپخانه
aerial field artillery
U
توپخانه محمول هوایی
air and naval gunfire
U
اتش توپخانه دریایی و هوایی
air and naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
air defense artillery
U
توپخانه پدافند هوایی
air defense artillery controller
U
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
air defense artillery fire unit
U
یکان اتش توپخانه پدافندهوایی
air defense artillery fire unit
U
سکوی توپخانه پدافندهوایی
air spot
U
تنظیم تیر توپخانه با استفاده از دیدبانی هوایی
all available
U
تمام توپخانه موجود
all available
U
کلیه توپخانه حاضر به تیر
anti aircraft artillery
U
توپخانه ضد هوایی
anti aircraft artillery
U
توپخانه پدافند هوایی
antitank artillery
U
توپخانه ضد تانک
armored artillery
U
توپخانه زرهدار
armored artillery
U
توپخانه زرهی
army artillery
U
توپخانه ارتش
army artillery
U
توپخانه نیروی زمینی
artillerist
U
متخصص توپخانه
artillery ammunition
U
مهمات توپخانه
artillery annex
U
پیوست توپخانه
artillery battalion
U
گردان توپخانه
artillery branch
U
رسته توپخانه
artillery carriage
U
قنداق سلاح توپخانه
artillery chart
U
طرح تیر توپخانه
artillery corps
U
قسمت توپخانه
artillery corps
U
رسته توپخانه
artillery fire plan
U
طرح اتش توپخانه
artillery group
U
گروه توپخانه
artillery liaison officer
U
افسر رابط توپخانه
artillery mount
U
قنداق توپخانه
artillery mount
U
سکوی توپخانه
artillery piece
U
قبضه توپخانه
artillery preparation
U
تیر تهیه توپخانه
artillery preparation
U
اتش تهیه توپخانه
ask ask
U
توپخانه یا اتش توپخانهء ضد هوایی
battering train
U
توپخانه محاصره
calibration card
U
کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
cannonry
U
توپ و توپخانه
coastal artillery
U
توپخانه ساحلی
contingent zone of fire
U
منطقه اتش احتمالی توپخانه
corps artillery
U
توپخانه سپاه
corps artillery
U
توپخانه همراه سپاه
counterflak
U
اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
division artillery
U
توپخانه لشگری
division artillery
U
توپخانه لشگر
engagement control
U
کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
field artillery
U
توپخانه صحرائی
field atrillery
U
توپخانه صحرایی
fieldartillery
U
توپخانه صحرایی
fire unit
U
یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
fire call
U
درخواست اتش توپخانه درخواست اتش
fire capabilities
U
چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
fire control
U
دستگاه کنترل اتش توپخانه
fire plan
U
طرح اتش توپخانه
firing chart
U
طرح تیر توپخانه
gun salute
U
سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
gunner's party
U
گروه توپخانه
gunnery ship
U
ناو اموزشی توپخانه
heavy artillery
U
توپخانه سنگین
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
hostile artillery
U
توپخانه دشمن
jato unit
U
موتورموشکی یدکی گلولههای توپخانه
light artillery
U
توپخانه سبک
limber chest
U
جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
medium artillery
U
توپخانه متوسط
mid range
U
موشک بردمتوسط یا توپخانه بردمتوسط
mobile employment
U
استفاده از توپخانه پدافندهوایی در نقش پشتیبانی ستونهای متحرک زمینی
naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
no fire line
U
خط منع اتش توپخانه
offset plottin
U
روش استفاده از تصحیحات مخصوص در توپخانه روش محاسبه توپ به توپ
ordnace
U
توپخانه
pack artillery
U
توپخانه محمول با دواب توپخانه محمول توپخانه کوهستانی
plotting room
U
مرکز هدایت اتش توپخانه ناو
rolling barrage
U
سد اتش غلطان توپخانه
self propelled
U
توپخانه خودکششی
Other Matches
spotting board
U
طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
towed artillery
U
توپخانه کششی
spotter
U
دیدبان توپخانه دریایی
stargauge
U
وسیله کالیبرسنجی در توپخانه دریایی
surface mission
U
پدافندزمینی با توپخانه پدافندهوایی در نقش زمینی
Our heavy guns pounded ( away at ) the enemy positions .
U
توپخانه سنگین ما مواضع دشمن رادرهم کوبید
survey information center
U
مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
spotting line
U
خط دیدبانی توپخانه دریایی یازمینی خط تنظیم تیر ودیدبانی اتش
static employment
U
کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
service of the piece
U
مشق پای قبضه توپخانه مشق پای توپ
shelling report
U
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com