English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 38 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
feoffer U تیول بخش
feoffor U تیول بخش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
vassal U رعیتی که در ملک مورد تیول کار میکند
vassals U رعیتی که در ملک مورد تیول کار میکند
fief U تیول
fiefs U تیول
manor house U خانه ارباب یا صاحب تیول
manor houses U خانه ارباب یا صاحب تیول
feudal U تیول گرای
feudal U وابسته به تیول فئودال
feudalism U تیول گرایی
copyhold U تصرف زمین بموجب رونوشت صورتی که درمحکمه ارباب تیول تنظیم میش
enfeoff U تیول بخشیدن
feoffee U تیول دار
feoffee U گیرنده تیول
feoffment U واگذاری تیول
feoffment U سندواگذاری تیول
feu U تیول
feudality U تیول
feudalization U عمل ملوک الطوایفی کردن تبدیل به تیول
feudally U به ترتیب ملوک الطوایف بطور تیول
feudary U صاحب تیول
feudatory U تابع شرایط تیول
feudatory U صاحب تیول
fiet U تیول
infeudation U واگذاری به تیول
leet U دادگاهی که تیول داران سالی یا ششماه یکبار برپا می کردند
liege U صاحب تیول
lord paramount U صاحب تیول عمده
mansion house U خانه صاحب تیول
quitrent U اجازه مقطوع تیولدارجز به صاحب تیول
seignior U صاحب تیول
seigniorage U حق الضرب حق ویژه ارباب صاحب تیول
seigniorial U وابسته بصاحب تیول
seignorage U حق الضرب حق ویژه ارباب صاحب تیول
sergeanty U انجام خدمات مختلف در دوره ملوک الطوایفی برای تملک تیول
subinfeudate U اعطای اراضی تیول از طرف امیری به امیردیگری برای بیعت با او
vassalage U تیول
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com