English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
all star U تیم تمام ستاره
all-star U تیم تمام ستاره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
double star U ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
binary star U ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
Lesghi star U ستاره لسگی [این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
dog star U ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
planets U ستاره سیار ستاره بخت
planet U ستاره سیار ستاره بخت
concentrator U وسیله ابتدایی شبکه که حاوی توپولوژی منط قی است و گره ها متصل اند ولی هر بازوی ستاره به عنوان حلقه فیریکی به وسیله ستاره وصل است
stelliform U ستاره وار ستاره وش
beta software U نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
terminates U تمام شدن تمام کردن
terminated U تمام شدن تمام کردن
terminate U تمام شدن تمام کردن
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
lapped U یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lap U یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
starless U بی ستاره
asterisks U ستاره
asterisk U ستاره
stellar U پر ستاره
aster U ستاره
starred U ستاره
stars U ستاره
star U ستاره
full track U تمام شنی خودرو تمام شنی
panorama U تمام نما اینه تمام نما
panoramas U تمام نما اینه تمام نما
asteroid U شبیه ستاره
pulsating star U ستاره تپنده
asterisks U نشان ستاره
asterisk U نشان ستاره
star finder U ستاره یاب
asteroids U شبیه ستاره
stellar U ستاره وار
y winding U اتصال ستاره
stellar U شبیه ستاره
polestar U ستاره قطبی
proto star U پیش ستاره
lodestar U ستاره راهنما
companion U ستاره ندیم
astronomers U ستاره شناس
star voltage U ولتاژ ستاره
astronomer U ستاره شناس
mars U ستاره مریخ
polaris U ستاره جدی
y network U شبکه ستاره
sabaism U ستاره پرستی
star bit U بیت ستاره
rolling stone <idiom> U ستاره سهیل
starlet U ستاره کوچک
starlet U ستاره کوره
starlike U ستاره مانند
y connection U اتصال ستاره
stellate U ستاره مانند
stelliform U بشکل ستاره
vesper U ستاره غروب
supergaint U ستاره ابرغول
Jove U ستاره مشتری
astral U شبیه ستاره
Pole Star U ستاره قطبی
starfish U ستاره دریایی
y voltage U ولتاژ ستاره
sea nettle U ستاره دریای
star connection U اتصال ستاره
astrologers U ستاره شناس
astrologer U ستاره شناس
star spangled U مزین به ستاره
star spangled U ستاره نشان
comet U ستاره گیسودار
comets U ستاره گیسودار
goats U ستاره جدی
star washer واشر ستاره ای
goat U ستاره جدی
uranus U ستاره اورانوس
pip U ستاره سردوش
lucifer U ستاره بامدادی
lodestaror load U ستاره قطبی
lodestar U ستاره قطبی
loadstar U ستاره راهنما
d. star U ستاره جفتی
loadstar U ستاره قطبی
day star U ستاره بامداد
daystar U ستاره بامداد
lunette U ستاره صغیر
medusa U ستاره دریایی
hexagram U ستاره شش وجهی
north star U ستاره قطبی
neutron star U ستاره نوترونی
neptune U ستاره نپتون
multiple star U ستاره چندگانه
morning star U ستاره بامدادی
morning star U ستاره صبح
moring star U ستاره بامداد
hesper U ستاره مغرب
fixed star U ستاره ثابت
georgium sidus U ستاره جرج
gaint star U ستاره غول
farsi be engilisi U ارایشگاه ستاره
hesperus U ستاره شام
sea pad U ستاره دریایی
finger fish U ستاره دریایی
shooting star U ستاره ثاقب
dwarf star U ستاره کوتوله
evening star U ستاره شامگاهی
shooting stars U ستاره ثاقب
north star U ستاره شمالی
asterism U نشان ستاره
camelopard U ستاره زرافه
pluto U ستاره پلوتو
astronmer U ستاره شناس
asteroidal U مانند ستاره
pips U ستاره سردوش
cameleopardalis U ستاره زرافه
nova U فانی ستاره
pipping U ستاره سردوش
astronavigation U ستاره نوردی
pipped U ستاره سردوش
polaris U ستاره قطبی
an infinitude of stars U تعدادنامحدودی ستاره
planetesimal U کوچک ستاره
asterial U ستاره شکل
trigon U سه حالتی ستاره سه تایی
pentalpha U ستاره پنج پره
stellify U بشکل ستاره دراوردن
stellify U بشکل ستاره درامدن
stellular U شبیه ستاره کوچک
supergaint U ستاره فوق غول
syzygy U استقرارسه ستاره در خط مستقیم
the north star U ستاره قطبی یا شمالی
trigon U اجتماع سه ستاره باهم
twinkling U چشمک زدن ستاره
asterism U هر چیزی شبیه ستاره
azimuth U ازیموت ستاره السمت
casters U ستاره اول دو پیکر
castor U ستاره اول دو پیکر
castors U ستاره اول دو پیکر
starlight U وابسته بنور ستاره
lucky star <idiom> U ستاره بخت واقبال
giant star U ستاره بزرگ و درخشان
stars U نشان ستاره اختر
venus U زن زیبا ستاره زهره
Dingbat U نوشتاری که حاوی ستاره
star U نشان ستاره اختر
stardom U ستاره شدن سینماوغیره
starred U نشان ستاره اختر
pulsating star U ستاره ضربان دار
he can read the sky U ستاره شناس است
star globe U ستاره یاب کروی
star of bethlehem U ستاره بیت اللحم
comet U ستاره دنباله دار
asterisk U با ستاره نشان کردن
comets U ستاره دنباله دار
medusoid U مانند ستاره دریایی
asteroids U ستاره مانند ستارهای
star crossed U دارای ستاره نحس
receptors U ستاره مساعد گیرنده
pentagram U ستاره پنج راس
shiner U ستاره کلاه ابریشمی
regulus U ستاره قلب الاسد
receptor U ستاره مساعد گیرنده
asteroid U ستاره مانند ستارهای
asterisks U با ستاره نشان کردن
bronze star medal U مدال ستاره برنز
blazing star U ستاره دنباله دار
star delta switch U کلید ستاره مثلث
astreated U تزئین شده با ستاره ها
caster U ستاره اول دو پیکر
moring star U ستاره صبح ناهید
starfinder U دستگاه ستاره یاب
campaign star U نشان جنگی ستاره
star turn U ستاره یا شخصیت برجسته جماعت
the track of a comet U مسیر ستاره دنباله دار
hydromedusa U نجم البحر یا ستاره دریایی
asteriated U دارای اشعهء ستاره مانند
sirius U ستاره کاروان کش درکلب اکبر
starlit U روشن شده از نور ستاره
astronomy U علم نجوم ستاره شناسی
astrological U منسوب به علم ستاره شناسی
stargazer U کسیکه به ستاره ها خیره شده
cometography U شرح ستاره دنباله دار
solstitium U [نقطه] انقلاب [ستاره شناسی]
starred U ستاره نمایش وسینماشدن درخشیدن
planetariums U سیاره نما ستاره دیدگاه
stars U ستاره نمایش وسینماشدن درخشیدن
astrology U طالع بینی ستاره شناسی
planetarium U سیاره نما ستاره دیدگاه
aces U ستاره یا قهرمان تیمهای بازی
star U ستاره نمایش وسینماشدن درخشیدن
pole position U آغازگاه [ستاره شناسی] [ارتش]
ace U ستاره یا قهرمان تیمهای بازی
He has not a single star in all the seven skies. <proverb> U یک ستاره در هفت آسمان ندارد.
see stars <idiom> U براثر ضربه به سر ستاره دور سر دیدن
pentacle U طلسمی بشکل ستاره پنج راس
copernician U وابسته به کپرنیک ستاره شناس لهستانی
Crater U پیاله [صورت فلکی] [ستاره شناسی]
asteroids U نوعی اتشبازی که شکل ستاره دارد
planetoid U اجرام ستاره مانند سیارهای شکل
asteroid U نوعی اتشبازی که شکل ستاره دارد
Cup U پیاله [صورت فلکی] [ستاره شناسی]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com