Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mason hammer
U
تیشه یا چکش بنایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
masonry
U
بنایی
brick work
U
بنایی
masonery
U
بنایی
hatchets
U
تیشه
chip axe
U
تیشه
bush hammer
U
تیشه
ax
U
تیشه
hatchet
U
تیشه
scabbing
U
تیشه
axe
U
تیشه
axed
U
تیشه
axing
U
تیشه
leveled
U
تراز بنایی
builder level
U
تراز بنایی
masonry weir
U
شادروان بنایی
brick workers tool
U
ابزار بنایی
masonry sand
U
ماسه بنایی
mason's board
U
ماله بنایی
masonry dam
U
سد با مصالح بنایی
brick trowel
U
ماله بنایی
level
U
تراز بنایی
levelled
U
تراز بنایی
spatula
U
ماله بنایی
spatulas
U
ماله بنایی
levels
U
تراز بنایی
plumb
U
شاغول بنایی
brick
U
اجر بنایی
bricks
U
اجر بنایی
adzes
U
تیشه زدن
scabbing
U
تیشه کاری
roughening by picking
U
تیشه کاری
adze
U
تیشه زدن
self assumption
U
تیشه روبخودی
narrow edged hoe
U
تیشه دم قلم
adz
U
تیشه زدن
broadax
U
تیشه سرپهن
broadaxe
U
تیشه سرپهن
scutch
U
تیشه معماری
carpenters axe
U
تیشه نجاری
mason's scaffold
U
چوب بست بنایی
masonery bond
U
بست مصالح بنایی
uncoursed rubble masonery
U
بنایی سنگ لاشه در هم
masonry weir
U
بند بنایی وزنی
to kick against the pricks
U
تیشه بریشه خودزدن
hacking
U
تیشه کاری سنگ
chipper
U
تیشه نجاری خراط
spuds
U
تیشه مخصوص کندن یخ
helve
U
دسته تیشه ومانند ان
kevel
U
تیشه سنگ تراش
spud
U
تیشه مخصوص کندن یخ
granulating hammer
U
تیشه سنگ تراشی
chaines
U
[عناصر بنایی شبیه پایه]
stone work
U
ساختمان سنگی بنایی با سنگ
To dig ones own grave.
U
تیشه به ریشه خود زدن
basket weave pattern
U
طرح شطرنجی که در کارهای بنایی بکارمیرود
hack hammer
U
چکش تیشه مانندکه سنگ تراشان بکارمیبرند
kevel
U
چوب یکنوع تیشه برای سنگ تراشی
long-and-short work
[بنایی با استفاده از بلوک های افقی و عمودی بلند و کوتاه]
blocage
U
[بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
building sand
U
خاک و ماسه ساختمان ماسه برای بنایی
embassy
U
سفیرکبیر و اعضای سفارتخانه شهر محل اقامت سفیر بنایی که سفیر در ان اقامت دارد
embassies
U
سفیرکبیر و اعضای سفارتخانه شهر محل اقامت سفیر بنایی که سفیر در ان اقامت دارد
isodomun
U
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomon
U
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com