English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cantilever beam U تیری که یک طرف ان گیردار باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
i beam or i beam U تیری که به شکل ) باشد
i girder U تیری که بشکل ) باشد
best gold U تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
poppet head U طناب و قرقره که در بالای تیری نصب شده باشد
course line shot U تیری که درخط حرکت هدف و به جلوی ان اصابت کرده باشد
pot shot U تیری که یگانه منظورازانداحتن ان تهیه گوشت شکاربرای خوراک باشد
pot-shot U تیری که یگانه منظورازانداحتن ان تهیه گوشت شکاربرای خوراک باشد
pot-shots U تیری که یگانه منظورازانداحتن ان تهیه گوشت شکاربرای خوراک باشد
fixed U گیردار
lock step U گیردار
impedimental U گیردار
tangly U گیردار
fixed support U بردگاه گیردار
fixed beam U تیر دو سر گیردار
fixed beam U تیر گیردار
overhanging U یک طرف گیردار
fixed support U تکیه گاه گیردار
fixed beam U تیر دوسر گیردار
restraining support U تکیه گاه گیردار
support clamp U تیر یک طرف گیردار
moment at fixed ends U لنگر سر گیردار تیر
restrained beam U تیر دوطرف گیردار
cut brackets U [تکه ای از تخته ی بریده شده با تیر یک طرف گیردار]
sagittary U تیری
shot in the dark <idiom> U تیری درتاریکی
piling U پایههای تیری
A shot in the dark U تیری درتاریکی
whipping post U تیری که محکومین بتازیانه رابدان میبندند
beam anchor U تیری که دیوار را محکم نگاه میدارد
spinnaker pole U تیری که بادبان 3 گوشه به ان وصل میشود
winning post U تیری که پایان مسافت دور را نشان میدهد
kago U تخت روان سبدی که از تیری اویزان کنند
bull's-eyes U قلب هدف تیری که بهدف اصابت کند
head pole U تیری که از پشت اسب تاکنارسرش ادامه دارد
bull's eye U قلب هدف تیری که بهدف اصابت کند
quick fire U تیری که با حداکثرسرعت روی هدفهای متحرک اجرا میشود
bolster U تیری که بطورعمودی زیرپایه گذارده شود بابالش نگهداشتن
bolstered U تیری که بطورعمودی زیرپایه گذارده شود بابالش نگهداشتن
bolsters U تیری که بطورعمودی زیرپایه گذارده شود بابالش نگهداشتن
newel U تیری که محور اصلی پلکان مارپیچی را تشکیل میدهد
newels U تیری که محور اصلی پلکان مارپیچی را تشکیل میدهد
giants stride U تیری که قسمت بالای ان گردنده وطنابهایی ازان اویخته اس
starting post U تیری که در مسابقه دوجای اغاز و حرکت را نشان میدهد
king pile U تیری که قبل از شروع حفاری به منزله شمع در وسط شیارمیکوبند
wind beam U تیری که در برابر مقاومت فشار باد طرح ریزی میشود
raker U تیری که پشت دیوار بطور مایل می بندند تادیوار سقوط نکند
grasshopper beam U تیری که یک سران درماشین لولایی پیوسته است وازاین جهت مانندملخ
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
girt U تیری که بین دو ستون بطورافقی قرارگرفته و روی ان دیوار تیغهای بنا میگردد
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
maypole U تیری که باگلهای گوناگون اراسته ودر روز یکم ماه مه درمیدان شهربدوران میرقصند
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
turnstile U تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود
turnstiles U تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
counter fert U دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cobb doglas production function U ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient U شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
at the owner's risk U باشد
Benedictines U باشد
incomplete flower U کم باشد
Benedictine U باشد
reflexively U باشد
some one or other U هر کس باشد
custom's declaration U باشد
admissibleness U باشد
any old thing U هر چه باشد
admissibly U باشد
if any U اگر باشد
at most U خیلی باشد
whencesoever U از هرجا که باشد
whoso U هر شخصی که باشد
whosoever U هر شخصی که باشد
hydroxide U داشته باشد
worksheet U ی داشته باشد
beit so U چنین باشد
quantum sufficit U چندان که بس باشد
be it so U چنین باشد
stet U بگذارید باشد
if he be U اگر او باشد
over crowding U بیشتر باشد
keep your peck up U دل داشته باشد
let it remain as it is U بگذارید باشد
let it be U بگذارید باشد
coute que coute U بهربهاکه باشد
HTTPD U تصدیق و جستجو باشد
rain or shine چه باران باشد چه آفتاب
flocculence U یا دسته پشم باشد
shepherdess U شبان کلیسا که زن باشد
shepherdesses U شبان کلیسا که زن باشد
layer U ل تصحیح خطا باشد
layers U ل تصحیح خطا باشد
theonomy U کشوری که خداپادشاه ان باشد
library edition U چاپی که درخودکتابخانه باشد
out of range U که خارج از حد سیستم باشد
strays U که متوقف نشده باشد
straying U که متوقف نشده باشد
he wished to be private U می خواست در خلوت باشد
well and good U باشد چه ضرر دارد
culpably U چنانکه سزاوارسرزنش باشد
riparian U حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
medially U چنانکه درمیان باشد
meetly U چنانکه در خور باشد
shell back U دریانوردی که از خط استواگذشته باشد
he must have gone U باید رفته باشد
kentish fire U که نشانه نفاق ..باشد
steady as you go U راه ثابت باشد
how difficult soever it may be U هر قدر سخت باشد
at any price U بهر قسمت که باشد
Mind the step! U حواست به پله باشد!
at all events U بهر وسیله که باشد
as the case may be U تاچه مورد باشد
perhaps so U شاید چنین باشد
at f. U منتهی خیلی باشد
caryatid U ستونی که مجسمه زن باشد
pitfully U چنانکه سزاوارنکوهش باشد
if need be U اگر لازم باشد
Keep your mind on your work. U حواست بکارت باشد
if i find an opportunity U اگر مجالی باشد
He is not dead by any chance , is he ? U نکند مرده باشد ؟
May his soull live in peace. U روحش شاد باشد
You neednt worry . Dont bother your head. U خیالت راحت باشد
Mark my words . Remember what I told you . U یادت باشد چه گفتم
if necessary U اگر لازم باشد
that depends U تا چه شرایطی درکار باشد
stray U که متوقف نشده باشد
pterygium U گلبرگی که مانندبال باشد
inviolably U چنانکه سزاوارحرمت باشد
if any U اگر داشته باشد
brilliantly U چنانکه برجسته باشد
inoffensively U بی انکه زننده باشد
by all means U بهر قیمت که باشد
inflationary gap U بیکاری مطلقا" وجودنداشته باشد
Gentiles U کسی که نه مسیحی و نه کلیمی باشد
Gentile U کسی که نه مسیحی و نه کلیمی باشد
stylobate U پایهای که زیرچند ستون باشد
brass bands U ادوات انها از برنج باشد
learning curve U که استفاده از آن بسیار سخت باشد
hexahydrate U ترکیبی که دارای شش ذره اب باشد
brass band U ادوات انها از برنج باشد
syngraph U تنظیم کنندگان رسیده باشد
sympathetics U سلسله پیهای نباتی باشد
lebrary edition U چاپی از کتاب که در خورکتابخانه باشد
lightface U حروفی که خطوط ان ریزوفریف باشد
liquid capital U سرمایهای که پول نقد باشد
layered U انچه مربوط به لایه ها باشد
love match U عروسی ای که پایه اش عشق باشد و بس
st.g's cross U چلیپایی که ازدوخطقرمزدرست شده باشد
jerkin U کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
inviolately U چنانکه بی حرمت نشده باشد
i suspect him to be a liar U گمان میکنم دروغگو باشد
sites U محلی که پایه چیزی باشد
sited U محلی که پایه چیزی باشد
irrelatively U بی انکه وابستگی داشته باشد
orthotone U که ازخود دارای تیکه باشد
site U محلی که پایه چیزی باشد
jerkins U کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
interlocutress U زنی که طرف گفتگو باشد
preformatted U آنچه فرمت شده باشد
pleasingly U چنانکه خوش ایند باشد
inadvisably U بدون اینکه صلاح باشد
problem plav U نمایشی که موضوع ان مسئلهای باشد
if he has found it U اگر ان را پیدا کرده باشد
ineffectively U بی انکه اثری داشته باشد
paymistress U زنی که مامور پرداخت باشد
pay gravel or dirt U شن یا خاک زردارشستن ان باصرفه باشد
on cne's own initiative U بی انکه کسی گفته باشد
thumbnails U هر چیزی که باندازه ناخن باشد
cushions U وسیلهای که شبیه تشک باشد
selectable U آنچه قابل انتخاب باشد
it promisews to be easy U امید میرود اسان باشد
i do not wish it otherwise U جور دیگر باشد نمیخواهم
negroid U کسیکه خون سیاهان در او باشد
granules U حب و کپسولی که باقند وشکرپوشیده باشد
granule U حب و کپسولی که باقند وشکرپوشیده باشد
just as you like U هر جور میل شما باشد
sanguinarily U چنانکه خونریزی دربرداشته باشد
cushioning U وسیلهای که شبیه تشک باشد
objectiveness U چنانکه در خارج معقول باشد
thumbnail U هر چیزی که باندازه ناخن باشد
rationabile stoverium U نفقهای که میزان ان منطقی باشد
aerated bread U نانیکه مصنوعابوسیله گازدرامده باشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com