|
||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
Total search result: 5 (3 milliseconds) | ارسال یک معنی جدید |
||
Menu![]() |
English | Persian | Menu![]() |
---|---|---|---|
![]() |
discerption U | تکه جداشده | ![]() |
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
|||
Search result with all words | |||
![]() |
parted U | جداشده | ![]() |
![]() |
exclave U | ناحیهای که ازکشوری جداشده وخاک بیگانه انرافراگرفته باشد | ![]() |
![]() |
flyings U | رشته هایالیف هایی که ازچیزی جداشده بهوامیرود | ![]() |
![]() |
virtual level U | تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است | ![]() |
Partial phrase not found. |
Recent search history | Forum search | ||
|
|||
|