Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
agamete
U
تکثیر سلولی غیر جنسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
agamogenesis
U
تکثیر غیر جنسی
gametocyte
U
سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
gamete
U
سلول جنسی بالغ قابل تکثیر انگل مالاریا
reproductions
U
تکثیر کردن تکثیر نشریات
reproduction
U
تکثیر کردن تکثیر نشریات
androgen
U
هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
estrogen
U
هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
erogenous
U
ارضاکننده تحریکات شهوانی و جنسی محرک احساسات جنسی
exhibitionism
U
نوعی انحرافات جنسی که دران شخص بوسیله نشان دادن الت جنسی خود احساسات شهوانی رافرومینشاند عریان گرائی
isogamete
U
سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
sexes
U
احساسات جنسی روابط جنسی
sex
U
احساسات جنسی روابط جنسی
cellulous
U
سلولی
unicellular
U
یک سلولی
unicellularity
U
یک سلولی
multiplication
U
تکثیر
reproductions
U
تکثیر
reproduction
U
تکثیر
pullulation
U
تکثیر
multiplicantion
U
تکثیر
manifolding
U
تکثیر
proliferation
U
تکثیر
duplication
U
تکثیر
cell receptor
U
گیرنده سلولی
multicellular
U
چند سلولی
cellular
U
بافت سلولی
cell animation
U
تحرک سلولی
intercellular
U
داخل سلولی
extracellular
U
خارج سلولی
amebae
U
جانور تک سلولی
acellular
U
غیر سلولی
amebas
U
جانور تک سلولی
amoeba
U
جانور تک سلولی
amoebae
U
جانور تک سلولی
meiosis
U
تقسیم سلولی
amoebas
U
جانور تک سلولی
multiplied
U
تکثیر کردن
propagating
U
تکثیر کردن
multiplies
U
تکثیر کردن
multiply
U
تکثیر کردن
reproducibility
U
قابلیت تکثیر
multiplier
U
تکثیر کننده
reproducible
U
قابل تکثیر
reproducing
U
تکثیر کردن
reproduces
U
تکثیر کردن
reproduced
U
تکثیر کردن
reproduce
U
تکثیر کردن
multiplying
U
تکثیر کردن
progation
U
توسعه تکثیر
multiplicable
U
قابل تکثیر
propagates
U
تکثیر کردن
propagated
U
تکثیر کردن
muliply
U
تکثیر کردن
propagate
U
تکثیر کردن
propagation
U
تکثیر تبلیغ
multiplication
U
افزایش تکثیر
propagable
U
قابل تکثیر
mimeograph
U
دستگاه تکثیر
propagator
U
تکثیر کننده
mimeograph
U
ماشین تکثیر
multipliable
U
قابل تکثیر
proliferous
U
تکثیر شونده
reproducer
U
تکثیر کننده
oogamete
U
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
karyokinesis
U
مرحله تقسیم سلولی
endoenzyme
U
انزیم داخل سلولی
exoenzyme
U
انزیم خارج سلولی
diploblastic
U
دارای دو غشاء سلولی
sclerenchyma
U
بافت سخت سلولی
lysate
U
حاصل تجزیه سلولی
amitosis
U
یک نوع تقسیم سلولی
amoebic
U
وابسته به جانور تک سلولی
cellular structure
U
ساختارسلولی سازه سلولی
macronucleus
U
هسته سلولی بزرگتر
duplicated
U
تکثیر کردن نسخه ها
duplicate
U
تکثیر کردن نسخه ها
duplicates
U
تکثیر کردن نسخه ها
duplicating
U
تکثیر کردن نسخه ها
proliferous
U
قابل تکثیر شکوفا
camera ready copy
U
کپی اماده تکثیر
mimeograph
U
تکثیر کردن استنسیل
triploblastic
U
دارای سه غشاء سلولی ابتدایی
stratum
U
رتبه طبقه نسج سلولی
receptacles
U
حفره درون سلولی گیاه
receptacle
U
حفره درون سلولی گیاه
protoplasm
U
ماده اصلی جسم سلولی
blastogenesis
U
تکثیر از راه جوانه زدن
copy plot
U
تکثیر از روی نسخه اصلی
magnetic tape record reproduce system
U
سیستم ضبط و تکثیر نوارمغناطیسی
prophase
U
مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
lumen
U
حفره سلولی درون جدار گیاه
karyolymph
U
ماده اساسی زمینه هسته سلولی
fair drawing
U
طرح مناسب برای چاپ و تکثیر
incubation time
U
زمان تولید و تکثیر میکربهادر بدن
schizogony
U
تولید مثل بوسیله شکاف یاتقسیم سلولی
lyse
U
بوسیله " لیزین " تجزیه سلولی بعمل اوردن
telophase
U
اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
mastigophoran
U
اغازیان تک سلولی تاژکدار که گاهی جزء جلبک محسوبند
apomixis
U
تکثیر بوسیلهء بافتهای تناسلی ولی بدون لقاح
macromere
U
سلولهای بزرگتری که در اثر تقسیم سلولی نامساوی تخم ایجادمیشود
prolotherapy
U
اصلاح وتر یا عضوی بوسیله کاهش رویش وتکثیر سلولی
islets of langerhans
U
دستههای سلولی اثنی عشر بنام >جزایرلانگرهانس < که تولید انسولین میکنند
apomict
U
کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
lymphoblast
U
سلولی که تبدیل بذره سفید یابیرنگ بلغم یاخلط میگردد سلول نرسیده لنفی
fissiparous
U
تولیدکننده سلولهای جدیدبوسیله تقسیم سلولی یاشکاف تقسیم شونده
colony
U
گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند
[زیست شناسی]
gemmulation
U
جوانه کوچک ایجادموجود تازه توسط جوانه سلولی
hermaphrodite
U
دو جنسی
hermaphrodites
U
دو جنسی
unisex
U
دو جنسی
bisexual
U
دو جنسی
bisexuals
U
دو جنسی
road sense
U
جنسی
kinds
U
جنسی
kindest
U
جنسی
kind
U
جنسی
ambisexual
U
دو جنسی
diclinous
U
یک جنسی
sex
U
جنسی
unisexual
U
یک جنسی
gamic
U
جنسی
homogeneity
U
هم جنسی
generic
U
جنسی
sexes
U
جنسی
sexual
U
جنسی
hair
U
[الیاف نازکتر از پشم مو یا کرک بز و شتر، تفاوت آن با پشم در داشتن ساختار سلولی است که کیسه های هوای موجود باعث ایجاد درخشندگی بیشتر آن می گردد.]
benefit in kind
U
نفع جنسی
bisexuality
U
دو گانگی جنسی
gametangium
U
سلول جنسی
gamete
U
یاخته جنسی
scopophilia
U
تماشاگری جنسی
sex differentiation
U
تمایز جنسی
sex differences
U
تفاوتهای جنسی
sex chromosomes
U
کروموزومهای جنسی
autoeroticism
U
خودانگیزی جنسی
peepling tom
U
تماشاگر جنسی
germ cell
U
یاخته جنسی
gender identity
U
هویت جنسی
autosomal
U
غیر جنسی
gonad
U
غده جنسی
autoerotism
U
خودانگیزی جنسی
inkind
U
کمک جنسی
payment in kind
U
پرداخت جنسی
psycholagny
U
خیالپردازی جنسی
heteroerotism
U
دگرخواهی جنسی
gonocyte
U
سلول جنسی
gynandromorphy
U
ریخت دو جنسی
gynandrous
U
نر و ماده دو جنسی
psychosexual
U
روانی- جنسی
heteroeroticism
U
دگرخواهی جنسی
renifleur
U
بو پرست جنسی
multure
U
مزد جنسی
erotomania
U
جنون جنسی
pansexualism
U
جنسی نگری
sexual anomaly
U
نابهنجاری جنسی
parasexuality
U
نابهنجاری جنسی
paraphilia
U
نابهنجاری جنسی
coitus
U
مقاربت جنسی
impotency
U
ضعف جنسی
idols of the tribe
U
اوهام جنسی
heterosome
U
کروموزوم جنسی
commodity money
U
پول جنسی
heterophilia
U
دیگرخواهی جنسی
haploid cell
U
یاخته جنسی
sex discrimination
U
تبعیض جنسی
Peeping Toms
U
تماشاگر جنسی
raping
U
تجاوز جنسی
rapes
U
تجاوز جنسی
raped
U
تجاوز جنسی
rape
U
تجاوز جنسی
Y chromosome
U
کروموزوم جنسی
Peeping Tom
U
تماشاگر جنسی
zygosis
U
امیختگی جنسی
venery
U
مقاربت جنسی
asexual
U
غیر جنسی
sexuality
U
عطش جنسی
sexuality
U
تمایلات جنسی
petting
U
نوازش جنسی
sex education
U
اموزش جنسی
rapists
U
متجاوز جنسی
rapist
U
متجاوز جنسی
unisexuality
U
حالت یک جنسی
Y chromosomes
U
کروموزوم جنسی
Sexual assault
U
تجاوز جنسی
impotence
U
ناتوانی جنسی
libidos
U
شور جنسی
libido
U
شور جنسی
modesty
U
شرم جنسی
deviations
U
انحراف جنسی
climax
U
اوج جنسی
climaxes
U
اوج جنسی
excitement
U
برانگیختگی جنسی
impotence
U
ضعف جنسی
puberty
U
بلوغ جنسی
sexual orientation
U
گرایش جنسی
sodomy
U
انحراف جنسی
excitements
U
برانگیختگی جنسی
deviation
U
انحراف جنسی
sex glands
U
غدههای جنسی
sexual development
U
رشد جنسی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com