Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 90 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Are you hungry?
U
تو گرسنه هستی؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hungry
U
گرسنه
hungriest
U
گرسنه
chickling
U
گرسنه
peckish
U
گرسنه
keen set
U
گرسنه
hungered
[arch]
U
گرسنه
hungrier
U
گرسنه
esurient
U
گرسنه
vetch
U
گرسنه
famished
U
گرسنه
i f. hungry
U
گرسنه ام
to go hungry
U
گرسنه ماندن
i feel
U
گرسنه ام هست
i feel
U
گرسنه هستم
go hungry
U
گرسنه ماندن
underfed
U
مردم گرسنه
to suffer from hunger
U
گرسنه ماندن
I'm hungry.
من گرسنه هستم.
to be hungry
U
گرسنه بودن
ravenous
U
بسیار گرسنه
peckish
[British English]
[colloquial]
<adj.>
U
اندکی گرسنه
sharp set
U
گرسنه بسیار مشتاق
we feel
U
گرسنه مان هست
I went hungry last night .
U
دیشب گرسنه ماندم
hungered
U
قحطی گرسنه کردن
hungering
U
قحطی گرسنه کردن
to get
[be]
hungry
U
گرسنه شدن
[بودن]
voracious
U
پرولع خیلی گرسنه
hunger
U
قحطی گرسنه کردن
hungers
U
قحطی گرسنه کردن
existences
U
هستی
existence
U
هستی
being
U
هستی
esse
U
هستی
reality
U
هستی
realities
U
هستی
essence
U
هستی
thou art
U
تو هستی
hungers
U
گرسنگی دادن گرسنه شدن
hunger
U
گرسنگی دادن گرسنه شدن
hungered
U
گرسنگی دادن گرسنه شدن
hungering
U
گرسنگی دادن گرسنه شدن
The full man does not understand a hungry one .
<proverb>
U
سیر از گرسنه خبر ندارد .
All right?
U
سالم هستی؟
What are you waiting for ?
U
معطل چه هستی ؟
Is everything all right?
U
سالم هستی؟
to call into being
U
هستی دادن
ontology
U
هستی شناسی
to bring existence
U
هستی دادن
realities
U
هستی اصلیت
ontologist
U
هستی شناس
individuum
U
هستی مطلق
existential
U
مربوط به هستی
ingenerate
U
هستی دادن
existentialism
U
هستی گرایی
reality
U
هستی اصلیت
ens
U
هستی مطلق
objectivity
U
هستی واقعیت
to give being to
U
هستی بخشیدن
extant
U
دارای هستی
corporality
U
هستی جسمانی تن
vivifier
U
هستی بخش
ontological
U
وابسته به هستی شناسی
individuum
U
هستی تجزیه ناپذیر
inesse
U
دارای هستی واقعی
pre existence
U
هستی از پیش ازلیت
raw deal
<idiom>
U
آخر خط ،پایان هستی
antitheist
U
منکر هستی خدا
cosmic
U
مربوط بعالم هستی
cosmic
U
مربوط به عالم هستی
substantively
U
با داشتن هستی جداگانه
Apropos of nothing, she then asked me if I was hungry.
U
سپس او
[زن]
از من بی دلیل پرسید که آیا من گرسنه هستم.
Are you still on the line?
U
هنوز پشت تلفن هستی؟
I want to swim ,are you on ?
U
اهلش هستی شنا کنیم ؟
being
U
زمان حال فعل be to هستی
nirvana
U
پیوستن به کل هستی خشنودی مطلق
nirvanas
U
پیوستن به کل هستی خشنودی مطلق
atheistical
U
مبنی برانکار هستی خدا
You are stll a child in her eyes.
U
به چشم اوهنوز یک بچه هستی
Better to go to bed supperless than to rise in debt.
<proverb>
U
گرسنه خوابیدن بهتر است تا در قرض بیدار شدن.
I'm not very hungry, so please don't cook on my account.
U
من خیلی گرسنه نیستم، پس لطفا بحساب من آشپزی نکن.
Very funny ! Ha , ha , ha !
U
یخ کنی ( خیلی لوس وبی مزه هستی )
They must hunger in frost, that will not work in heat.
<proverb>
U
آنهایی که در تابستان کار نمى کنند بایستى در زمستان گرسنه بمانند.
Let's see how much you can take.
<idiom>
U
ببینیم چند مرد حلاج هستی.
[اصطلاح روزمره]
Are you still around?
U
هنوز هستی ؟
[مانند پشت تلفن یا درچت اینترنت]
I'm still not quite sure how good you are.
U
من هنوز هم نمی دونم که تو واقعا چقدر خوب هستی.
I appreciate your concern, but I'm fine.
U
خیلی سپاسگذارم از اینکه دلواپس هستی اما من حالم خوب است.
metagnosticism
U
عقیده باینکه اثبات هستی خدااز گنجایش علم بشر بیرون است
I'm beginning to get scared
[hungry]
.
U
آهسته آهسته به ترس می افتم
[گرسنه می شوم]
.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com