English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
swivel gun U توپ قابل چرخش روی جک تیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
knob U که قابل چرخش است تا فرآیندی را کنترل کند
knobs U که قابل چرخش است تا فرآیندی را کنترل کند
pivoting U قابل چرخش
acyclic U غیر قابل چرخش مارپیچی
swivel gun U توپ قابل چرخش روی پایه نصب
Other Matches
waltz three U سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
single action U یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
recoverable item U وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
escrow U سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
swirling U چرخش
troll U چرخش
swirl U چرخش
swirled U چرخش
trolls U چرخش
turn U چرخش
rotation U چرخش
head rolling U سر چرخش
swirls U چرخش
gyration U چرخش
wrenches U چرخش
whirling U چرخش
wrenched U چرخش
wrench U چرخش
whirl U چرخش
twirls U چرخش
twirling U چرخش
twirled U چرخش
twirl U چرخش
whirled U چرخش
volte-face U چرخش
volte face U چرخش
gyrations U چرخش
whirls U چرخش
turns U چرخش
circulation U چرخش
wheels U چرخش
rotational U چرخش
wheeling U چرخش
spins U چرخش
circulations U چرخش
wheel U چرخش
spin U چرخش
whirlpool U چرخش اب
revolutions U چرخش
revolution U چرخش
levorotation U چرخش به چپ
whirlpools U چرخش اب
oblique rotation U چرخش مایل
kick turn U نیم چرخش
pivot ship U ناو چرخش
compass swing U چرخش خط محوری
rolled U چرخش گردش
rolls U چرخش گردش
angle of rotation U زاویه چرخش
roll U چرخش گردش
spin U چرخش توپ
helicopters U چرخش در هوا
helicopter U چرخش در هوا
upturn U چرخش ببالا
axis of rotation U محور چرخش
topspin U چرخش توپ
body english U چرخش بی اختیار
orthogonal rotation U چرخش عمودی
pivot point U مرکز چرخش
pick and roll U ایجاد سد و چرخش
optical rotation U چرخش نوری
twist U چرخش بدن
universal U با چرخش ازاد
varimax rotation U چرخش واریماکس
vertical scrolling U چرخش عمودی
stuff U چرخش توپ
rotation U چرخش دوران
improper rotation U چرخش نامتعارف
stuffs U چرخش توپ
gyoradius U شعاع چرخش
radius of gyration U شعاع چرخش
magnetic ritation U چرخش مغناطیسی
williamson turn U چرخش ویلیامسون
upward rotation U چرخش رو به بالا
high spin U چرخش زیاد
rotation U مقدار چرخش یک شی
turnabout U چرخش به یک طرف
molecular rotation U چرخش مولکولی
upright spin U چرخش ایستاده
twisting U چرخش بدن
trepan U چرخش انحراف
turning points U نقطه چرخش
twists U چرخش بدن
turning point U نقطه چرخش
wrests U چرخش پیچش
wresting U چرخش پیچش
wrested U چرخش پیچش
wrest U چرخش پیچش
turn table U میز چرخش
forward dive U شیرجه رو به اب با چرخش
fractional turn U چرخش کسری
free rotation U چرخش ازاد
turnabouts U چرخش به یک طرف
speed of rotation U چرخش بر دقیقه
revolution U چرخش دوران
rotational speed U سرعت چرخش
rpm U چرخش بر دقیقه
rev U چرخش بر دقیقه
stuffed U چرخش توپ
chase U پایه چرخش
tumble U چرخش اشفتگی
tumbles U چرخش اشفتگی
chased U پایه چرخش
chases U پایه چرخش
conrotatory motion U چرخش همسو
chasing U پایه چرخش
number of revolutions U چرخش بر دقیقه
rotatable U چرخش پذیر
rotational post U شغل در چرخش
sidespin U چرخش انحرافی
specific rotation U چرخش ویژه
tumbled U چرخش اشفتگی
concentricity U دقت چرخش
turn off U محل چرخش
proper rotation U چرخش متعارف
disrotatory motion U چرخش ناهمسو
sidespin U چرخش بیک سو
cyclostat U دستگاه چرخش
spins U چرخش به سرعت
spins U چرخش توپ
spin U چرخش به سرعت
sidespin U چرخش توپ
quartimax rotation U چرخش کوارتیماکس
rotational speed U چرخش بر دقیقه
turn-offs U محل چرخش
revs per minute U چرخش بر دقیقه
radius of giration U شعاع چرخش
turn-off U محل چرخش
revolutions U چرخش دوران
revolutions per minute U چرخش بر دقیقه
fullest U چرخش با پشتک کامل
full U چرخش با پشتک کامل
hindered rotation U چرخش ممانعت شده
turning circle U دایره چرخش ناو
hindered rotation U چرخش غیر ازاد
rolls U چرخش توپ والیبال
spinning U چرخش [گردش] [دوران ]
optical rotatory power U قدرت چرخش نوری
rotational reflection axis U محور چرخش انعکاس
optical rotatory dispersion U پاشندگی چرخش نوری
roll U چرخش توپ والیبال
rolled U چرخش توپ والیبال
oblimin rotation U چرخش مایل کمینه
oblimax rotation U چرخش مایل بیشینه
flow process U جریان چرخش کار
vertigo U دوار سر چرخش بدور
period of roll U زمان تناوب چرخش
spindling U چرخش دیسک دستی
counter rotate U چرخش بالاتنه در پیچ
pivots U چرخش حول یک محور
pivot U چرخش حول یک محور
pivoted U چرخش حول یک محور
hinge U لولا چرخش لولایی
gyrostatics U مبحث چرخش اجسام
evolution U چرخش حرکت دورانی
turning points U نقطه لولای چرخش
pinwheel U چرخش از پهلو بدوربارفیکس
turning point U نقطه لولای چرخش
type face U نوع چرخش یکان
mutarotation U تغییر چرخش نوری
pivot point U نقطه چرخش ناو
half circle U چرخش نمیدایره ژیمناست
hinges U لولا چرخش لولایی
jet turn U چرخش موازی اسکی ها
caracole U نیم چرخش اسب
dorro yoop chagi U ضربه پا به بغل با چرخش
combustible U قابل سوزش قابل تراکم
thankworthy U قابل تشکر قابل شکر
changeable U قابل تعویض قابل تبدیل
observable U قابل مشاهده قابل گفتن
flexile U قابل تغییر قابل تطبیق
tenable U قابل مدافعه قابل تصرف
sensible U قابل درک قابل رویت
elastic U قابل کش امدن قابل انعطاف
transferable U قابل واگذاری قابل انتقال
bilable U قابل رهایی قابل ضمانت
presentable U قابل نمایش قابل تقدیم
presentable U قابل معرفی قابل ارائه
exigible U قابل تقاضا قابل ادعا
exigible U قابل مطالبه قابل پرداخت
achievable U قابل وصول قابل تفریق
adducible U قابل اضهار قابل ارائه
presumable U قابل استنباط قابل استفاده
doubled U دوبار چرخش کامل ژیمناست
vorticose U مربوط به گردباد و چرخش باد
coriolis effect U اثرنیروی حاصله از چرخش زمین
entry U نقطه شروع پرش یا چرخش
swirls U گشتن باعث چرخش شدن
lurches U چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
working ball U گوی با سرعت و چرخش کافی
lurching U چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
swirled U گشتن باعث چرخش شدن
doubled up U دوبار چرخش کامل ژیمناست
double U دوبار چرخش کامل ژیمناست
swirling U گشتن باعث چرخش شدن
lurched U چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
stem turn U چرخش خارجی اسکی باز
whirl U چرخش یا دوران جریان سیال
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com