Perdic | توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (2 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	field U	توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
	fielded U	توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
	fields U	توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	fields U	جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
	field U	جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
	fielded U	جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
	short leg U	توپگیر بین دو میله کریکت
	wicketkeeper U	توپگیر مدافع میلههای کریکت
	third man U	محل توپگیر دور از توپزن کریکت
	outfield U	محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
	wickets U	میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
	wicket U	میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
	willows U	چوب کریکت
	cricketer U	بازیگر کریکت
	cricketers U	بازیگر کریکت
	cricket field U	زمین کریکت
	willow U	چوب کریکت
	bat U	چوب کریکت ضربه
	batted U	چوب کریکت ضربه
	stumps U	سوزاندن توپزن کریکت
	creased U	قسمتی از زمین کریکت
	stumping U	سوزاندن توپزن کریکت
	creases U	قسمتی از زمین کریکت
	stumped U	سوزاندن توپزن کریکت
	creasing U	قسمتی از زمین کریکت
	bats U	چوب کریکت ضربه
	take a wicket U	سوزاندن توپزن کریکت
	stump U	سوزاندن توپزن کریکت
	crease U	قسمتی از زمین کریکت
	outfield U	موضع توپگیردرمحوطه دوردست کریکت
	stumps U	هر کدام از سه میله عمودی کریکت
	stumping U	هر کدام از سه میله عمودی کریکت
	stumped U	هر کدام از سه میله عمودی کریکت
	stump U	هر کدام از سه میله عمودی کریکت
	night watchman U	توپزن پایان مسابقه کریکت
	night-watchman U	توپزن پایان مسابقه کریکت
	Test matches U	مسابقه بین المللی کریکت
	centurian U	بازیگر 001 امتیازی کریکت
	Test match U	مسابقه بین المللی کریکت
	night-watchmen U	توپزن پایان مسابقه کریکت
	infield U	نقاط توپگیری در زمین کریکت
	throw out U	سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
	all out U	پایان بازی توپزنان یک تیم کریکت
	opener U	هر کدام از دو توپزن اول بازی کریکت
	wrong un U	پرتاب توپ پیچ دار کریکت
	infield U	محدوده زمین کریکت نزدیک میله ها
	crickets U	بازی کریکت بین دو تیم 11نفره
	cricket U	بازی کریکت بین دو تیم 11نفره
	half century U	05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
	maiden over U	بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
	yorked U	توپزن سوخته و اخراج شده کریکت
	centuries U	001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
	century U	001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
	follow on U	شروع دور دوم بازی کریکت
	batting average U	میانگین تعدادامتیازهای یک دور بازی کریکت
	square out U	ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
	follow-on U	شروع دور دوم بازی کریکت
	follow-ons U	شروع دور دوم بازی کریکت
	Test match U	مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
	Test matches U	مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
	leg side U	قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
	ashes U	جایزه مخصوص مسابقه کریکت استالیا و انگلستان
	take guard U	وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
	put the ball on the floor U	به زمین انداختن توپ کریکت بجای بل گرفتن
	back lift U	حرکت چوب کریکت به عقب پیش از ضربه
	stick U	هریک از سه میله عمودی کریکت چوبدست اسکی
	attack U	فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
	attacked U	فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
	attacks U	فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
	jerking U	پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
	jerks U	پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
	jerked U	پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
	jerk U	پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
	pull shot U	ضربه با اوردن پای عقب جلومیله و حرکت افقی چوب کریکت
	first class cricket U	مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
	legs U	ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
	leg U	ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
	sightscreen U	دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
	wide U	توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
	wider U	توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
	widest U	توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
	off side U	سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
	off U	خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت
	batting order U	ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
	receiver U	توپگیر
	receivers U	توپگیر
	battery U	توپزن و توپگیر
	batteries U	توپزن و توپگیر
	catcher's box U	محوطه مخصوص توپگیر
	fielder U	انجام نقش توپگیر
	catcher U	توپگیر پشت سر توپزن
	fieldman U	انجام نقش توپگیر
	mid on U	توپگیر طرف توپ انداز
	leg slip U	محل توپگیر پشت میله دار
	slip U	محل توپگیر پشت محافظ میله
	slipped U	محل توپگیر پشت محافظ میله
	slips U	محل توپگیر پشت محافظ میله
	long leg U	یکی از مواضع توپگیر پشت میله ها
	mid off U	توپگیر طرف میله نزدیک توپ انداز
	delayed steal U	دزدانه گریختن بسوی پایگاه هنگام پرتاب توپگیر
	beta software U	نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
	terminates U	تمام شدن تمام کردن
	terminated U	تمام شدن تمام کردن
	terminate U	تمام شدن تمام کردن
	adobe type manager U	استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
	raster U	سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
	lap U	یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
	lapped U	یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
	beneficial occupancy U	اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
	full track U	تمام شنی خودرو تمام شنی
	panorama U	تمام نما اینه تمام نما
	panoramas U	تمام نما اینه تمام نما
	mid wicket U	توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
	yame U	تمام
	through U	تمام
	thru U	تمام
	rounded U	پر تمام
	lion's share U	تمام
	out and out U	تمام
	full-length U	تمام قد
	whole length U	تمام قد
	incomplete U	نا تمام
	it is all up U	تمام شد
	entire U	تمام
	whole U	تمام
	completing U	تمام
	all night U	در تمام شب
	full length U	تمام قد
	out-and-out U	تمام
	complete U	تمام
	fullest U	تمام
	completes U	تمام
	off U	تمام
	full U	تمام
	completed U	تمام
	full-face U	تمام رخ
	full face U	تمام رخ
	thorough U	تمام
	It's over. U	تمام شد.
	an a fact U	تمام شده
	short measure full measure U	پیمانه تمام
	full adder U	تمام افزایشگر
	full automatic U	تمام اتوماتیک
	run out of U	تمام کردن
	fulfil U	تمام کردن
	fulfilled U	تمام کردن
	lie-in U	تمام شدن
	full blown U	تمام شکفته
	lie in U	تمام شدن
	all this U	تمام اینها
	ammo zero U	مهمات تمام
	fulfils U	تمام کردن
	fulfills U	تمام کردن
	fulfilling U	تمام کردن
	fullmouthed U	تمام دندان
	integrates U	تمام کردن
	integrate U	تمام کردن
	the whole world U	تمام دنیا
	consummative U	تمام کننده
	main U	بزرگ تمام
	main U	مهم تمام
	thoro U	کامل تمام
	consumptible U	تمام شدنی
	thoro U	تمام وکمال
	cosecant U	قطرفل تمام
	integrating U	تمام کردن
	thorough going U	تمام وکمال
	three whole years U	سه سال تمام
	the game is up U	بازی تمام شد
	the full of the moon U	ماه تمام
	completive U	تمام کننده
	attains U	تمام کردن
	attaining U	تمام کردن
	attained U	تمام کردن
	attain U	تمام کردن
	fulfill U	تمام کردن
	fiddle away U	تمام کردن
	f. sixmiles U	6میل تمام
	f. and fell U	تمام بودن
	by all means U	با تمام وسائل
	end of mission U	ماموریت تمام
	unfinished U	تمام نشده
	depletable U	تمام شدنی
	rounds complete U	تیر تمام شد
	give out U	تمام شدن
	holohedron U	تمام وجهی
	full U	تمام قدرت
	holosymmetric U	تمام وجه
	fullest U	تمام تکمیل
	full-time U	تمام وقت
	in full U	تمام وکمال
	fullest U	تمام قدرت
	peter U	تمام شدن
	full view U	نمای تمام رخ
	full tracked U	تمام زنجیر
	holohedral U	تمام وجه
	through U	تمام شده
	full U	تمام تکمیل
	get through U	تمام کردن
	fully automatic machine U	تمام اتومات
	fully automatic U	تمام اتوماتیک
	fullword U	تمام کلمه
	hade U	شیب تمام