English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bog U توپچی سینه کشتی یا توپچی جلو تانک باطلاق
bogs U توپچی سینه کشتی یا توپچی جلو تانک باطلاق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gunnery U توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ
artillery man U توپچی
artillerist U توپچی
bombardier U توپچی
cannoneer U توپچی
gunmen U توپچی
gunman U توپچی
gunners U توپچی
gunner U توپچی
expert gunner U توپچی ماهر
lascar U نظامی وملوان هند شرقی توپچی هندشرقی
wings U نشان دارای دو بال که بهوانورد یا توپچی و دریانورد یا دیدبان کارازموده داده میشود
bow wave U موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه
hull U بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
hulls U بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
bow U سینه کشتی
bowing U سینه کشتی
bowed U سینه کشتی
bows U سینه کشتی
on the bow U در جهت سینه کشتی
forward bow spring U فنر جلوی سینه کشتی
on U فرمان سمت خوب درتیراندازی با تانک لوله تانک در سمت هدف است
marsh U باطلاق
marshes U باطلاق
mire U باطلاق
swamped U باطلاق
swamp U باطلاق
swamps U باطلاق
bog U باطلاق
bogs U باطلاق
swamping U باطلاق
marshes U سیاه اب باطلاق
addle U باطلاق کثافت
marsh U سیاه اب باطلاق
falt U بیمزه شدن باطلاق
bogtrotter U باطلاق کردیعنی ایرلندی
swamp U مرداب باطلاق لجن زار
swamped U مرداب باطلاق لجن زار
swamping U مرداب باطلاق لجن زار
swamps U مرداب باطلاق لجن زار
friars lantern U روشنایی شبانه بر روی باطلاق
topgallant U سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
brooch U گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
brooches U گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
tanker U تانک
tankers U تانک
anti-tank U ضد تانک
reservoirs U تانک
reservoir U تانک
tank U تانک
antiarmor U ضد تانک
antitank U ضد تانک
water towers U تانک اب
water tower U تانک اب
bazookas U ضد تانک
panzer U تانک
bazooka U ضد تانک
stalled tank U تانک ایستاده
drop tank U تانک موقت
antitank artillery U توپخانه ضد تانک
amphibious tank U تانک اب خاکی
antitank obstacle U مانع ضد تانک
tank destroyer U توپ ضد تانک
intermediate frequency tank circuit U مدار تانک
caterpillar tracks U وسائلنقلیهسنگینمثل"تانک"
flail tank U تانک ضد مین
main battle tank U تانک اصلی
tank deck U شاسی تانک
scuppered U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
ship's manifest U صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
respondentia U وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
load line U خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
hawse U سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
carry ship U کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
gunroom U مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
waterline U خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
dan runner U کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
keel U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
keels U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
lazar housek U عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
embarkation U بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
supercargo U نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
bill of health U گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
control vehicle U تانک نافم حرکت
cupola U برجک فرماندهی تانک
cupolas U برجک فرماندهی تانک
bulkheads U دهلیزداخلی دهلیز تانک
stalled tank U تانک از کار افتاده
bulkhead U دهلیزداخلی دهلیز تانک
landing craft tank U ناو تانک پیاده کن
tankage U گنجایش تانک یا مخزن
armor group U گروه زره تانک
hull defilade U سنگر گرفتن تانک
antitank launcher U موشک انداز ضد تانک
turrets U برجک توپ یا تانک
turret U برجک توپ یا تانک
track tension U تنظیم شنی تانک
deck U سکوی جلوی تانک
decks U سکوی جلوی تانک
decked U سکوی جلوی تانک
skirting armor U زره دامنه تانک
fuel tank vent U هواکش تانک سوخت
usura maritima U دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout U جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
flail tank U تانک غلطک دار ضد مین
main battle tank U قوی ترین تانک رزمی
scorpion U نوعی تانک سبک شناسایی
scorpions U نوعی تانک سبک شناسایی
high explosive antitank U گلوله سوختار شدید ضد تانک
end on U سینه به سینه شدن با دشمن روبرو شدن با دشمن یاچیزی
skirting armor U ضخیم ترین قسمت زره تانک
ullage U حجم بالای سطح مایع تانک
tank recovery vehicle U خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
entac U موشک ضد تانک هدایت شونده فرانسوی
whippets U سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
whippet U سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
compass course U مسیر مغناطیسی خودرو یاهواپیما یا تانک
intercoms U سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
intercom U سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
windjammer U یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
redbreast U پرنده سینه سرخ سینه سرخ
haul defilade U قرار دادن قنداق تانک درپناه سنگر
main armament U جنگ افزار اصلی تانک یاهواپیما یا ناو
scorpion U تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
hull down U قرار دادن تانک تالوله پشت حفاظ
secondary armament U جنگ افزار فرعی تانک یاهواپیما یا ناو
scorpions U تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
knock down U زدن با تانک یا توپ هواپیما از کار انداختن
sprocket U دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
integral tank U تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
wet wing U بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
quarterdecks U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
sailboat U کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboats U کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard U از کشتی بدریا روی کشتی
piracy U هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
hunting U حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
sponson U جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
biocidal action U عمل موادیکه جهت کشتن میکروبها و باکتریها به تانک سوخت اضافه میشود
cartel ship U کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
free on boand U تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
metal deactivator U مادهای که برای کاهش امکان وقوع واکنشهاالکتروشیمیایی در تانک سیستم به سوختهای هیدروکربنی افزوده میشود
orthodromy U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
semi naufragium U نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
orthodromics U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
prows U کشتی عرشه کشتی
prow U کشتی عرشه کشتی
thorax U سینه
petto U سینه
thoraxes U سینه
hearts U سینه
ball flower U گل سینه
white steaming light U سینه
heart U سینه
busts U سینه
bosom U سینه
breasts U سینه
thoraces U سینه
breast U سینه
busting U سینه
busted U سینه
bust U سینه
pulmonory U سل سینه
mandrel or dril U سینه
forecastle U سینه
bosoms U سینه
end on U سینه به سینه
bows U سینه
chest to chest U سینه به سینه
bowing U سینه
bowed U سینه
bow U سینه
keelage U حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
crawls U سینه خیز
stertor U صدای خس خس سینه
head rope U طناب سینه
he beat his breast U او به سینه خودزد
scatter pin U سنجاق سینه
sternalgia U سینه درد
on the bow U درجهت سینه
brooch U سنجاق سینه
targeted U سینه حریف
stomacher U سینه بند
targetting U سینه حریف
pectorla fins U بالهای سینه
peripeneumony U سینه پهلو
targetted U سینه حریف
pigeon breast U سینه کفتری
pectoriloquy U صدای سینه
pectoralgia U سینه درد
pectoral cross U صلیب سینه
line of attack U سینه شمشیرباز
targets U سینه حریف
targeting U سینه حریف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com