Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 167 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
towed artillery
U
توپخانه کششی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
towed
U
توپخانه کششی حمل شونده به وسیله یدک کش
Other Matches
tension member
U
میله کششی عضو کششی
pack artillery
U
توپخانه محمول با دواب توپخانه محمول توپخانه کوهستانی
naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
fire capabilities
U
چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
gravitative
U
کششی
draw bridge
U
پل کششی
wheeled
U
کششی
tensile
U
کششی
towed
U
کششی
tensorial
U
کششی
tensional
U
کششی
tensile force
U
نیروی کششی
tensile load
U
بار کششی
tension load
U
بار کششی
tensile resistance
U
مقاومت کششی
tensile strength
U
مقاومت کششی
tensile strength
U
توان کششی
draw hook
U
قلاب کششی
drawing die
U
ماتریس کششی
resistance to tensile
U
تاب کششی
resistance to tensile
U
مقاومت کششی
drawing die
U
حدیده کششی
lift pump
U
تلمبه کششی
drawing press
U
پرس کششی
tensile strength
U
استحکام کششی
pull device
U
عامل کششی
tensile strength
U
تاب کششی
drag link
U
اتصال کششی
tensile zone
U
منطقه کششی
tension field
U
میدان کششی
tension flange
U
عضو کششی
tension member
U
قطعه کششی
deadweight
U
فرفیت کششی
stretching vibration
U
ارتعاش کششی
track tension
U
کششی شنی
drag loading
U
فشار کششی
tensile test
U
ازمون کششی
draw punch
U
منگنه کششی
tensile stress
U
خستگی کششی
tensile stress
U
تنش کششی
drag force
U
نیروی کششی
tensile test
U
ازمایش کششی
drag roll
U
غلطک کششی
crank press
U
پرس کششی اهرم
drawing mill
U
دستگاه نورد کششی
firing pull device
U
ماسوره کششی مین
double action drawing press
U
پرس کششی دوکاره
double action cam drawing press
U
پرس کششی دو واکنشی
tensile stress
U
تنش کششی مجاز
tensile test specimen
U
نمونه ازمون کششی
tensile test piece
U
نمونه ازمون کششی
spotting board
U
طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
artillery
U
توپخانه
ordnance
U
توپخانه
gunnery
U
توپخانه
ordnace
U
توپخانه
gunner's party
U
گروه توپخانه
heavy artillery
U
توپخانه سنگین
hostile artillery
U
توپخانه دشمن
light artillery
U
توپخانه سبک
medium artillery
U
توپخانه متوسط
field atrillery
U
توپخانه صحرایی
field artillery
U
توپخانه صحرائی
cannonry
U
توپ و توپخانه
self propelled
U
توپخانه خودکششی
fieldartillery
U
توپخانه صحرایی
gunner
U
جمعی توپخانه
artillery mount
U
قنداق توپخانه
gunnery
U
توپخانه دریایی
antitank artillery
U
توپخانه ضد تانک
armored artillery
U
توپخانه زرهدار
armored artillery
U
توپخانه زرهی
artillery corps
U
رسته توپخانه
artillery corps
U
قسمت توپخانه
artillery
U
رسته توپخانه
army artillery
U
توپخانه ارتش
artillery ammunition
U
مهمات توپخانه
artillery annex
U
پیوست توپخانه
artillery battalion
U
گردان توپخانه
artillerist
U
متخصص توپخانه
artillery
U
توپخانه صحرایی
gunners
U
جمعی توپخانه
artillery branch
U
رسته توپخانه
turrets
U
برج توپخانه
turret
U
برج توپخانه
division artillery
U
توپخانه لشگری
gunnery
U
علم توپخانه
corps artillery
U
توپخانه سپاه
artillery brigade
U
تیپ توپخانه
coastal artillery
U
توپخانه ساحلی
anti aircraft artillery
U
توپخانه ضد هوایی
battering train
U
توپخانه محاصره
artillery group
U
گروه توپخانه
division artillery
U
توپخانه لشگر
artillery mount
U
سکوی توپخانه
artillery piece
U
قبضه توپخانه
flak
U
توپخانه ضد هوایی
aerial field artillery
U
توپخانه محمول هوایی
army artillery
U
توپخانه نیروی زمینی
air defense artillery
U
توپخانه پدافند هوایی
no fire line
U
خط منع اتش توپخانه
air defense artillery fire unit
U
سکوی توپخانه پدافندهوایی
spotter
U
دیدبان توپخانه دریایی
gunnery
U
قوانین تیر توپخانه
flak
U
توپخانه پدافند هوایی
anti aircraft artillery
U
توپخانه پدافند هوایی
rolling barrage
U
سد اتش غلطان توپخانه
active status
U
خط مشی فعال توپخانه
all available
U
تمام توپخانه موجود
corps artillery
U
توپخانه همراه سپاه
artillery preparation
U
اتش تهیه توپخانه
artillery preparation
U
تیر تهیه توپخانه
fire plan
U
طرح اتش توپخانه
firing chart
U
طرح تیر توپخانه
artillery liaison officer
U
افسر رابط توپخانه
artillery fire plan
U
طرح اتش توپخانه
gunnery ship
U
ناو اموزشی توپخانه
artillery chart
U
طرح تیر توپخانه
artillery carriage
U
قنداق سلاح توپخانه
mauler
U
نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
stargauge
U
وسیله کالیبرسنجی در توپخانه دریایی
all available
U
کلیه توپخانه حاضر به تیر
battery
U
حمله با توپخانه ضرب و جرح
air defense artillery fire unit
U
یکان اتش توپخانه پدافندهوایی
contingent zone of fire
U
منطقه اتش احتمالی توپخانه
air and naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
air and naval gunfire
U
اتش توپخانه دریایی و هوایی
ask ask
U
توپخانه یا اتش توپخانهء ضد هوایی
batteries
U
حمله با توپخانه ضرب و جرح
fire control
U
دستگاه کنترل اتش توپخانه
jato unit
U
موتورموشکی یدکی گلولههای توپخانه
lift strut
U
پایه هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند
lift wire
U
سیم هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند
surface mission
U
پدافندزمینی با توپخانه پدافندهوایی در نقش زمینی
engagement control
U
کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
plotting room
U
مرکز هدایت اتش توپخانه ناو
compound bending
U
خمشی که دران لنگر پیچشی صفر بوده وتنشهای عمودی کششی وفشاری فاهر میشوند
extensibility
U
کیفیتی که اجازه میدهد بتن بدون ترک خوردن تغییر شکل کششی راتحمل کند
air spot
U
تنظیم تیر توپخانه با استفاده از دیدبانی هوایی
air defense artillery controller
U
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
Our heavy guns pounded ( away at ) the enemy positions .
U
توپخانه سنگین ما مواضع دشمن رادرهم کوبید
gun salute
U
سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
survey information center
U
مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
bombardments
U
گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
spotting line
U
خط دیدبانی توپخانه دریایی یازمینی خط تنظیم تیر ودیدبانی اتش
mobile employment
U
استفاده از توپخانه پدافندهوایی در نقش پشتیبانی ستونهای متحرک زمینی
bombardment
U
گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
fire unit
U
یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
calibration card
U
کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
observer
U
نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
observers
U
نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
static employment
U
کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
counterflak
U
اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
limber chest
U
جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
cannon
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
strain hadening
U
سخت گردانی کششی سخت گردانی تغییر بعدی
mid range
U
موشک بردمتوسط یا توپخانه بردمتوسط
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
offset plottin
U
روش استفاده از تصحیحات مخصوص در توپخانه روش محاسبه توپ به توپ
service of the piece
U
مشق پای قبضه توپخانه مشق پای توپ
fire call
U
درخواست اتش توپخانه درخواست اتش
strain hardenability
U
قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
shelling report
U
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com