Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
barrage jamming
U
تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
electronic jamming
U
تولید پارازیت در دستگاههای الکترونیک پخش پارازیت الکترونیکی
jamming
U
تولید پارازیت
rope chaff
U
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود
automatic search jammer
U
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
inventory
U
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
chaff
U
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
dat
U
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
noise
U
پارازیت
clutter
U
پارازیت
disturbance
U
پارازیت
disturbances
U
پارازیت
blocks
U
پارازیت
background noise
U
پارازیت
blooper
U
پارازیت
cluttered
U
پارازیت
parastite
U
پارازیت
blocked
U
پارازیت
noises
U
پارازیت
clutters
U
پارازیت
block
U
پارازیت
line noise
U
پارازیت خط
local
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
jams
U
پارازیت دادن
clutters
U
پارازیت اتمسفری
input noise
U
پارازیت اولیه
interference voltage meter
U
ولتمتر پارازیت
magnetic disturbance
U
پارازیت مغناطیسی
atmospheric interference
U
پارازیت جوی
atmospherics
U
پارازیت جوی
static interference
U
پارازیت جوی
sferics
U
پارازیت جوی
input noise
U
پارازیت ورودی
interefernce factor
U
ضریب پارازیت
cluttered
U
پارازیت اتمسفری
anti hum condenser
U
خازن ضد پارازیت
clutter
U
پارازیت اتمسفری
electronic jamming
U
پخش پارازیت
jam
U
پارازیت دادن
disturbing current
U
جریان پارازیت
interference vcoltage
U
ولتاژ پارازیت
distubing voltage
U
ولتاژ پارازیت
jammed
U
پارازیت دادن
interference generator
U
مولد پارازیت
noise transmitter
U
فرستنده پارازیت
jamming transmitter
U
فرستنده پارازیت
noise suppression
U
پارازیت گیری
inductive disturbance
U
پارازیت القائی
grid noise
U
پارازیت شبکه
interference level
U
سطح پارازیت
jamming
U
پارازیت فرستادن
noise level
U
سطح پارازیت
interference limiter
U
محدودکننده پارازیت
debugged
U
گرفتن پارازیت
radio interference
U
پارازیت رادیویی
debugs
U
گرفتن پارازیت
jamming
U
پخش پارازیت
interference power
U
توان پارازیت
debug
U
گرفتن پارازیت
intensity of noise
U
شدت پارازیت
interference filter
U
صافی پارازیت
printers
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
clatters
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattering
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattered
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatter
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
jammed
U
مسدود کردن پارازیت
jams
U
مسدود کردن پارازیت
jam
U
مسدود کردن پارازیت
jamming
U
پارازیت پخش کردن
snowy picture
U
صفحه نمایش پر از پارازیت
parasite
U
صدای مزاحم پارازیت
suppression capacitor
U
خازن پارازیت گیر
mush
U
صدای مزاحم پارازیت
induced noise
U
پارازیت القاء شده
interference inverter
U
دیود پارازیت گیر
input noise voltage
U
ولتاژ پارازیت اولیه
man made static
U
پارازیت غیر جوی
parasites
U
صدای مزاحم پارازیت
plastic bubble keyboard
U
صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
silicon
U
عنصری با خصوصیات نیمه هادی , به صورت کریستال برای تولید کنندگان IC
rejecter
U
دافع دستگاه دفع پارازیت
jam
U
پخش پارازیت کردن در مدار
rejector
U
دافع دستگاه دفع پارازیت
sweep jamming
U
امواج سیار پارازیت رادیویی
noises
U
صدا راه انداختن پارازیت
jams
U
پخش پارازیت کردن در مدار
noise
U
صدا راه انداختن پارازیت
jammed
U
پخش پارازیت کردن در مدار
packet
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
interference
U
محاسبه داده طبق میدانهای مغناطسی که به صورت الکتریکی تولید شده اند
object
U
برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
objected
U
برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
objects
U
برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
objecting
U
برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
direct objects
U
برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
indirect objects
U
برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
repeater jammer
U
دستگاه پخش پارازیت وفرستنده امواج
blocks
U
پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
blocked
U
پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
block
U
پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
picture noise
U
پارازیت روی تمام صفحه نمایش
hash
U
پارازیت تصویر روی یک صفحه نمایش
numeric
U
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
full
U
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest
U
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
snowed
U
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snows
U
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snow
U
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snowing
U
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
music
U
در رهگیری هوایی به معنی پخش پارازیت دردستگاههای الکترونیکی است
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
watts
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary
U
آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
rom
U
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
chargeable accessions
U
استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
preemptive attack
U
تک ممانعتی تک پیشگیری کننده از شروع تک دشمن تک ممانعتی
full
U
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
fullest
U
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
circulating
U
چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند
basic
U
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics
U
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
approach formation
U
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
automatic programming
U
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
mass production of goods
U
تولید توده وار کالا
phase of smoke
U
مراحل تولید پرده دود یاتشکیل ان
smokey the bear
U
وسیله تولید پرده دود در هلی کوپتر
faces
U
صورت
file
U
صورت
forms
U
صورت
face
U
صورت
providing
U
در صورت
invoice
U
صورت
slip
U
صورت
slipped
U
صورت
slips
U
صورت
visages
U
رو صورت
visage
U
رو صورت
filed
U
صورت
medals
U
صورت
phases
U
صورت
conformer
U
هم صورت
phased
U
صورت
rosters
U
صورت
conformational isomers
U
هم صورت
roster
U
صورت
mazard
U
صورت
coat card
U
صورت
physiognomies
U
صورت
physiognomy
U
صورت
image
U
صورت
version
U
صورت
images
U
صورت
versions
U
صورت
invoiced
U
صورت
invoices
U
صورت
invoicing
U
صورت
statements
U
صورت
circumstantially
U
در صورت
hues
U
صورت
hue
U
صورت
kalendar
U
صورت
roll
U
صورت
listing
U
صورت
listings
U
صورت
facies
U
صورت
phase
U
صورت
rolls
U
صورت
constellations
U
صورت
rolled
U
صورت
constellation
U
صورت
formed
U
صورت
effigies
U
صورت
figures
U
صورت
form
U
صورت
shape
U
صورت
effigy
U
صورت
shapes
U
صورت
figure
U
صورت
list
U
صورت
figuring
U
صورت
freckle
U
لک صورت
statement
U
صورت
medal
U
صورت
facial
U
مربوط به صورت
outside appearance
U
صورت فاهر
white face
U
جانورسفید صورت
statements
U
صورت وضعیت
numerator
U
صورت کسر
move
U
تبدیل صورت
normalized form
U
صورت هنجار
on foot
U
به صورت پیاده
statement
U
صورت وضعیت
at all events
U
درهر صورت
statements
U
صورت حساب
nomenelature
U
صورت اسامی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com