English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 148 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
morbific U تولیدکننده ناخوشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inductive coordination U توافق بین تولیدکننده توان الکتریکی و تولیدکننده ارتباط به روش کاهش واسط های اجباری
an intercurrent disease U ناخوشی که توی ناخوشی دیگر میافتد
pathologically U از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
proligerous U تولیدکننده
producers U تولیدکننده
producer U تولیدکننده
Hewlett Packard U تولیدکننده کامپیوتر
program generator U تولیدکننده برنامه
supply price U قیمت تولیدکننده
reproducer U دوباره تولیدکننده
hypnotic U تولیدکننده خواب
sudoriferous U تولیدکننده عرق
manufacturer's agent U نماینده تولیدکننده
manufacturers' agent U نماینده تولیدکننده
burner U تولیدکننده حرارت در بالن
glycogenic U تولیدکننده شکردربافتههای حیوانی
card reproducer U تولیدکننده دوباره کارت
burners U تولیدکننده حرارت در بالن
OCM U شرکت او سی ام تولیدکننده فرش شرقی
Tseng Labs U تولیدکننده مجموعه قط عات در آداپتورهای گرافیکی
trade discount U تخفیف عمده از طرف تولیدکننده به خریدار
rpg U Program Report تولیدکننده برنامه گزارش
atari U یک شرکت تولیدکننده بزرگ کامپیوترهای شخصی
flag waver U مضطرب سازنده تولیدکننده هیجان عمومی
user U نرم افزاری کامپیوتری که کاربر و نه تولیدکننده نوشته است
users U نرم افزاری کامپیوتری که کاربر و نه تولیدکننده نوشته است
pcm U شرکت تولید کننده تختههای جانبی که سازگار کامپیوتر تولیدکننده دیگر باشند
fair trade laws U قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
ill health U ناخوشی
indisposedness U ناخوشی
had health U ناخوشی
invalidism U ناخوشی
morbidity U ناخوشی
illnesses U ناخوشی
illness U ناخوشی
pathogenetic U ناخوشی زا
morbidness U ناخوشی
sickness U ناخوشی
sicknesses U ناخوشی
maladies U ناخوشی
malady U ناخوشی
disease U ناخوشی
diseases U ناخوشی
unhealthiness U ناخوشی
trichosis U ناخوشی مو
pathognomomical U نماینده ناخوشی
diagnoses U تشخیص ناخوشی
hepatic disease U ناخوشی جگر
mal de mer U ناخوشی دریا
to be infected with disease U ناخوشی راواگیرکردن
pathognomic U نماینده ناخوشی
impaludism U ناخوشی مردابی
pathogeny U پیدایش ناخوشی
out break of a disease U شیوع ناخوشی
myopathy U ناخوشی ماهیچه
laryngopathy U ناخوشی خرخره
maldemer U ناخوشی دریا
morbific U ناخوشی اور
microzym U میکرب ناخوشی
morbid anatomy U از لحاظ ناخوشی
liver trouble U ناخوشی جگر
estival U ناخوشی تابستانی
bulimy U ناخوشی گرسنگی
spells U حمله ناخوشی
biliousness U ناخوشی زردابی
altitude sickness U ناخوشی ارتفاع
livers U ناخوشی جگر
liver U ناخوشی جگر
morbid U ویژه ناخوشی
spell U حمله ناخوشی
spelled U حمله ناخوشی
dermatopathy U ناخوشی پوست
diseases of this nature U اینگونه ناخوشی ها
diagnosis U تشخیص ناخوشی
enteropathy U ناخوشی رودهای
contagion U سرایت ناخوشی واگیر
pandemics U ناخوشی همه گیر
qualm U ناخوشی همه جاگیر
qualms U ناخوشی همه جاگیر
attacked U اصابت یا نزول ناخوشی
morbidly U بطور ناخوشی یا فاسد
paragrahia U ناخوشی غلط نویسی
to swing the lead U خود را به ناخوشی زدن
attack U اصابت یا نزول ناخوشی
mycotic U دچار ناخوشی قارچی
attacks U اصابت یا نزول ناخوشی
contagions U سرایت ناخوشی واگیر
psychiater U پزشک ناخوشی دماغی
pellagrous U دچار ناخوشی که در بالااشاره شد
sickleave U مرخصی بابت ناخوشی
pathogenesis U مبحث پیدایش ناخوشی
unhealthy U ناخوش ناخوشی اور
cirrhosis U ناخوشی الکی جگر
pestilence U ناخوشی همه جاگیر
pandemic U ناخوشی همه گیر
diagnostic U وابسته به تشخیص ناخوشی
metastasis U جابجا شدن ناخوشی
bunt U ناخوشی قارچی گندم
he is liable to become sick U اماده ناخوشی است
epidmic disease U ناخوشی همه جا گیر
illness faded her beauty U ناخوشی زیبایی اوراکاست
immune from disease U مصون از گرفتن ناخوشی
foot rot U ناخوشی پا در گاو و گوسفند
arthropathy U ناخوشی بند یا مفصل
laryngopathy U ناخوشی خشک نای
psychopathic U وابسته به ناخوشی دماغی
epizootic U ناخوشی همه گیرحیوانی
nephritic U درمان کننده ناخوشی گرده
pyretotherapy U معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
pathognomic U وابسته به تشخیص ناخوشی یا احساسات
idiopathy U علاقه خاص ناخوشی جداگانه
otological U وابسته به گوش یا ناخوشی هاان
mycetoma U یکجور ناخوشی فرچی در دست و پا
hydropathic U وابسته به درمان کردن ناخوشی با اب
wobbulator U تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
fissiparous U تولیدکننده سلولهای جدیدبوسیله تقسیم سلولی یاشکاف تقسیم شونده
hydrargyia or rism U مسموم شدگی از جیوه ناخوشی سیمابی
pathognomonic U وابسته بتشخیص ناخوشی شاخص مرض
foot and mouth U یکجور ناخوشی واگیردار با تب در جانوران شاخدار
to i. the germs of a disease U میکربهای یک ناخوشی را به کسی تلقیح کردن
To pretend sickness(ignorance). U تظاهر به ناخوشی ( بی اطلاعی وناآگاهی ) کردن
second U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
the disease threatens to sprea U این ناخوشی خطر منتشر شدن دارد
orthopaedy U معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
framboesia U ناخوشی واگیرداری که درپوست سیاهان پیدامیشودواماسهایی میاورد
machines U غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machined U غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machine U غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
intercurreace U مداخله وقوع درمیان ورود یک ناخوشی درناخوشی دیگر
germtheory U فرض اینکه میکروب وسیله واگیره ناخوشی است
prosodemic U درباب ناخوشی ای که ازشخص به شخص دیگری انتقال می یابد
pellagra U یکجور ناخوشی که پوست رامی ترکاندو بساک ه انسانرابدیوانگی می کشاند
humoral pathology U علم ناخوشی شناسی که به موجب ان همه بیماریهارانتیجه فسادخلط هامیدانند
galvanist U متخصص تولید نیروی کهربایی با عمل شیمیایی یامعالجه ناخوشی با برق
pebrine U یکجور ناخوشی درکرم ابریشم که نشان ان دانههای فلفلی سیاه است
psilosis U یکجور ناخوشی گرمسیری که نشانه ان زخم شدن شامه مخاطی دهان است
pliantly polonica U یکجور ناخوشی که ازان موی سر کرک شده بهم گره میخوردناخوشی لهستانی است
vives U یکجور ناخوشی گوش که کره اسبهای تازه بعلف بسته بدان دچار می شوند
plug compatible manufacurer U شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
to pretend illness U نا خوشی را بهانه کردن خودرا به ناخوشی زدن تمارض کردن
invermination U دچاری به کرم روده ناخوشی کرم
helminthiasis U ابتلاء به کرم روده ناخوشی کرم
mycosis U ناخوشی قارچی بیماری قارچی
aestival U تابستانی ناخوشی تابستانی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com