Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
qualifier
U
توصیف کننده
qualifiers
U
توصیف کننده
delineator
U
توصیف کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
task state descriptor
U
توصیف کننده وضعیت وفیفه
Other Matches
description
U
توصیف
descriptor
U
توصیف گر
descriptions
U
توصیف
qualification
U
توصیف
shading
U
توصیف
delineation
U
توصیف
narration
U
توصیف
self-explanatory
U
بی نیاز از توصیف
descriptions
U
توصیف تشریح
data descriptor
U
توصیف گر داده ها
characterised
U
توصیف کردن
characterises
U
توصیف کردن
characterising
U
توصیف کردن
characterize
U
توصیف کردن
characterized
U
توصیف کردن
characterizes
U
توصیف کردن
characterizing
U
توصیف کردن
description
U
توصیف تشریح
qalified
U
توصیف شده
qualifies
U
توصیف کردن
describable
U
قابل توصیف
recommendable
U
قابل توصیف
job description
U
توصیف شغلی
indefinably
U
توصیف نشدنی
indefinable
U
توصیف نشدنی
characterization
U
توصیف شخصیت
self explaining
U
بی نیاز از توصیف
false description
U
توصیف غلط
qualify
U
توصیف کردن
self explanatory
U
بی نیاز از توصیف
indescribable
U
توصیف ناپذیر نامعلوم
characterization
U
توصیف صفات اختصاصی
unutterable
U
غیر قابل توصیف
unutterably
U
غیر قابل توصیف
task state descriptor
U
توصیف گر حالت کار
termless
U
بی پایان غیر قابل توصیف
unspeakable
U
توصیف ناپذیر غیرقابل بیان
illusionism
U
نگارش یا توصیف منافر وهمی
ineffable
U
شخص غیر قابل توصیف نگفتنی
zoography
U
علم توصیف جانوران وخوی انان
indescribably
U
چنانکه نتوان شرح دادیا توصیف کرد
Religion was portrayed in a negative way.
U
دین به شیوه ای منفی توصیف شده بود.
ccitt v.
U
در ارتباطات داده سری ای ازاستانداردها است که خصوصیات رابط را توصیف میکند
electrographic architecture
U
[واژه ای که توسط تام ولف برای توصیف ساختار تبلیغات الکتریکی به آمریکا آمد.]
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
Sophrosyne
U
وضعیت سالم ذهن توصیف شده با خویشتنداری اعتدال و آگاهی عمیق از نفس حقیقی که به شادی واقعی منجر میشود
The documentary tries to be truthful to the events.
U
این فیلم مستند تلاش می کند صادقانه رویدادها را توصیف کند.
unaccountably
U
غیر مسئول غیر قابل توصیف
unaccountable
U
غیر مسئول غیر قابل توصیف
portraying
U
توصیف کردن مجسم کردن
describes
U
توصیف کردن وصف کردن
described
U
توصیف کردن وصف کردن
describe
U
توصیف کردن وصف کردن
portray
U
توصیف کردن مجسم کردن
portrayed
U
توصیف کردن مجسم کردن
portrays
U
توصیف کردن مجسم کردن
describing
U
توصیف کردن وصف کردن
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
dictatorship of proletariat
U
اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
historic character
U
[شخصیت های تاریخی که در طرح های مناظر برای توصیف ساختارها و ویژگی های معماری و تاریخی استفاده می شد.]
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
to depict somebody or something
[as something]
U
کسی یا چیزی را بعنوان چیزی توصیف کردن
[وصف کردن]
[شرح دادن ]
[نمایش دادن]
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit
U
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication
U
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
U
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
U
کج کننده واژگون کننده
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilisers
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilizer
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner
U
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flare
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker
U
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff
U
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater
U
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumpers
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
U
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
crepitant
U
خش خش کننده
refutatory
U
رد کننده
hoppers
U
لی لی کننده
hopper
U
لی لی کننده
refutative
U
رد کننده
refuser
U
رد کننده
deflective
U
کج کننده
repudiationist
U
رد کننده
syncopator
U
غش کننده
tracker
U
پی کننده
doers
U
کننده
trackers
U
پی کننده
surfy
U
کف کننده
renunciant
U
کننده
swooner
U
غش کننده
crusher
U
له کننده
renunciant
U
رد کننده
deletive
U
حک کننده
rebutter
U
رد کننده
commulator
U
یک سو کننده
benders
U
خم کننده
filler
U
پر کننده
bender
U
خم کننده
skittish
U
رم کننده
whisperer
U
پچ پچ کننده
fillers
U
پر کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com