English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
scramble net U تور بار یا فرود نفرات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
diversionary landing U فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
ease turn U سرعت چرخش فرود چرخیدن یا دور زدن هواپیمابرای فرود
plunging fire U تیر با زاویه فرود زیاد اتش فرود اینده به جلو و عقب دشمن
bingo U علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
rank and file U نفرات
mans U گماردن نفرات
man U گماردن نفرات
replacement U جایگزینی نفرات
replacements U جایگزینی نفرات
anchor detail U نفرات مسئول لنگر
gun section U یک قبضه توپ با نفرات
control surface U کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
strength U توان رزمی تعداد نفرات
restaging U جابجا کردن سوارکردن نفرات
strengths U توان رزمی تعداد نفرات
assault waves U امواج هجومی نفرات و وسایل
bunk U تختخواب نفرات در کشتی رختخواب بندی
undermanned U دارای نفرات کمتر از میزان لازم
bunks U تختخواب نفرات در کشتی رختخواب بندی
facing distance U مسافت بین نفرات در صف برای سهولت چرخش به اطراف
circle of position U دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
pull the pace U جلوافتادن و در نتیجه کاستن از فشار هوا برای نفرات عقب
angle of arrival U زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
neutralizes U بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralised U بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralize U بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralising U بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralizing U بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralises U بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
augmentation U تکمیل کردن واگذار کردن وسایل یا نفرات اضافی یا تقویتی
tractor group U گروه ناوچههای اب خاکی مخصوص پیاده کردن نفرات و خودروهای شنی دار اب خاکی
short handed U داشتن کمبود نیروی انسانی کمبود نفرات
reman U دارای نفرات تازه کردن مردانگی کردن
short-handed U داشتن کمبود نیروی انسانی کمبود نفرات
downstream U فرود اب
land U فرود
landings U فرود
landing U فرود
drop U فرود
line of fall U خط فرود
abseiling U فرود
dropping U فرود
abseiled U فرود
dropped U فرود
abseil U فرود
abseils U فرود
drops U فرود
splashdown U آب فرود
splashdowns U آب فرود
tailwater U فرود اب
run way U محوطه فرود
drop zone U منطقه فرود
instrument landing U فرود کور
run way U باند فرود
approach clearance U اجازه فرود
nosediving U فرود عمودی
landed U فرود امده
access point U نقطه فرود
nosedives U فرود عمودی
nosedived U فرود عمودی
nosedive U فرود عمودی
angle of fall U زاویه فرود
application of a force U فرود نیرو
soft landing U فرود نرم
deck landing aid U کمکهای فرود
descendeur U صفحه فرود
landing area U منطقه فرود
landing gear U ارابه فرود
landing hill U تپه فرود
landing light U چراغ فرود
landing site U محل فرود
light or lighted U فرود امدن
landing zone U منطقه فرود
landing weight U وزن فرود
landing angle U زاویه فرود
land vi U فرود امدن
prelanding U قبل از فرود
landing site U پایگاه فرود
forced landing U فرود اجباری
impact point U نقطه فرود
parachut U چتر فرود
missed approach U فرود اضطراری
missed approach U فرود ناقص
night landing U فرود شبانه
landing spot U نقطه فرود
perches U فرود امدن
undercarriages U ارابه فرود
alights U فرود امدن
pit U منطقه فرود
perched U فرود امدن
pits U منطقه فرود
ditching U فرود اضطراری
alight U فرود امدن
plunge U فرود امدن
descend U فرود امدن
alighted U فرود امدن
alighting U فرود امدن
approached U مسیر فرود
approaches U مسیر فرود
plunges U فرود امدن
landing strips U باند فرود
perch U فرود امدن
perching U فرود امدن
strip U باند فرود
descends U فرود امدن
under carriage U ارابه فرود
undercarriage U ارابه فرود
plunged U فرود امدن
approach U مسیر فرود
landing strip U باند فرود
glide path U مسیر فرود ازاد
helipad U سکوی فرود هلیکوپتر
forced landing U فرود اجباری هواپیما
final approach U مسیرنهایی فرود هواپیما
landing aircraft U هواپیمای در حال فرود
line of approach U مسیر تقرب یا فرود
service court U محل فرود سرویس
overshoots U فرود ناقص هواپیما
lodgment area U منطقه استراحت یا فرود در سر پل
overshoot U فرود ناقص هواپیما
point of application of a force U نقطه فرود نیرو
overshooting U فرود ناقص هواپیما
maximum landing weight U حداکثر وزن فرود
line of fall U خط فرود گلوله به زمین
landing threshold U استانه فرود اب خاکی
landing signal officer U افسر ارتباط فرود
wave off U فرود همراه با سایش
landing ship dock U اسکله فرود اب خاکی
landing mat U باند فرود اضطراری
belly flop U با شکم فرود آمدن
belly flops U با شکم فرود آمدن
slope of falp U شیب زاویه فرود
final approach U مسیر نهایی فرود
approach end U ابتدای باند فرود
advanced landing field U پایگاه فرود مقدم
air landing U فرود از راه هوا
air strip U باند فرود یاپرواز
angle of approach U زاویه فرود هواپیما
landings U فرود ژیمناست به زمین
angle of fall U زاویه فرود گلوله
back dive U شیرجه از پشت و فرود با پا
landing U فرود ژیمناست به زمین
drop zone U منطقه فرود چترباز
approach chart U نقشه مسیر فرود
landing U فرود [هواپیما یا موشک]
autorotation U روش فرود اضطراری هلیکوپتر
norm point U نقطه احتمالی فرود در پرش
service court U محل فرود سرویس اسکواش
critical point U نقطه فرود در پرش با اسکی
application of load U فرود بار کاربرد نیرو
seadrome U محل فرود هواپیمای اب نشین
peas U شن نرم در محل فرود چترباز
air landed U فرود امده از راه هوا
ground controled approach U دستگاه فرود خودکار هواپیما
ditching U فرود اضطراری هواپیما روی اب
free fall U زمان فرود ازاد بدون چتر
the bird took its perch U مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
landing U پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
strainght running U فرود در مسیر مستقیم بااسکیهای موازی
throwing sector U نقطه فرود وسیله پرتاب شده
landings U پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
heliports U باند فرود و پرواز هلی کوپتر
heliport U باند فرود و پرواز هلی کوپتر
taxiing U حرکت هواپیماها روی باند فرود
oleo U محور ضربه گیر ارابه فرود
taxies U حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxi U حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxied U حرکت هواپیماها روی باند فرود
strip alert U اماده باش روی باند فرود
landing gear U عراده هواپیما وسایل فرود امدن
drag line U طنای اویزان از بالن هنگام فرود
exit road U راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
landing beam U نورافکن هدایت زمینی هواپیمابرای فرود
hydro airplane U هواپیمایی که میتواند روی اب فرود اید
adjusting to water U حرکت در هوا هنگام فرود دراب
automatic carrier landing system U سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
drop zone control center U مرکز کنترل منطقه بارریزی یا فرود
glide slope U زاویه فرود ازاد هواپیما یاموشک
froud number U عدد فرود که بدون بعد میباشد
landing attack U تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
radio approach U دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
target approach point U اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
kill spring U فرود با کاستن فشار بلندشدن و خم کردن زانو
strip U نوار مین گذاری باند فرود موقتی
landing party U گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
lodd of down U از دست دادن امتیاز فرود به علت پنالتی
effective beaten zone U منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
pants U پوشش ایرودینامیکی ثابت روی چرخهای ارابه فرود
glide ratio U نسبت مسافت طی شده به هرپای فرود با هواپیمای بی موتور
ground loop U تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
decision altitude U ارتفاع نهایی مسیرفرودهواپیمای بی خلبان حداکثرارتفاع در مسیر فرود
pat lowe U جهش با چرخش کامل از یک پا و فرود روی پای دیگر
pits U منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
vertical replenishment U تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
short round U گلولهای که اشتباها روی قوای خودی فرود می اید
pit U منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
arresting gear U قلابی برای نگه داشتن هواپیماهنگام فرود در فاصله کم
instrument landing U فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
land arm mode U سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
terrain avoidance U اجتناب خودکار هواپیما از برخورد باموانع زمینی هنگام فرود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com