English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
keeper U تورزیر اب حلقه چرمی وصل به تسمه تفنگ
keepers U تورزیر اب حلقه چرمی وصل به تسمه تفنگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
strap U تسمه تسمه چرمی نوار
straps U تسمه تسمه چرمی نوار
leather belt U تسمه چرمی
thoroughbrace U تسمه چرمی متصل کننده بدنه کالسکه به فنر
slings U تسمه تفنگ
slinging U تسمه تفنگ
sling U تسمه تفنگ
slinging U بند تسمه تفنگ
slings U بند تسمه تفنگ
sling U بند تسمه تفنگ
butting U حلقه چرمی دور دستگیره پارو
loop sling U حلقه بند تفنگ
hasty sling U حلقه کردن بند تفنگ به صورت تعجیلی
strapping U تسمه زنی تسمه زده
base ring U حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
looped U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
straps U تسمه رکاب تسمه
strap U تسمه رکاب تسمه
fowling piece U تفنگ پرنده زنی تفنگ شکاری
rifle salute U احترام با تفنگ سلام با تفنگ
rifle shot U تیر تفنگ تیراندازی با تفنگ
fowling piece U تفنگ شکاری تفنگ ساچمهای
write enable ring U حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
sighting leaf U ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
positioning band U حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
nest U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
nests U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrule U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrules U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
looped U حلقه درون حلقه دیگر
loop U حلقه درون حلقه دیگر
crisps U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crispest U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisp U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisper U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loops U حلقه درون حلقه دیگر
leathern U چرمی
leathery U چرمی
leatherly U چرمی
strap U بند چرمی
jerkins U نیمتنه چرمی
holster U جلد چرمی
valises U کیسه چرمی
jerkin U نیمتنه چرمی
valise U کیسه چرمی
holsters U جلد چرمی
medicine ball U توپ چرمی
taws U تازیانه چرمی
leather U چرمی کردن
leather U قیش چرمی
bullwhip U شلاق چرمی
kid gloves U دستکش چرمی
straps U بند چرمی
leather U بند چرمی
finger tab U دستکش چرمی سوراخدارکمانگیر
lederhosen U شلوار چرمی [پوشاک و مد]
leather pants {pl} [American] U شلوار چرمی [پوشاک و مد]
leathers U لباس چرمی محافظ
blackjack U چماق یا شلاق چرمی
shiner U کفش چرمی برقی
gasket U واشر مقوایی یا چرمی
cf U مخفف جلد چرمی
gaskets واشر مقوایی یا چرمی
leather trousers {pl} U شلوار چرمی [پوشاک و مد]
jerkins U کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
aparejo U نوعی پالان چرمی یا پارچهای
sweatbands U نوار چرمی دور کلاه
sweatband U نوار چرمی دور کلاه
portfolios U کیف چرمی بزرگ مقام
portfolio U کیف چرمی بزرگ مقام
jerkin U کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
palm and needle U کفه چرمی ملوانی و سوزن
holsters U در جلد چرمی قرار دادن
holster U در جلد چرمی قرار دادن
armguard U قطعه چرمی محافظ دست کمانگیر
welt U حاشیه چرمی دور چیزی مغزی
welts U حاشیه چرمی دور چیزی مغزی
bight U حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
trap U فاصله چرمی بین شست انگشتان دستکش
sporran U چنته یاکیسه چرمی جلو دامن اسکاتلندیهای کوهستانی
quoit U حلقه پرتاب حلقه
purls U حلقه حلقه شدن
wreathy U حلقه حلقه شده
convolute U حلقه حلقه کردن
purling U حلقه حلقه شدن
purled U حلقه حلقه شدن
purl U حلقه حلقه شدن
eye bolt U حلقه حلقه اتصال
latchet U تسمه
strap U تسمه
fan belt U تسمه
fan belts U تسمه
halters U تسمه
whang U تسمه
halter U تسمه
lashes U تسمه
lashed U تسمه
lash U تسمه
belted U تسمه
belt conveyor U تسمه
garth U تسمه
belt U تسمه
strop U تسمه
thong U تسمه
plate U تسمه
plates U تسمه
hoops U تسمه
strapless U بی تسمه
straps U تسمه
cincture U تسمه
thongs U تسمه
hoop U تسمه
flat bar U تسمه
belts U تسمه
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
abrasive belt tension U کشش تسمه
strap for battery plate U تسمه صفحه
laminated spring U فنر تسمه
lanyard U تسمه یا طناب
strapper U تسمه کار
plate strap U تسمه صفحه
lashing U تسمه کشی
saddle strap U تسمه زین
hoop U تسمه زدن
conveyor belts U تسمه نقاله
v belt U تسمه ذوزنقهای
belts U نوارفشنگ تسمه
fan belt U تسمه پروانه
fan belts U تسمه پروانه
sling U تسمه اتصال
belted U نوارفشنگ تسمه
slinging U تسمه اتصال
slings U تسمه اتصال
belt U نوارفشنگ تسمه
pulleys U فلکه تسمه
pulley U فلکه تسمه
link belt U تسمه اتصال
link belt U تسمه رابط
hoops U تسمه زدن
lanyards U تسمه یا طناب
conveyor belt U تسمه نقاله
cleat U تسمه فلزی
ribbon U تسمه تراشه
ribbons U تسمه تراشه
eye bar U تسمه سرپهن
double belt U تسمه دوبل
crossed belt U تسمه عرضی
arlbery strap U تسمه ایمنی
elevator belt U تسمه بالابر
flat iron U اهن تسمه
gripe U تسمه قایق
hoop iron U تسمه اهنی
cleat U تسمه چوبی
capstan U چرخ تسمه
driving belt U تسمه گرداننده
earthing strap U تسمه زمین
drive belt U تسمه محرک
strapper U تسمه بند
straps U تسمه فلزی
strap U تسمه فلزی
buckles U تسمه فلزی
buckled U تسمه فلزی
buckle U تسمه فلزی
crupper U تکه چرمی که به پشت زین بسته میشود واز زیر دم اسب میگذرد
drive capstan U چرخ تسمه محرک
lashing U تسمه کشی بار
band wheel U چرخ تسمه خور
fan belts U تسمه پروانه موتور
fan belt U تسمه پروانه موتور
angel-bead U تسمه ی زوار نبش
bail U کفیل گرفتن تسمه
sabretache U خرجین یاکیسه چرمی پهن که بکمر بند سرباز سواره نظام اویخته است
plate girder U تیر ساخته شده از تسمه
abrasive belt U نوار یا تسمه سنگ سمباده
bands U تسمه یا بندمخصوص محکم کردن
abrasive belt tension U کشش تسمه سنگ سمباده
martingale U تسمه زیر گردن اسب
unstrap U از بند یا تسمه رها کردن
conveyor type furnace U کوره نوع تسمه نقالهای
rand U بصورت نوار یا تسمه دراوردن
band U تسمه یا بندمخصوص محکم کردن
arch-band U [نوار یا تسمه ی مرتفع زیر طاق]
straps U باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
strap U باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
gaiting strap U تسمه مخصوص ارابه برای جلوگیری از انحراف اسب
tape line U تسمه فلزی وباریک که برای اندازه گیری بکارمیرود
throatlatch U تسمه زیر گلوی اسب که افسار رانگاه میدارد
rue raddy U تسمه یا طنابی که از روی شانه گذرانیده چیزی را با ان می کشند
half bound U درپشت وگوشه هاچرمی ودردوطرف پارچهای چرمی پارچهای
attache case U کیف اداری [کیف جعبه ای دستی چرمی]
brief case [briefcase] U کیف اداری [کیف جعبه ای دستی چرمی]
holster U جلد چرمی هفت تیر وتپانجه جلد
holsters U جلد چرمی هفت تیر وتپانجه جلد
rifles U تفنگ
rifle (rifled bore) U تفنگ
rifle gun U تفنگ
firer U تفنگ
breech U ته تفنگ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com