English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
musical ability U توانش موسیقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
abilities U توانش
ability U توانش
competence U توانش
brace scale of motor ability U مقیاس توانش حرکتی بریس
play by ear <idiom> U توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
to sight-read something U از روی ورقه [نت موسیقی] آلت موسیقی بازی کردن
melody U مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
melodies U مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
MIDI Mapper U برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
musicom U یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
plug U مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
plugs U مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
plugging U مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
MIDI file U فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
ear for music U موسیقی
treble staff U موسیقی
ragtime U در موسیقی
treble clef U موسیقی
music U موسیقی
play music U موسیقی ساختن
make music U موسیقی ساختن
music hall U سالن موسیقی
music halls U سالن موسیقی
opus U قطعه موسیقی
noting U نت موسیقی نوشتن
opuses U قطعه موسیقی
ragtime U موسیقی ضربی
background sound U موسیقی پس زمینه
background music U موسیقی پس زمینه
quire U گروه کر [موسیقی]
carillons U زنگهای موسیقی
carillon U زنگهای موسیقی
ambient music U موسیقی پس زمینه
musical instrument U الت موسیقی
musical instruments U الت موسیقی
background sound U موسیقی متن
background music U موسیقی متن
ambient music U موسیقی متن
concerto U قطعه موسیقی
concertos U قطعه موسیقی
musician U موسیقی دان
boleros U موسیقی بولرو
unvocal U بدون موسیقی
instructor of music U مشاق موسیقی
instrumentally U با الت موسیقی
subdominant U نت چهارم موسیقی
philharmonic U عاشق موسیقی
music synthesizer U ایجادکننده موسیقی
music therapy U موسیقی درمانی
noteless U غیر موسیقی
musical language U زبان موسیقی
musicality U برابری با موسیقی
musicality U ذوق موسیقی
musicalness U برابری با موسیقی
musicalness U ذوق موسیقی
musicologist U موسیقی شناس
boogie U موسیقی راک
boogie U موسیقی بوگی
musicians U موسیقی دان
discos U موسیقی دیسکو
disco U موسیقی دیسکو
chamber music U موسیقی مجلسی
boogies U موسیقی بوگی
boogies U موسیقی راک
computer music U موسیقی کامپیوتری
devotion to music U دلبستگی به موسیقی
boogieing U موسیقی بوگی
electronic music U موسیقی الکترونیکی
boogieing U موسیقی راک
boogied U موسیقی بوگی
euterpe U الهه موسیقی
fa U چهارمین نت موسیقی
boogied U موسیقی راک
musicology U موسیقی شناسی
jazz U موسیقی جاز
beat U ضربت موسیقی
beats U ضربت موسیقی
prick U نقطه نت موسیقی
forte U موسیقی بلند
fortes U موسیقی بلند
pricked U نقطه نت موسیقی
pricking U نقطه نت موسیقی
pricks U نقطه نت موسیقی
note U نت موسیقی نوشتن
notes U نت موسیقی نوشتن
postlude U قطعه موسیقی پایان
to play [the] harp U چنگ زدن [موسیقی]
to harp U چنگ زدن [موسیقی]
soul music U موسیقی مذهبی سیاهپوستان
kettledrums U تیمپانی ها [ساز موسیقی]
timpani U تیمپانی ها [ساز موسیقی]
timpani U دهل ها [ساز موسیقی]
kettledrums U دهل ها [ساز موسیقی]
tablature U نوعی علائم موسیقی
talent for musics U استعداد یا ذوق موسیقی
timpani U کوسها [ساز موسیقی]
tin pan alley U جماعت موسیقی دانان
kettledrums U کوسها [ساز موسیقی]
timpano U دهل [ساز موسیقی]
percussion instrument U الات موسیقی ضربی
timpano U کوس [ساز موسیقی]
soundtrack U موسیقی ضبط شده
soundtracks U موسیقی ضبط شده
Beautiful music ( weather ) . U موسیقی ( هوای ) قشنگ
anvil U سندان [آلت موسیقی]
stroke [guitar] U زدن [گیتار] [موسیقی]
plainsong U سرودمناجاتی و بدون موسیقی
note U اهنگ صدا نت موسیقی
chiming U ترتیب زنگهای موسیقی
etude U قطعهء موسیقی کوتاه
euphonium U یکجورالت موسیقی بادی
chimes U ترتیب زنگهای موسیقی
gavote U موسیقی این رقص
gavotte U موسیقی این رقص
glockenspiel U نوعی الت موسیقی
chimed U ترتیب زنگهای موسیقی
chime U ترتیب زنگهای موسیقی
duets U قطعه موسیقی یا اوازدونفری
duet U قطعه موسیقی یا اوازدونفری
notes U اهنگ صدا نت موسیقی
noting U اهنگ صدا نت موسیقی
musically U مطابق اصول موسیقی
bandsmen U عضو دستهء موسیقی
bandsman U عضو دستهء موسیقی
dulcet U نوعی الت موسیقی
castanet U یک نوع الت موسیقی
duos U اواز یا موسیقی دونفری
duo U اواز یا موسیقی دونفری
symphony U قطعه طولانی موسیقی
symphonies U قطعه طولانی موسیقی
reed U الت موسیقی بادی
lyrical U غزلی موسیقی یا شعربزمی
banstand U محل دستهء موسیقی
medleys U قطعه موسیقی مختلط
medley U قطعه موسیقی مختلط
bands U دستهء موسیقی اتحاد
serenaded U قطعه موسیقی عاشقانه
marching U موسیقی نظامی یا مارش
serenade U قطعه موسیقی عاشقانه
wind instruments U الات موسیقی بادی
wind instrument U الات موسیقی بادی
plays U الت موسیقی نواختن
playing U الت موسیقی نواختن
played U الت موسیقی نواختن
play U الت موسیقی نواختن
marches U موسیقی نظامی یا مارش
marched U موسیقی نظامی یا مارش
march U موسیقی نظامی یا مارش
serenades U قطعه موسیقی عاشقانه
serenading U قطعه موسیقی عاشقانه
immusical U خارج ازقواعد موسیقی
melody U صدای موسیقی نوا
octaves U نتهای هشتگانه موسیقی
intermezzo U قطعه موسیقی کوتاه
octave U نتهای هشتگانه موسیقی
band U دستهء موسیقی اتحاد
melodies U صدای موسیقی نوا
harmonicas U الت موسیقی شبیه سنتور
offbeat U قطعه موسیقی ناهماهنگ مغایر
combos U دسته کوچک موسیقی جاز
combo U دسته کوچک موسیقی جاز
nocturnes U قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
preattunement U کوک از قبل [آلت موسیقی]
saxophone U نوعی الت موسیقی بادی
saxophones U نوعی الت موسیقی بادی
glee U ساز و نواز اسباب موسیقی
harmonica U الت موسیقی شبیه سنتور
rhapsodies U قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
rhapsody U قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
nocturne U قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
fugue U نوعی الت بادی موسیقی
He is a mediocre musician . U موسیقی دان پرمایه یی نیست
accent mark U یکی از علائم تکیه در موسیقی
go-go U وابسته به رقص با موسیقی راک
go-go U وابسته به رقصگر موسیقی راک
orpheus U ارفیوس موسیقی دادن و شاعر
phrasing U ترتیب بندی قطعات موسیقی
midi U میانجی رقمی الات موسیقی
reed organ U یکنوع الت موسیقی بادی
sext U یک ششم نوعی الت موسیقی
masque U نمایش توام با موسیقی ورقص
range of music U حدود یا میدان علم موسیقی
musical instrument digital interface U میانجی رقمی الات موسیقی
fugues U نوعی الت بادی موسیقی
cithara U یکنوع الت موسیقی قدیمی
reed pipe U لوله یا نای الات موسیقی بادی
audiophile U شخص موسیقی دوست علاقمند بموسیقی
seashore musical ability tests آزمون های استعداد موسیقی سیشور
ukulele U یک نوع الت موسیقی شبیه گیتار
earless U بی دسته فاقدگوش موسیقی یاگوش ضربی
schmalz U موسیقی یااثر هنری خیال انگیزورویایی
suite U اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
reed stop U کلید یا جا انگلشتی الات موسیقی بادی
celesta U نوعی الت موسیقی شبیه پیانو
schmaltz U موسیقی یااثرهنری خیال انگیز ورویایی
harmonist U موسیقی دان متخصص تطبیق روایات
suites U اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
schmaltzy U موسیقی یااثرهنری خیال انگیز ورویایی
theme song U ملودی یا قطعه موسیقی تکرار شونده
High Mass U عشاء ربانی توام با موسیقی وبخور
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com