Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 125 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
deprived
U
توام با محرومیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stealing from a protected palce
U
سرقت توام با هتک حرز دزدی توام با هتک حرز
forfeit
U
محرومیت
bereavements
U
محرومیت
bereavement
U
محرومیت
proscription
U
محرومیت
exclusion
U
محرومیت
forfeits
U
محرومیت
disqualified
U
محرومیت
disqualifies
U
محرومیت
disqualify
U
محرومیت
disqualifying
U
محرومیت
forfeiting
U
محرومیت
deprivation
U
محرومیت
vitiosity
U
محرومیت
deprivations
U
محرومیت
privation
U
محرومیت
privations
U
محرومیت
forfeited
U
محرومیت
duad
U
توام
gemel
U
توام
gemini
U
توام
biparous
U
توام زا
adnate
U
توام
geminate
U
توام
mixed
U
توام
twin
U
توام
twinned
U
توام
joint
U
توام
privative
U
ناشی از محرومیت
principle of exclusion
U
اصل محرومیت
monocular deprivation
U
محرومیت یک چشمی
food deprivation
U
محرومیت غذایی
emotional deprivation
U
محرومیت هیجانی
binocular deprivation
U
محرومیت دو چشمی
disinheritance
U
محرومیت از ارث
disherison
U
محرومیت ازارث
deprivation from inheritance
U
محرومیت از ارث
deprival
U
بی نصیبی محرومیت
deprivable
U
قابل محرومیت
reprobate
U
هرزه محرومیت
cultural deprivation
U
محرومیت فرهنگی
deprived
U
محرومیت کشیده
reprobates
U
هرزه محرومیت
stimulus deprivation
U
محرومیت تحریکی
sleep deprivation
U
محرومیت از خواب
sensory deprivation
U
محرومیت حسی
easeful
U
توام باراحتی
twin
U
توام کردن
twin check
U
بررسی توام
twain
U
توام دوقلو
twin check
U
مقابله توام
mixed graze
U
توام زمین
intergrowth
U
رویش توام
integrated training
U
اموزش توام
integrated staff
U
ستاد توام
geminate
U
توام کردن
mixed air
U
توام هوا
reatrain
U
عملکرد توام
amalgamating
U
توام کردن
amalgamate
U
توام کردن
integrates
U
توام کردن
integrate
U
توام کردن
accompany
U
توام کردن
accompanies
U
توام کردن
amalgamated
U
توام کردن
aluminum coating by spraying amalgamate
U
توام کردن
amalgamates
U
توام کردن
accompanied
U
توام کردن
integrating
U
توام کردن
twinned
U
توام کردن
Deprivation of ones civil rights .
U
محرومیت از حقوق مدنی
civil degradation
U
محرومیت از حقوق مدنی
civic d.
U
محرومیت از حقوق کشوری
attainder
U
محرومیت از حقوق مدنی
civil death
U
محرومیت از حقوق مدنی
disbarment
U
محرومیت از شغل وکالت
hypocritical
U
توام با تدلیس و تزویر
rainsquall
U
باران توام باتوفان
work relief
U
استراحت توام با کار
blizzards
U
بادشدید توام بابرف
participant observation
U
مشاهده توام با مشارکت
charge coupled device
U
دستگاه توام با بار
effective faith
U
ایمان توام باعمل
blizzard
U
بادشدید توام بابرف
conjugate
U
درهم امیختن توام
armstand dive
U
شیرجه توام با بالانس
integrated defense
U
پدافند هوایی توام
twin bill
U
دو مسابقه توام در یک برنامه
corruption of blood
U
محرومیت از حقوق اجتماعی و مدنی
synergism
U
کار توام ودسته جمعی
adnate
U
مربوط باعضاء تناسلی توام
to wed one quality to onether
U
دوصفت راباهم توام کردن
integrated defense
U
پدافند ازمناطق توام دفاعی
integrated reservoir operation
U
بهره برداری توام از چندمخزن
masque
U
نمایش توام با موسیقی ورقص
kleptolagnia
U
تحریک جنسی توام با دزدی
synergy
U
کار توام اشتراک مساعی
disfranchisement
U
محروم سازی یا محرومیت ازحق انتخابات
ostracism
U
محرومیت از حقوق اجتماعی و وجهه ملی
salique law
U
محرومیت اولاداناث از توارث تاج وتخت
tinged with cnvy
U
حساسیت امیز توام بارشک یاحسادت
androgyny
U
وجود دو حالت زنانگی ومردانگی توام
High Mass
U
عشاء ربانی توام با موسیقی وبخور
pleuropneumonia
U
ذات الجنب توام با سینه پهلو
malicious prosecution
U
پیگرد یا دستگیری توام با سوء نیت
auxesis
U
رشد توام باعدم تقسیم یاخته
rule of reason
U
تفسیر قانونی توام با سوء نیت
salic law
U
محرومیت اولاد اناث از توارث تاج وتخت
outlawry
U
بی بهره گی از حقوق وحمایت قانونی محرومیت ازحقوق
poll degree
U
درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
object lesson
U
درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
object lessons
U
درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
vaude
U
نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
galls
U
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
gall
U
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
melodrama
U
نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
melodramas
U
نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
ineligibility
U
عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
attainder
U
سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
collective goods
U
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com