Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
eolian
U
ته نشین شده توسط باد باد وز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
The tenant is like a colonist .
<proverb>
U
اجاره نشین خوش نشین است .
riverain
U
کرانه نشین ساحل نشین
source
U
مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
processor
U
وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
readable
U
آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
digital read out
U
نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
air turbine starter
U
استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
pull down menu
U
فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
gas discharge display
U
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display
U
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
palatinate
U
کنت نشین ساکن کنت نشین
environments
U
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environment
U
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
menu
U
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menus
U
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
virtual
U
که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
self propulsion
U
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
groupware
U
نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
alluvium
U
ته نشین
anuses
U
نشین
anus
U
نشین
fecal
U
ته نشین
alluvion
U
ته نشین
marchman
U
سر حد نشین
sediments
U
ته نشین
sediment
U
ته نشین
lees
U
ته نشین
deposit
U
ته نشین
deposits
U
ته نشین
companion
U
هم نشین
lake dweller
U
اب نشین
easterner
U
خاور نشین
sea gauge
U
اب نشین کشتی
residual
U
پس مانده ته نشین
woodman
U
جنگل نشین
tenants
U
کرایه نشین
frontbencher
U
پیش نشین
renter
U
کرایه نشین
exurbanite
U
حومه نشین
pace
U
شاه نشین
eremite
U
گوشه نشین
nomadic
U
چادر نشین
easterners
U
خاور نشین
paces
U
شاه نشین
nemoral
U
جنگل نشین
paced
U
شاه نشین
frontbenchers
U
پیش نشین
provincial
U
ایالت نشین
forester
U
جنگل نشین
half pace
U
شاه نشین
foresters
U
جنگل نشین
unsociable
U
گوشه نشین
freeman
U
شهر نشین
freemen
U
شهر نشین
hermitess
U
زن گوشه نشین
hilariously
U
تپه نشین
cottager
U
کلبه نشین
cottagers
U
کلبه نشین
tartars
U
ته نشین رسوب
tartar
U
ته نشین رسوب
Bedouin
U
بادیه نشین
floaty
U
دارای اب نشین کم
dreg
U
ته نشین اشغال
forntiersman
U
مرز نشین
forntiersman
U
سرحد نشین
foul ground
U
کفه ته نشین
Bedouins
U
بادیه نشین
marchman
U
مرز نشین
governor's seat
U
حکومت نشین
governor's seat
U
حاکم نشین
grand duchy
U
دوک نشین
hutholder
U
کلبه نشین
seater
U
کرسی نشین
precipitated
U
ته نشین کردن
passerine
U
شاخه نشین
borderer
U
سرحد نشین
palating
U
کنت نشین
chief tomn
U
حاکم نشین
chief tomn
U
امیر نشین
silvicolous
U
جنگل نشین
slummer
U
زاغه نشین
solitudinarian
U
گوشه نشین
cloisterer
U
گوشه نشین
emirate
U
امیر نشین
spelaean
U
غار نشین
cenobite
U
صومعه نشین
paludicole
U
مرداب نشین
precipitate
U
ته نشین کردن
consorts
U
هم نشین شدن
consorting
U
هم نشین شدن
consorted
U
هم نشین شدن
consort
U
هم نشین شدن
settles
U
ته نشین شدن
settle
U
ته نشین شدن
precipitates
U
ته نشین کردن
paludous
U
مرداب نشین
precipitating
U
ته نشین کردن
paludose
U
مرداب نشین
emirates
U
امیر نشین
stay at home
U
خانه نشین
duchies
U
دوک نشین
alcoves
U
شاه نشین
depone
U
ته نشین کردن)
dais
U
شاه نشین
colonist
U
مستعمره نشین
colonists
U
مستعمره نشین
islander
U
جزیره نشین
islanders
U
جزیره نشین
alcove
U
شاه نشین
dalesman
U
دره نشین
duchy
U
دوک نشین
residues
U
زیادتی ته نشین
residue
U
زیادتی ته نشین
diocese
U
اسقف نشین
tenant
U
کرایه نشین
dioceses
U
اسقف نشین
oppidan
U
شهر نشین
cotenant
U
هم اجاره نشین
bay window
U
شاه نشین
bay windows
U
شاه نشین
to take one's s. on the throne
U
بر تخت نشین
sedimentate
U
ته نشین شدن
ala
U
شاه نشین
insessorial
U
شاخه نشین
ancress
U
زن گوشه نشین
khanate
U
خان نشین
insessorial
U
جوف نشین
alluvion
U
ته نشین سیل
deposit
U
ته نشست ته نشین
bay-window
U
شاه نشین
khanate
U
خان نشین
convex
U
شاه نشین
anchoress
U
زن گوشه نشین
sediment
U
ته نشین شدن
prelature
U
اسقف نشین
islaner
U
جزیره نشین
illuviate
U
ته نشین شدن
planeted
U
سیاره نشین
precipitator
U
ته نشین کننده
plainsman
U
جلگه نشین
sediments
U
ته نشین شدن
arboraceous
U
درخت نشین
assort
U
هم نشین شدن
antiset
U
ماده ضد ته نشین
lessee
U
اجاره نشین
alette
U
شاه نشین
deposits
U
ته نشست ته نشین
low lander
U
ساحل نشین
anchorite
U
خلوت نشین
lost cluster
U
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
settlers
U
ماندگار خوش نشین
chief residence
U
مقرعمده حاکم نشین
brooder
U
روی تخم نشین
settler
U
ماندگار خوش نشین
hermits
U
زاهد گوشه نشین
settlor
U
ماندگار خوش نشین
solitary
U
گوشه نشین منزوی
hermit
U
زاهد گوشه نشین
to keep house
U
خانه نشین شدن
armchairs
U
پشت میز نشین
county towns
U
حاکم نشین استان
county town
U
حاکم نشین استان
urbanist
U
شهر نشین متمدن
stylite
U
زاهد مناره نشین
percher
U
مرغ چوب نشین
nomads
U
چادر نشین ایلیاتی
nomad
U
چادر نشین ایلیاتی
deskman
U
پشت میز نشین
urbanistic
U
شهر نشین متمدن
armchair
U
پشت میز نشین
percher
U
مرغ شاخه نشین
recluse
U
منزوی گوشه نشین
recluses
U
منزوی گوشه نشین
immigrants
U
غریب کوچ نشین
immigrant
U
غریب کوچ نشین
tenants
U
کرایه نشین متصرف
tenant
U
کرایه نشین متصرف
argol
U
دردشراب .ته نشین شراب
isle
U
جزیره نشین کردن
deposits
U
: ته نشین کردن گذاشتن
anchoret
U
زاهد گوشه نشین
isles
U
جزیره نشین کردن
house
U
خانه نشین شدن
to tip something
[British E]
U
ته نشین کردن چیزی
housed
U
خانه نشین شدن
anchorite
U
گوشه نشین زاهد
houses
U
خانه نشین شدن
deposit
U
: ته نشین کردن گذاشتن
compass window
U
شاه نشین نیم گرد
hermitic
U
وابسته بزاهدهای گوشه نشین
half-pace
U
شاه نشین نیم گرد
alluvial
U
ته نشینی مربوط به رسوب و ته نشین
seadrome
U
محل فرود هواپیمای اب نشین
alluvial deposit
U
موادیکه هنگام حرکت اب ته نشین میشوند
Liechtenstein
U
کشور دوک نشین لیختن اشتاین
draught line
U
خطی که اب نشین کشتی رانشان میدهد
geest
U
مواد رسوبی و ته نشین سطح زمین
nymphean
U
وابسته به حوری دریایی حور نشین
claustral
U
صومعه نشین وابسته بدیر یاصومعه
altaian
U
وابسته بکوههای التا تاتارالتای نشین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com