Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (30 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mekeready
U
تهیه واماده کردن فرم وصفحه و گراور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mekeready
U
وسایل تهیه کردن فرم وصفحه بندی
rotogravure
U
تهیه گراور غلتکی
paddocks
U
منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
paddock
U
منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
superscribe
U
روی صفحهای گراور کردن
engrave
U
گراور کردن نشاندن جایگیر ساختن
engraved
U
گراور کردن نشاندن جایگیر ساختن
photoengrave
U
بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
engraves
U
گراور کردن نشاندن جایگیر ساختن
laying up
U
تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
job to job transition
U
فرایند جستجوی یک برنامه وفایلهای مربوط به ان واماده کردن کامپیوتر جهت اجرای یک کار خاص
insculp
U
حکاکی کردن گراور کردن
inclination
U
زاویه بین صفحه مدار وصفحه مرجع
gaps
U
مسافت بین نوک هدف وصفحه نشانه از نظر کمانگیر
gap
U
مسافت بین نوک هدف وصفحه نشانه از نظر کمانگیر
officinal
U
ساخته واماده
purveying
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purvey
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveyed
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
up in arms
U
مسلح واماده جنگ
on a war footing
U
مجهز واماده جنگ
broken
U
رام واماده سوغان گیری
engraving
U
گراور
gravure
U
گراور
engravings
U
گراور
stylography
U
گراور سازی
line engraving
U
گراور مخطط
steel engraving
U
گراور سازی با فولاد
ready reckoner
U
کتابچه یاجدولی که حسابهای عمل شده واماده دران موجوداست
photoengraving
U
گراور سازی بوسیله عکاسی
stylet
U
قلم گراور سازی وحکاکی
dry point
U
گراور سازی با سیاه قلم
line engraving
U
گراور سازی با خطوط کوتاه وبلند
photogravure
U
گراور سازی از روی شیشه عکاسی
tusche
U
جوهر چاپ مخصوص طراحی و گراور سازی
purveys
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveying
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
schematize
U
بصورت برنامه دراوردن طرح یا نقشهای تهیه کردن ابتکار کردن
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
pre engage
U
ازپیش برای خود تهیه کردن تعهد قبلی کردن
castellation
U
تهیه استحکامات تدافعی سنگربندی کردن مستحکم کردن
to pull off something
[contract, job etc.]
U
چیزی را تهیه کردن
[تامین کردن]
[شغلی یا قراردادی]
prepares
U
تهیه کردن
provision
U
تهیه کردن
caters
U
تهیه کردن
prepare
U
تهیه کردن
supplied
U
تهیه کردن
preparing
U
تهیه کردن
to find in
U
تهیه کردن
administered
U
تهیه کردن
afforded
U
تهیه کردن
administering
U
تهیه کردن
administers
U
تهیه کردن
affords
U
تهیه کردن
affording
U
تهیه کردن
administer
U
تهیه کردن
procuring
U
تهیه کردن
blend
U
تهیه کردن
blends
U
تهیه کردن
procure
U
تهیه کردن
procured
U
تهیه کردن
procures
U
تهیه کردن
afford
U
تهیه کردن
processes
U
تهیه کردن
supplying
U
تهیه کردن
provides
U
تهیه کردن
supply
U
تهیه کردن
provide
U
تهیه کردن
process
U
تهیه کردن
catered
U
تهیه کردن
cater
U
تهیه کردن
catering
U
تهیه کردن
orchestrate
U
هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrated
U
هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
back-up
U
کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
orchestrates
U
هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrating
U
هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
back up
U
کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
to lay in a stock
U
موجودی تهیه کردن
extemporised
U
فورا تهیه کردن
extemporises
U
فورا تهیه کردن
conserves
U
کنسرو تهیه کردن
process
U
تهیه و تولید کردن
extemporizes
U
فورا تهیه کردن
bills
U
تهیه کردن صورتحساب
conserving
U
کنسرو تهیه کردن
extemporising
U
فورا تهیه کردن
getting
U
تهیه کردن فهمیدن
extemporize
U
فورا تهیه کردن
extemporized
U
فورا تهیه کردن
preparation
U
تهیه کردن اتش
fund
U
تهیه وجه کردن
preparations
U
تهیه کردن اتش
gets
U
تهیه کردن فهمیدن
funded
U
تهیه وجه کردن
conserved
U
کنسرو تهیه کردن
bill
U
تهیه کردن صورتحساب
extemporizing
U
فورا تهیه کردن
whomp up
U
بسرعت تهیه کردن
harnessing
U
اشیاء تهیه کردن
enabling
U
تهیه کردن برای
programme
U
برنامه تهیه کردن
harness
U
اشیاء تهیه کردن
prearrange
U
قبلا تهیه کردن
program
U
برنامه تهیه کردن
triplicate
U
در سه نسخه تهیه کردن
programs
U
برنامه تهیه کردن
programmes
U
برنامه تهیه کردن
harnessed
U
اشیاء تهیه کردن
enables
U
تهیه کردن برای
enabled
U
تهیه کردن برای
enable
U
تهیه کردن برای
quadruplicate
U
در چهارنسخه تهیه کردن
effigies
U
تمثال تهیه کردن
processes
U
تهیه و تولید کردن
get
U
تهیه کردن فهمیدن
effigy
U
تمثال تهیه کردن
conserve
U
کنسرو تهیه کردن
to provide for old age
U
برای پیری تهیه کردن
scabble
U
زمخت وناصاف تهیه کردن
mush
U
حریره اردذرت تهیه کردن
handwrite
U
نسخه خطی تهیه کردن
to raise funds
U
تهیه وجه یاسرمایه کردن
financing
U
بودجه چیزی را تهیه کردن
finances
U
بودجه چیزی را تهیه کردن
financed
U
بودجه چیزی را تهیه کردن
finance
U
بودجه چیزی را تهیه کردن
aminister
U
تهیه کردن بکار بردن
to draw up
U
تهیه کردن درصف اوردن
to serve the city with water
U
اب برای شهر تهیه کردن
drafted
U
تهیه کردن پیش نویس
bossing
U
نقش برجسته تهیه کردن
bosses
U
نقش برجسته تهیه کردن
draft
U
تهیه کردن پیش نویس
bossed
U
نقش برجسته تهیه کردن
boss
U
نقش برجسته تهیه کردن
circumstantiate
U
امارات لازمه را تهیه کردن
drafts
U
تهیه کردن پیش نویس
riposte
U
ضربت متقابل و تند پاسخ تند واماده
riposting
U
ضربت متقابل و تند پاسخ تند واماده
riposted
U
ضربت متقابل و تند پاسخ تند واماده
ripostes
U
ضربت متقابل و تند پاسخ تند واماده
outline
U
مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
munition
U
تدارکات جنگ افزار تهیه کردن
outlines
U
مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
finance
U
علم دارایی تهیه پول کردن
finances
U
علم دارایی تهیه پول کردن
outlining
U
مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
financed
U
علم دارایی تهیه پول کردن
outlined
U
مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
develop
U
توسعه دادن وضعیت تهیه کردن
preparative
U
تدارکی مربوط به تهیه کردن چیزی
financing
U
علم دارایی تهیه پول کردن
develops
U
توسعه دادن وضعیت تهیه کردن
revictual
U
دوباره غذا یا خواربار تهیه کردن
formulation
U
تهیه جمع اوری فرمول بندی کردن
financed
U
درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
finance
U
درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
financing
U
درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
furnish
U
تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
finances
U
درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
procurement
U
تهیه و انجام خدمات و اماد تدارک کردن وسایل
furnishing
U
تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
furnishes
U
تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
booking
U
نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
bookings
U
نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
put out
U
تهیه کردن اشفته کردن
to draw out
U
تهیه کردن طرح کردن
furnishing
U
مزین کردن تهیه کردن
To make reservations. To book seats.
U
جا تهیه کردن ( رزرو کردن )
furnish
U
مزین کردن تهیه کردن
makes
U
تهیه کردن طرح کردن
furnishes
U
مزین کردن تهیه کردن
make
U
تهیه کردن طرح کردن
wood engraving
U
گراور سازی روی چوب باسمه کاری با چوب
map compilation
U
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
projection print
U
روش تهیه نقشه یا عکس بااستفاده از روش بزرگ کردن یا کوچک کردن فیلم یک عکس دیگر چاپ تصویری
projections
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projection
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
zincography
U
گراور سازی روی فلز روی قلمزنی روی
code
U
قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
conformal projection
U
نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
phototostat
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
maps
U
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
map
U
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
mapping
U
نقشه کشی کردن تهیه نقشه
brief
U
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefer
U
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefest
U
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefed
U
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
tea leaf
U
برگ چای
[از این گیاه جهت تهیه رنگینه قهوه ای یا بژ استفاده می شود و خصوصا در رفوگری جهت تیره تر کردن رنگ های دیگر بکار می رود.]
off hand
U
بی تهیه
provision
U
تهیه
counter preparation
U
ضد تهیه
seating
U
تهیه جا
purveys
U
تهیه
purveying
U
تهیه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com