Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 20 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
famine
U
تنگ سالی
famines
U
تنگ سالی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
biannual
U
سالی دوبار دوسال یکبار
per annum
U
هر سالی سالیانه
drought
U
خشک سالی تنگی
droughts
U
خشک سالی تنگی
biyearly
U
سالی دوبار
drouth
U
خشک سالی
dry year
U
سالی که میزان بارندگی در ان از حد معمول کمتر است
etesian
U
سالی یک مرتبه واقع شونده
leet
U
دادگاهی که تیول داران سالی یا ششماه یکبار برپا می کردند
novennial
U
نه سالی به نه سال رخ دهنده
remontant
U
سالی دوبارگل دهنده
semiannual
U
شش ماهه نصف سالی
walker cup
U
مسابقه گلف بین مردان اماتور امریکا و انگلستان سالی یک بار
wet year
U
سالی که میزان بارندگی از حد معمول سالیانه بیشتراست
All the year round. Yes in year out .
U
سالی دوازده ماه ( هر سال )
She comes here once in a blue moon .
U
سالی ماهی یکبار می آید اینجا ( بسیار بندرت )
I've been doing it for nine years.
U
من این کار نه سالی هست که انجام میدهم.
the year in question
U
سالی که مورد بحث است
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com