Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
turbine governor
U
تنظیم کننده توربین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
turbocharger
U
موتور شارژ کننده توربین
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
turboprop
U
توربین گاز که دران توان بیشتری از توربین برای چرخاندن شفت ملخ نسبت به توربوفن گرفته میشود
variable discharge turbine
U
توربین گازی که جرم جریان ان توسط شیرها یا دریچه هایی کنترل میشود و قدرت توربین را با ارتفاع ومتغیرهای دیگر سازگارمیکند
back pressure turbine
U
توربین بخاری که تمام بخارخروجی ان با فشار به داخل شبکه گرم کننده جذب میشود
sidelay
U
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
regularizer
U
تنظیم کننده
line regulator
U
تنظیم کننده
framer
U
تنظیم کننده
regulators
U
تنظیم کننده
corrector
U
تنظیم کننده
regulator
U
تنظیم کننده
field rheostat
U
تنظیم کننده میدان
zero adjuster
U
تنظیم کننده صفر
rotary type regulator
U
تنظیم کننده گردان
control wheel
U
صفحه تنظیم کننده
control member
U
عضو تنظیم کننده
slip regulator
U
تنظیم کننده لغزش
voltage regulator
U
تنظیم کننده ولتاژ
setting ring
U
حلقه تنظیم کننده
speed governor
U
تنظیم کننده سرعت
regulating resistance
U
مقاومت تنظیم کننده
field regulator
U
تنظیم کننده میدان
automatic timing advance
U
تنظیم کننده خودکار
thermostat
U
تنظیم کننده حرارت
pressure gaverner
U
تنظیم کننده فشار
speed regulator
U
تنظیم کننده سرعت
thermostats
U
تنظیم کننده حرارت
elevation adjustment
تنظیم کننده بالابر
main regulator
U
تنظیم کننده محور اصلی
torque regulator
U
تنظیم کننده گشتاور پیچشی
line drop compensator
U
تنظیم کننده یا رگولاتور ولتاژ
frog-adjustment screw
پیچ قلابی تنظیم کننده
induction regulator
U
تنظیم کننده ولتاژ القائی
tangent screw
U
پیچ تنظیم کننده در تئودولیت
voltage regulator
U
تنظیم کننده اختلاف سطح
carbon pile voltage regulator
U
تنظیم کننده ولتاژ زغالی
thermostat
U
تنظیم کننده هوای سرد
gavernor valve
U
سوپاپ یا دریچه تنظیم کننده
thermostats
U
تنظیم کننده هوای سرد
pacemaker
U
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
pacemakers
U
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
delimited
U
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
delimits
U
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
delimiting
U
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
thermostat
U
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
thermostats
U
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
delimit
U
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
adjustable stabilizer
U
تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
on board regulation
U
تنظیمی که در ان هر برد داخل یک سیستم تنظیم کننده ولتاژخاص خود را دارد
compensating relief valve
U
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
sight adjustment
U
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
load regulator
U
رگولاتور بار تنظیم کننده بار
voltage regulator
U
تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ
camera station
U
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tune
U
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes
U
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
self-
U
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
tune
U
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting
U
تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
tunes
U
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
turbine
U
توربین
turbines
U
توربین
turbin casing
U
بدنه توربین
stream turbine
U
توربین بخار
turbine blade
U
تیغه توربین
turbin stator
U
استاتور توربین
turbine disc
U
دیسک توربین
vane
U
پره توربین
steam turbine
U
توربین بخار
turbine nozzle
U
شیپوره توربین
vanes
U
پره توربین
turbine rotor
U
رتور توربین
turbine vane
U
تیغه توربین
turbine blade
U
پره توربین
turbine wheel
U
چرخ توربین
turbine stage
U
طبقه توربین
gas turbine
U
توربین گاز
water turbine
U
توربین ابی
axial flow impulse turbine
U
توربین محوری
internal combustion turbine
U
توربین گازی
turbine
U
توربین بخار
blade
U
پره توربین
axial flow turbine
U
توربین محوری
impulse turbine
U
توربین ضربهای
free turbine
U
توربین ازاد
turbines
U
توربین بخار
paged
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
bucket
U
تیغه گردنده توربین
high head turbine
U
توربین فشار قوی
impluse turbine
U
توربین فشار ضربهای
high pressure turbin
U
توربین فشار قوی
combustor
U
سیستم احتراق توربین
blades
U
پره توربین ابی
reaction turbine
U
توربین عکس العملی
reaction turbin
U
توربین فشار زیاد
head race
U
کانال هذایت اب به توربین
turbojet
U
هواپیمای جت توربین دار
buckets
U
تیغه گردنده توربین
radial flow turbine
U
توربین با جریان شعاعی
supersonic turbine
U
توربین مافوق صوت
low pressure turbine
U
توربین فشار ضعیف
three shaft
U
توربین گازی با سه شفت
reaction turbin
U
توربین عکس العملی
turbocar
U
اتومبیل توربین دار
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
calibration
U
تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
turbojet engine
U
موتور هواپیمای دارای توربین جت
vaporizing combustor
U
سیستم احتراق توربین گاز
tail race
U
کانال هدایت اب از توربین به خارج
medical regulator
U
تنظیم کننده امور بهداشتی مدیر امور بهداشتی
variable camber
U
سطوح هادی گاز به داخل توربین
turbo
U
پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
turbogenerator
U
دستگاه مولد برق دارای توربین
turbos
U
پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
sight alinement
U
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
turbofan
U
دستگاه تهویه یا بادبزن متحرک بوسیله توربین
penstock
U
لوله ایکه اب تحت فشار را به توربین میرساند
turborocket
U
ترکیبات گوناگونی از توربین گاز و راکت در یک موتور
turboshaft
U
توربین گاز برای دادن قدرت به شفت
variable stator
U
توربین گازی با چند ردیف تیغه استاتور
reverse flow engine
U
توربین گاز دارای کمپرسورجریان خطی یا محوری
axial flow turbine engine
U
موتور توربین گاز باکمپرسور جریان خطی
turbo
U
پیشوند برای وسایلی که توسط توربین گاز میچرخند
turbos
U
پیشوند برای وسایلی که توسط توربین گاز میچرخند
rated power
U
هریک از چند حدود تعیین شده توان توربین گاز
bulb root
U
وسیلهای که توسط ان تیغههای گردنده توربین به توپی متصل میشوند
ramjet
U
موتور جت بدون کمپرسور و توربین که فقط با کمپرس هوا کار میکند
waste gate
U
مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
residence time
U
مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
retention area
U
قسمتهایی از دیسک توربین دراطراف ریشه تیغه ها که تحت نیروی زیادی قرار دارند
go no go
U
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
adjusting ring
U
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
throttling type governor
U
تنظیم کننده نوع ساساتی رگولاتور نوع ساساتی گاورنر نوع ساساتی
multi chamber
U
نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
mismatch
U
ناتوانی سیستم مکش توربین گاز برای تامین جریان هوای مورد نیاز موتور به هنگام دور زدن یا سایر حالات اشفته
trimsize
U
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
calibrated air speed
U
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
air turbine starter
U
استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
high burst ranging
U
تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com