English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (33 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
zero U تنظیم کردن دید برای دقت درتیراندازی
zeroes U تنظیم کردن دید برای دقت درتیراندازی
zeros U تنظیم کردن دید برای دقت درتیراندازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
weather helm U تنظیم سکان برای خنثی کردن اثر جریان هوا
page U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
blue key U نقطه کمکی ابی برای تنظیم عکس در موقع فاهر کردن فیلم
adaptations U توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
adaptation U توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
calibration U تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
clocks U مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
clock U مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
collimate U تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
Memmaker U امکان نرم افزاری در برخی گونههای DOS-MS برای تشخیص خودکار تنظیم حافظه کامپیوتر برای تامین بهترین کارایی
config.sys U در -MS DOS فایل متن مشخصاتی که حاوی دستوراتی برای تنظیم پارامترها و بار کردن نرم افزار درایو است
sight adjustment U تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
range spotting U تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
tune U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tunes U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
triangle exercise U تمرین مثلث گیری درتیراندازی
faker U هواپیمای تمرینی درتیراندازی پدافند هوایی
reconsignment U تنظیم مجدد بارنامه برای تحویل
printed U طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه
prints U طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه
personalize U تنظیم یا تط بیق یک محصول برای کاربر خاص
parametric U عمل تنظیم پارامترها برای نرم افزار
paramterization U عمل تنظیم پارامترها برای نرم افزار
print U طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه
raise pistol U فرمان حاضر به تیر درتیراندازی کلت طپانچه ها بالا
dialed U راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
windage U درجه تنظیم تیر برای پیشگیری اثر باد
dial U راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
dials U راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
sheet U طناب وصل به بادبان برای تنظیم ان در مقابل باد
dialled U راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
sheets U طناب وصل به بادبان برای تنظیم ان در مقابل باد
stage set U تنظیم صحنه برای ایفای نقش معینی از نمایش
humidistat U اسبابی برای تنظیم ونگاهداری درجه رطوبت درحد معینی
windage U تنظیم کمان هنگام وجود بادعرضی برای دقت در هدفگیری
vent valve U دریچه روی بالن برای رهاکردن گاز یا هوا و تنظیم صعود
setting up U نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
sets U نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
set U نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
docket U صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
docketed U صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
dockets U صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
docketing U صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
tabulation U نقاط تنظیم در امتداد یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab متوقف میشود
stopping U نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی
stop U نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی
Tune in next week for another episode of 'Happy Hour'. U هفته آینده کانال [تلویزیون] را برای قسمت دیگری از {ساعت شادی} تنظیم کنید.
stopped U نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی
stops U نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی
MIDI setup map U فایلی که حاوی تمام داده مورد نیاز برای بیان تنظیم MIDI Mapper باشد
T committee U انجمن ANSI که استانداردهای ارتباطی دیجیتال برای آمریکا تنظیم میکند , به ویژه سرویسهای ISDN
cases U جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
case U جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
warm standby U وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
storage U TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
Mandlebrot set U تساوی ریاضی که به صورت بازگشتی برای تنظیم مقادیر به کار می رود. هنگام رسم آنرا در تصویر بخش شده
verbal note U شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
spotting charge U خرج مشقی برای تصحیحات دیدبانی خرج مخصوص تنظیم تیر
parameters U استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
parameter U استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
vertical U تنظیم فضا بین خط وط متن برای برقرارکردن یک متن در یک صفحه
text U فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
texts U فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
fine tune U تنظیم خصوصیات و پارامترهای نرم افزار و سخت افزار برای افزایش کارایی
tune U تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
toe weight U وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
tunes U تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
tunes U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
commoners U پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
commonest U پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
common U پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
indexing U استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
compensating relief valve U شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
refresh U قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshed U قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshes U قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
time U تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
times U تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
correct U تنظیم کردن غلط گیری کردن اصلاح کردن
timed U تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
correcting U تنظیم کردن غلط گیری کردن اصلاح کردن
corrects U تنظیم کردن غلط گیری کردن اصلاح کردن
mastered U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
master U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
masters U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
bilinear filtering U مرکب با توجه به چهار پیکسل تنظیم شده اطراف هر پیکسل برای بررسی اینکه تغییری در رنگ آنها و جود نداشته باشد
calibrated U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
calibrates U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
calibrate U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
calibrating U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
stet processus U گزارش اصلاحی تنظیم کردن ترک دعوی کردن
canards U رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
canard U رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
set out U شرح دادن تنظیم کردن تعیین کردن
compensates U تنظیم کردن میزان کردن تاوان دادن
compensated U تنظیم کردن میزان کردن تاوان دادن
compensate U تنظیم کردن میزان کردن تاوان دادن
self- U قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
tune U تنظیم کردن
make out U تنظیم کردن
regularised U تنظیم کردن
redact U تنظیم کردن
adjust U تنظیم کردن
regulated U تنظیم کردن
adjusts U تنظیم کردن
regularises U تنظیم کردن
to make out U تنظیم کردن
regularizes U تنظیم کردن
regulating U تنظیم کردن
regularized U تنظیم کردن
formulate U تنظیم کردن
regularize U تنظیم کردن
regulates U تنظیم کردن
regularizing U تنظیم کردن
adjusting U تنظیم کردن
regularising U تنظیم کردن
to draw out U تنظیم کردن
calibrating U تنظیم کردن
classifying U تنظیم کردن
frame U تنظیم کردن
adjustments U تنظیم کردن
to put in to shape U تنظیم کردن
classify U تنظیم کردن
calibrates U تنظیم کردن
to draw up U تنظیم کردن
to set out U تنظیم کردن
calibrated U تنظیم کردن
calibrate U تنظیم کردن
adjustment U تنظیم کردن
attends U تنظیم کردن
tunes U تنظیم کردن
attend U تنظیم کردن
regiments U تنظیم کردن
regiment U تنظیم کردن
lineup U تنظیم کردن
set up U تنظیم کردن
regulate U تنظیم کردن
formulates U تنظیم کردن
formulated U تنظیم کردن
formulating U تنظیم کردن
lay down U تنظیم کردن
attending U تنظیم کردن
classifies U تنظیم کردن
on U فرمان سمت خوب درتیراندازی با تانک لوله تانک در سمت هدف است
adjusting U مطابق کردن تنظیم کردن تعدیل کردن
adjusts U مطابق کردن تنظیم کردن تعدیل کردن
ranging U تنظیم کردن اسلحه
ranging U تنظیم تیر کردن
set the clock U ساعت را تنظیم کردن
tune up U موتور را تنظیم کردن
reconstituted U تنظیم مقیاس کردن
pre-sets U از پیش تنظیم کردن
pre-setting U از پیش تنظیم کردن
reconstitute U تنظیم مقیاس کردن
pre-set U از پیش تنظیم کردن
adjustments U تنظیم و میزان کردن
draw up U کارها را تنظیم کردن
reconstitutes U تنظیم مقیاس کردن
spots U تنظیم تیر کردن
preset U از پیش تنظیم کردن
reconstituting U تنظیم مقیاس کردن
spot U تنظیم تیر کردن
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
replenishing U تنظیم کردن روغن سلاحها
replenished U تنظیم کردن روغن سلاحها
adjusts U تصفیه نمودن تنظیم کردن
replenishes U تنظیم کردن روغن سلاحها
zeros U روی صفر تنظیم کردن
zeroes U روی صفر تنظیم کردن
order U سفارش دادن تنظیم کردن
adjusting U میزان کردن تنظیم کنید
adjusting U تصفیه نمودن تنظیم کردن
zero U روی صفر تنظیم کردن
adjusts U میزان کردن تنظیم کنید
replenish U تنظیم کردن روغن سلاحها
to draw up a contract U قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
sight in U تنظیم کردن دید در تفنگ
timing U تنظیم زمان عمل کردن موتور
locate U 1-قرار دادن یا تنظیم کردن . 2-یافتن
setting up U بستن درجه به سلاح تنظیم کردن
indict U علیه کسی ادعانامه تنظیم کردن
pressurising U فشارهوای داخل سفینه را تنظیم کردن
pilots U اسباب تنظیم ومیزان کردن چیزی
pressurises U فشارهوای داخل سفینه را تنظیم کردن
edit U تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
pressurize U فشارهوای داخل سفینه را تنظیم کردن
pressurizes U فشارهوای داخل سفینه را تنظیم کردن
located U 1-قرار دادن یا تنظیم کردن . 2-یافتن
locates U 1-قرار دادن یا تنظیم کردن . 2-یافتن
locating U 1-قرار دادن یا تنظیم کردن . 2-یافتن
sets U بستن درجه به سلاح تنظیم کردن
set U بستن درجه به سلاح تنظیم کردن
edited U تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
piloted U اسباب تنظیم ومیزان کردن چیزی
pressurizing U فشارهوای داخل سفینه را تنظیم کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com