English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (31 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
reconstitute U تنظیم مقیاس کردن
reconstituted U تنظیم مقیاس کردن
reconstitutes U تنظیم مقیاس کردن
reconstituting U تنظیم مقیاس کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nominal scale U شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
calibration U تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
sight adjustment U تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
barleycorn U مقیاس وزنی برابر 8460/0 گرم مقیاس طولی برابر5/8میلیمتر
rood U مقیاس سطحی معادل یک چهارم جریب مقیاس طولی که درانگلستان 7 الی 8 یارد است
tune U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting U تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
tunes U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
scale U مقیاس کردن
scaling U مقیاس کردن
centigrade temperature scale U مقیاس دمای سانتی گراد مقیاس دمای سلیسوس
scale factor U ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
to scale up or down U مقیاس چیزیرابزرگتر یاکوچکتر کردن
reconstitute U تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstituting U تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstituted U تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstitutes U تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
batch U با مقیاس تقسیم کردن عملیات مربوط به بتن
batches U با مقیاس تقسیم کردن عملیات مربوط به بتن
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
small scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small-scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
tunes U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
ratioing U کوچک و بزرگ کردن عکس به مقیاس معین برای استفاده در موزاییکهای عکسی
timed U تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
correct U تنظیم کردن غلط گیری کردن اصلاح کردن
correcting U تنظیم کردن غلط گیری کردن اصلاح کردن
corrects U تنظیم کردن غلط گیری کردن اصلاح کردن
time U تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
times U تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
calibrated U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
calibrating U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
calibrates U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
calibrate U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
stet processus U گزارش اصلاحی تنظیم کردن ترک دعوی کردن
compensate U تنظیم کردن میزان کردن تاوان دادن
compensates U تنظیم کردن میزان کردن تاوان دادن
set out U شرح دادن تنظیم کردن تعیین کردن
compensated U تنظیم کردن میزان کردن تاوان دادن
adjusting U تنظیم کردن
to set out U تنظیم کردن
classify U تنظیم کردن
attend U تنظیم کردن
adjusts U تنظیم کردن
formulating U تنظیم کردن
adjust U تنظیم کردن
redact U تنظیم کردن
to put in to shape U تنظیم کردن
calibrated U تنظیم کردن
calibrates U تنظیم کردن
formulates U تنظیم کردن
attending U تنظیم کردن
formulated U تنظیم کردن
attends U تنظیم کردن
set up U تنظیم کردن
tune U تنظیم کردن
make out U تنظیم کردن
calibrate U تنظیم کردن
adjustment U تنظیم کردن
adjustments U تنظیم کردن
regulate U تنظیم کردن
regulated U تنظیم کردن
regulates U تنظیم کردن
frame U تنظیم کردن
to draw out U تنظیم کردن
to draw up U تنظیم کردن
regiment U تنظیم کردن
regiments U تنظیم کردن
lay down U تنظیم کردن
calibrating U تنظیم کردن
classifying U تنظیم کردن
lineup U تنظیم کردن
regularizing U تنظیم کردن
regularises U تنظیم کردن
regularising U تنظیم کردن
regularize U تنظیم کردن
tunes U تنظیم کردن
regularized U تنظیم کردن
formulate U تنظیم کردن
regularizes U تنظیم کردن
classifies U تنظیم کردن
regulating U تنظیم کردن
to make out U تنظیم کردن
regularised U تنظیم کردن
pages U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
adjusting U مطابق کردن تنظیم کردن تعدیل کردن
adjusts U مطابق کردن تنظیم کردن تعدیل کردن
ranging U تنظیم تیر کردن
draw up U کارها را تنظیم کردن
ranging U تنظیم کردن اسلحه
pre-set U از پیش تنظیم کردن
pre-sets U از پیش تنظیم کردن
preset U از پیش تنظیم کردن
tune up U موتور را تنظیم کردن
adjustments U تنظیم و میزان کردن
spot U تنظیم تیر کردن
set the clock U ساعت را تنظیم کردن
pre-setting U از پیش تنظیم کردن
spots U تنظیم تیر کردن
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
order U سفارش دادن تنظیم کردن
replenished U تنظیم کردن روغن سلاحها
adjusting U میزان کردن تنظیم کنید
to draw up a contract U قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
zeros U روی صفر تنظیم کردن
replenishing U تنظیم کردن روغن سلاحها
replenishes U تنظیم کردن روغن سلاحها
zeroes U روی صفر تنظیم کردن
replenish U تنظیم کردن روغن سلاحها
zero U روی صفر تنظیم کردن
adjusting U تصفیه نمودن تنظیم کردن
adjusts U تصفیه نمودن تنظیم کردن
sight in U تنظیم کردن دید در تفنگ
adjusts U میزان کردن تنظیم کنید
mount U تنظیم کردن وسیله یا مدار در پایه
piloted U اسباب تنظیم ومیزان کردن چیزی
timing U تنظیم زمان عمل کردن موتور
edit U تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
billing U صورتحساب بدهی را تنظیم وارسال کردن
set U بستن درجه به سلاح تنظیم کردن
located U 1-قرار دادن یا تنظیم کردن . 2-یافتن
setting up U بستن درجه به سلاح تنظیم کردن
indict U علیه کسی ادعانامه تنظیم کردن
mounts U تنظیم کردن وسیله یا مدار در پایه
locate U 1-قرار دادن یا تنظیم کردن . 2-یافتن
pilots U اسباب تنظیم ومیزان کردن چیزی
edited U تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
pressurising U فشارهوای داخل سفینه را تنظیم کردن
pressurises U فشارهوای داخل سفینه را تنظیم کردن
pressurize U فشارهوای داخل سفینه را تنظیم کردن
pressurizes U فشارهوای داخل سفینه را تنظیم کردن
pressurizing U فشارهوای داخل سفینه را تنظیم کردن
indicts U علیه کسی ادعانامه تنظیم کردن
indicting U علیه کسی ادعانامه تنظیم کردن
locating U 1-قرار دادن یا تنظیم کردن . 2-یافتن
indicted U علیه کسی ادعانامه تنظیم کردن
locates U 1-قرار دادن یا تنظیم کردن . 2-یافتن
pilot U اسباب تنظیم ومیزان کردن چیزی
sets U بستن درجه به سلاح تنظیم کردن
sight alinement U تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
zero U تنظیم کردن دید برای دقت درتیراندازی
zeros U تنظیم کردن دید برای دقت درتیراندازی
wake up U تنظیم کردن یا شروع یا مقدار اولیه دادن
call book U دفتر بیدار کردن و تنظیم نوبت نگهبانی
zero beat U تنظیم کردن دقیق موج دستگاه وفرکانس ان
zeroes U تنظیم کردن دید برای دقت درتیراندازی
to balance out U میزان کردن [تنظیم کردن ]
aligns U تنظیم کردن تطبیق کردن
edited U تصحیح کردن تنظیم کردن
aligning U تنظیم کردن تطبیق کردن
control U نظارت کردن تنظیم کردن
adjusting U تعدیل کردن تنظیم کردن
aligned U تنظیم کردن تطبیق کردن
adjusts U تعدیل کردن تنظیم کردن
controlling U نظارت کردن تنظیم کردن
controls U نظارت کردن تنظیم کردن
edit U تصحیح کردن تنظیم کردن
align U تنظیم کردن تطبیق کردن
zeroes U قلق گیری کردن تنظیم درجه جنگ افزار
adapt U تغییر یا تنظیم یا اضافه کردن به چیزی تا مناسب شود
zeros U قلق گیری کردن تنظیم درجه جنگ افزار
adapting U تغییر یا تنظیم یا اضافه کردن به چیزی تا مناسب شود
zero U قلق گیری کردن تنظیم درجه جنگ افزار
adapts U تغییر یا تنظیم یا اضافه کردن به چیزی تا مناسب شود
to tune in TV [radio] U روی کانال مشخصی تلویزیون [رادیو] را تنظیم کردن
to kern U کاهش دادن [و تنظیم کردن ] فاصله دخشه ها [فناوری چاپ]
halving adjustment U تنظیم نیم حبابها به منظورتراز کردن دستگاههای اندازه گیر
weather helm U تنظیم سکان برای خنثی کردن اثر جریان هوا
dialled U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialed U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dial U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
ranges U تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
dials U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
range U تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
ranged U تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
blue key U نقطه کمکی ابی برای تنظیم عکس در موقع فاهر کردن فیلم
adaptations U توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
adaptation U توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
sidelay U تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
go no go U اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
clock U مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
clocks U مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
image U تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
collimate U تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
images U تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
full size U بخ مقیاس یک به یک
meters U مقیاس
k scale U مقیاس ک
measure U مقیاس
meter U مقیاس
t scale U مقیاس T
metre U مقیاس
z scale U مقیاس " زی "
f scale U مقیاس اف
criterion U مقیاس
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com