Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 48 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tension
U
تنش کشمکش
tensions
U
تنش کشمکش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
scuffle
U
کشمکش
scuffle
U
کشمکش کردن دست بیقه شدن با
scuffled
U
کشمکش
scuffled
U
کشمکش کردن دست بیقه شدن با
scuffles
U
کشمکش
scuffles
U
کشمکش کردن دست بیقه شدن با
scuffling
U
کشمکش
scuffling
U
کشمکش کردن دست بیقه شدن با
struggle
U
کشمکش تنازع
struggled
U
کشمکش تنازع
struggles
U
کشمکش تنازع
struggling
U
کشمکش تنازع
bout
U
کشمکش
bouts
U
کشمکش
conflict
U
کشمکش نبرد
conflicted
U
کشمکش نبرد
conflicts
U
کشمکش نبرد
war
U
کشمکش کردن
wars
U
کشمکش کردن
scrimmage
U
هنگامه کشمکش
scrimmages
U
هنگامه کشمکش
toil
U
کار پر زحمت کشمکش
toiled
U
کار پر زحمت کشمکش
toiling
U
کار پر زحمت کشمکش
wrestle
U
کشتی کشمکش
wrestled
U
کشتی کشمکش
wrestles
U
کشتی کشمکش
spat
U
کشمکش کردن سیلی
skirmish
U
کشمکش
skirmishes
U
کشمکش
tussle
U
مسابقه جسمانی کشمکش
tussled
U
مسابقه جسمانی کشمکش
tussles
U
مسابقه جسمانی کشمکش
tussling
U
مسابقه جسمانی کشمکش
wrestling
U
کشمکش
agonist
U
دچار کشمکش
antagonise
U
کشمکش کردن
battle royal
U
نزاع سخت کشمکش خصومت امیز
cut and thrust
U
کشمکش دست بیقه
fabianism
U
نحله سوسیالیستی معتدل که به سال 4881 درانگلستان تشکیل شد و در واقع پایه حزب کارگر محسوب میشود . اصحاب این مسلک باعقاید مارکس در زمینه لزوم کشمکش طبقاتی و نیز انقلاب و شدت عمل جهت وصول به اهداف سوسیالیزم موافقت ندارند
melec
U
کشمکش
stour
U
کشمکش عجله
wintle
U
کشمکش کردن
in-fighting
U
کشمکش درونی
to scramble for something
U
هجوم کردن با عجله برای چیزی
[با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
row
U
کشمکش
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com