Perdic | تنزیل بدون حق رجوع | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	discount without recourse U	تنزیل بدون حق رجوع

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	sans recours U	بدون رجوع
	without recourse U	بدون رجوع
	interests U	تنزیل
	discounts U	تنزیل
	discounting U	تنزیل
	interest U	تنزیل
	discount U	تنزیل
	discounted U	تنزیل
	usurious U	تنزیل خوار
	bank discount U	تنزیل بانکی
	factoring agent U	عامل تنزیل
	rate of discount U	نرخ تنزیل
	bill broker U	واسطه تنزیل
	degrade U	تنزیل رتبه
	discount house U	موسسه تنزیل
	degrades U	تنزیل رتبه
	fluctuation U	ترقی و تنزیل
	discount broker U	دلال تنزیل
	rediscount rate U	نرخ تنزیل مجدد
	discount rate policy U	سیاست نرخ تنزیل
	discount with U	تنزیل کردن برات
	social discount rate U	نرخ تنزیل اجتماعی
	private rate of discount U	نرخ تنزیل خصوصی
	the interst accumulated U	تنزیل ان روی هم رفت
	bank rate of discount U	نرخ رسمی تنزیل
	to put out money to interest U	پول تنزیل دادن
	discounted value U	ارزش تنزیل شده
	bottom U	با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
	discounting U	با دادن تنزیل قبل از سررسیدنقد کردن
	downgrades U	جمع و جور کردن تنزیل رتبه
	downgraded U	جمع و جور کردن تنزیل رتبه
	discount U	با دادن تنزیل قبل از سررسیدنقد کردن
	downgrading U	جمع و جور کردن تنزیل رتبه
	downgrade U	جمع و جور کردن تنزیل رتبه
	discounted U	با دادن تنزیل قبل از سررسیدنقد کردن
	bottoms U	با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
	discounts U	با دادن تنزیل قبل از سررسیدنقد کردن
	discount house U	موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
	factoring agent U	فرد یا شرکتی که اسناد تجاری را تنزیل مینماید
	discounted cash flow U	مبلغ تنزیل شده پرداختها وهزینههای اتی
	bank rate U	مظنه رسمی تنزیل که توسط بانک مرکزی تعیین میشود
	without any reservation U	بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
	informally U	بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
	unformed U	بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
	flattest U	ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
	flat U	ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
	of no interest U	بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
	independently U	آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
	Taoism U	روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
	parataxis U	مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
	lynch law U	مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
	unbranched U	بدون انشعاب بدون شعبه
	achylous U	بدون کیلوس بدون قیلوس
	unstressed U	بدون اضطراب بدون کشش
	offhand U	بدون مقدمه بدون تهیه
	reversion U	رجوع
	right of withdrawal U	حق رجوع
	withdrawing U	رجوع
	right of withdrawel U	حق رجوع
	right of revocation U	حق رجوع
	ademption U	رجوع
	recourse to U	حق رجوع به
	appeals U	رجوع
	appeal U	رجوع
	revocation U	رجوع
	epanorthosis U	رجوع
	referral U	رجوع
	referrals U	رجوع
	respect U	رجوع
	respects U	رجوع
	appealed U	رجوع
	reversioner U	دارای حق رجوع
	refers U	رجوع کردن به
	revocable U	قابل رجوع
	refer U	رجوع کردن
	reversion U	رجوع از هبه
	referred U	رجوع کردن
	absolute cell reference U	رجوع مطلق سل
	recourse action U	رجوع به دادگاه
	references U	مراجعه رجوع
	referred U	رجوع کردن به
	refer U	رجوع کردن به
	revocation of divorce U	رجوع از طلاق
	revoke U	رجوع کردن
	client U	ارباب رجوع
	clients U	ارباب رجوع
	vide U	رجوع شود به
	clientage U	ارباب رجوع
	revert U	رجوع کردن
	reverted U	رجوع کردن
	reverts U	رجوع کردن
	revoking U	رجوع کردن
	revokes U	رجوع کردن
	reverting U	رجوع کردن
	revoked U	رجوع کردن
	clientele U	ارباب رجوع
	refers U	رجوع کردن
	reference U	مراجعه رجوع
	appeal to arbitration U	رجوع به حکمیت
	someone U	رجوع شود به somebody
	adeem U	رجوع کردن
	annexe U	رجوع شود به annex
	seagull U	رجوع شود به gull
	seagulls U	رجوع شود به gull
	ecumenicism U	رجوع شود به ecumensim
	sideburns U	رجوع شود به burnsides
	dock workers U	رجوع شود به longshoreman
	substandard U	رجوع شود به nonstandard
	sun-up U	رجوع شود به sunrise
	Scandinavia U	رجوع شود به PeninsulaScandinavian
	river blindness U	رجوع شود به onchocerciasis
	disenfranchise U	رجوع شود به disfranchise
	dock worker U	رجوع شود به longshoreman
	Christmas Island U	رجوع شود به Kiritimati
	oops U	رجوع شود به whoops
	Peking U	رجوع شود به Beijing
	disenfranchises U	رجوع شود به disfranchise
	petroleum jelly U	رجوع شود به petrolatum
	phrasing U	رجوع شود به phraseology
	disenfranchised U	رجوع شود به disfranchise
	sweltering U	رجوع شود به sultry
	tie-pin U	رجوع شود به stickpin
	underarm U	رجوع شود به underhand
	to throw back U	رجوع باصل کردن
	curvy U	رجوع شود به curvaceous
	unexceptional U	رجوع شود به unexceptionable
	court shoes U	رجوع شود به pump
	court shoe U	رجوع شود به pump
	courgettes U	رجوع شود به zucchini
	cos U	رجوع شود به romaine
	commonality U	رجوع شود به commonalty
	tut-tutting U	رجوع شود به tut
	commonalities U	رجوع شود به commonalty
	airletter U	رجوع شود به aerogramme
	tie-pins U	رجوع شود به stickpin
	airletters U	رجوع شود به aerogramme
	disenfranchising U	رجوع شود به disfranchise
	tsarina U	رجوع شود به czarina
	tsarinas U	رجوع شود به czarina
	tzarinas U	رجوع شود به czarina
	tut-tut U	رجوع شود به tut
	tut-tuts U	رجوع شود به tut
	tut-tutted U	رجوع شود به tut
	czarinas U	رجوع شود به czarina
	loudhailers U	رجوع شود به bullhorn
	mercy killings U	رجوع شود به euthanasia
	mind-blowing U	رجوع شود به psychedelic
	charladies U	رجوع شود به charwoman
	jewellery U	رجوع شود به jewelry
	charlady U	رجوع شود به charwoman
	impressionistic U	رجوع شود به impressionist
	hardball U	رجوع شود به baseball
	GB U	رجوع شود به sarin
	British Honduras U	رجوع شود به Belize
	mercy killing U	رجوع شود به euthanasia
	budgies U	رجوع شود به budgerigar
	loudhailer U	رجوع شود به bullhorn
	loofahs U	رجوع شود به luffa
	loofah U	رجوع شود به luffa
	lichees U	رجوع شود به litchi
	lychee U	رجوع شود به litchi
	lychees U	رجوع شود به litchi
	macho U	رجوع شود بهmachismo
	catherine wheels U	رجوع شود به pinwheel
	catherine wheel U	رجوع شود به pinwheel
	modernistic U	رجوع شود به modern
	newsagent U	رجوع شود به newsdealer
	flysheets U	رجوع شود به pamphlet
	patron U	مشتری یا ارباب رجوع
	patrons U	مشتری یا ارباب رجوع
	offloading U	رجوع شود به unload
	offloads U	رجوع شود به unload
	fiefdom U	رجوع شود بهfief
	chomping U	رجوع شود به champ
	down-market U	رجوع شود به downscale
	dossers U	رجوع شود به dossal
	dosser U	رجوع شود به dossal
	budgie U	رجوع شود به budgerigar
	fiefdoms U	رجوع شود بهfief
	newsagents U	رجوع شود به newsdealer
	offload U	رجوع شود به unload
	fistfuls U	رجوع شود به handful
	chomp U	رجوع شود به champ
	breastbone U	رجوع شود به sternum
	boiler suits U	رجوع شود به coveralls
	boiler suit U	رجوع شود به coveralls
	offloaded U	رجوع شود به unload
	fistful U	رجوع شود به handful
	chomps U	رجوع شود به champ
	upmarket U	رجوع شود به upscale
	chomped U	رجوع شود به champ
	breastbones U	رجوع شود به sternum
	reference U	مراجعه و رجوع کردن
	wildebeest U	رجوع شود به gun
	references U	مراجعه و رجوع کردن
	vibes U	رجوع شود به vibraphone
	lucky dips U	رجوع شود به bag grab
	one-armed bandit U	رجوع شود به machine slot
	one-armed bandits U	رجوع شود به machine slot
	pack ice U	رجوع شود به pack ice