English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cathedral U تمایل نوک بالهای هواپیما به طرف پایین نسبت به ریشه بالها
cathedrals U تمایل نوک بالهای هواپیما به طرف پایین نسبت به ریشه بالها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vortex breakdown/brust U جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
wingspans U طول بالهای هواپیما
wingspan U طول بالهای هواپیما
diathesis U تمایل یا حساسیت نسبت به چیزی
negative diheral U تمایل بال یا سایر ایرفویلهابطرف پایین
p in favour of a person U تمایل بی جهت نسبت بکسی طرفداری تعصب امیزازکسی
wing heavy U تمایل هواپیما برای گردش درجهت حول محور طولی
pitches U بالاو پایین رفتن هواپیما یا قایق
pitch U بالاو پایین رفتن هواپیما یا قایق
wing position U وضعیت بال نسبت به بدنه هواپیما
airspeeds U سرعت هواپیما نسبت به هوای محیط خود
airspeed U سرعت هواپیما نسبت به هوای محیط خود
limiting velocity U بیشترین سرعت هواپیما تحت زاویه معین نسبت به افق
bilge U پایین ترین قسمت ساختمان هواپیما که اب کثافات و دیگرضایعات در ان جمع میشود
localizer U انتن سمت نما یا تعیین کننده محل هواپیما نسبت به مسیرباند فرود
artificial horizon U یکی از الات اصلی کابین خلبان که وضعیت هواپیما را نسبت به افق نشان میدهد
paisley U بته جقه [ریشه های این طرح را به پارچه های شال کشمیری کرمان نسبت می دهند.]
margin propensity to consume U تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
absolute ceiling حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
dragon design U طرح اژدها [در فرش های چین که مظهر قدرت امپراتور است. این طرح را به قرن شانزدهم میلادی نسبت داده و بعضی ریشه آن را کرمان می دانند.]
Ghiordes [Gordes] U شهر گردیز [جوردیز در آسیای صغیر که ریشه اصلی طرح های محرابی را به این شهر نسبت می دهند و تاریخ آن به دویست سال پیش باز می گردد.]
decalage U اختلاف زاویه نصب بالها درهواپیما
machine number U عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
columns U در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است
column U در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است
warping U پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
rhizogenic U تولید کننده ریشه ریشه اور
radicate U ریشه گرفتن ریشه دار شدن
rhizogenetic U تولید کننده ریشه ریشه اور
mealy wings U بالهای غباردار
pectorla fins U بالهای سینه
pectorla fins U بالهای جلوماهی
impennate U دارای بالهای رشد نکرده
to strike root U ریشه گرفتن ریشه دواندن
to take root U ریشه گرفتن ریشه دوانیدن
khatayi U طرح یا گل های ختائی [این نگاره در کنار گل های شاه عباسی در اکثر فرش های لچک ترنج و افشان بکار رفته و جلوه ای از گل های نیلوفر آبی را نشان می دهد. ریشه این طرح را به نقاشی های ساسانیان نسبت می دهند.]
pinniped U که بالهای شنایی داردچون خوک ابی
rotaglider U گلایدرهایی که دارای بالهای دورانی ازاد هستند
woodruff U حشره مصنوعی دارای بالهای سیاه و سفید
wing box U ساختمان اصلی بالهای مدرن استرس اسکین
frigate bird U مرغابی دریاهای گرمسیری که بالهای بلندقوی دارد
leverage U نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
lift fan U توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
ohm's law U جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
liftjet U توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
crabs U پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
crab U پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
downhaul U پایین کشیدن رشته پایین کشنده
depresses U پایین دادن لوله پایین اوردن
depress U پایین دادن لوله پایین اوردن
attributable U قابل نسبت دادن نسبت دادنی
prorata U برحسب نسبت معین بهمان نسبت
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
sailwing U هواپیمایی که بالهای ان تنهادرصورت وجود باد نسبی شکل و برش نمای یک ایرفویل را به خود میگیرند
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
down U سوی پایین بطرف پایین
nationallism U مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
vertically U از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
plaiting U [نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
possitive stagger U ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیمای دوباله بطوریکه لبه حمله بال بالایی جلوترازبخش متنافر بال پایینی باشد
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
negative stagger U ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیماهی دوباله بطوریکه لبه حمله بال پایینی جلوتراز بخش متنافر بال بالایی قرارگیرد
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
liking U تمایل
aclinic U بی تمایل
orientation U تمایل
propensity U تمایل
trepan U تمایل
gravitation U تمایل
sentiment U تمایل
addictedness U تمایل
appetence or tency U تمایل
would U تمایل
proclivity U تمایل
proclivities U تمایل
appetency U تمایل
appetence U تمایل
tendency U تمایل
declination U تمایل
propensities U تمایل
intentions U تمایل
left justification U تمایل به چپ
leaning U تمایل
disinclined U بی تمایل
unwilling U بی تمایل
intention U تمایل
tendencies U تمایل
trends U تمایل
disposition U تمایل
leanings U تمایل
trend U تمایل
pendulum U تمایل
recumbency U تمایل
proneness U تمایل
month's mind U تمایل
nisus U تمایل
pendulums U تمایل
predilections U تمایل قبلی
caprice U تمایل فکری
caprices U تمایل فکری
propensities U تمایل طبیعی
predilection U تمایل قبلی
affects U تمایل داشتن
fantasy U میل تمایل
affect U تمایل داشتن
hangs U تردید تمایل
hang U تردید تمایل
gusts U تمایل مزمزه
inclining U تعظیم تمایل
aptitudes U تمایل طبیعی
aptitude U تمایل طبیعی
inclination U تمایل شیب
against his grain U برخلاف تمایل او
antipathetic U فاقد تمایل
gust U تمایل مزمزه
streaked U تمایل میل
streaking U تمایل میل
streaks U تمایل میل
fantasies U میل تمایل
tilt U کجی تمایل
tilted U کجی تمایل
tilts U کجی تمایل
disinclination U عدم تمایل
veins U حالت تمایل
vein U حالت تمایل
preoccupation U تمایل شیفتگی
landscape orientation U تمایل افقی
lean U تمایل داشتن
leaned U تمایل داشتن
propensity U تمایل طبیعی
preoccupations U تمایل شیفتگی
streak U تمایل میل
sinistral U تمایل بچپ
fugitiveness U تمایل به فرار
propend U تمایل داشتن
polarity U تمایل قطبی
polarities U تمایل قطبی
portraint orientation U تمایل عمودی
predispostion U تمایل قبلی
proclivity to steal U تمایل بدزدی
propensity to consume U تمایل به مصرف
the herd instinct U تمایل بگروه
work effort U تمایل به کار
trepan U تمایل داشتن
list U تمایل کجی
self immolation U تمایل به خودکشی
falloff U تمایل داشتن
wish [would like] U تمایل داشتن
declinatory U دارای تمایل
reactive tendency U تمایل واکنشی
central tendency U تمایل به مرکز
leans U تمایل داشتن
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
marginal propensity to absorb U تمایل نهائی به جذب
low marginal propensity to cunsume U تمایل ارام به مصرف
to take a ply U تمایل پیدا کردن
marginal propensity to expend U تمایل نهائی به مخارج
uptrend U تمایل بسوی بالا
turns U تمایل تغییر جهت
express willingness U اظهار تمایل کردن
take to U تمایل پیدا کردن
propensity to do evil U تمایل به بدی کردن
inclination for any thing U تمایل یا میل بچیزی
turn U تمایل تغییر جهت
kindlily U با تمایل به مهربانی مهربانانه
bias U تمایل بیک طرف
biases U تمایل بیک طرف
argumentativeness U تمایل یاعادت به جدال
hade U تمایل پیدا کردن
evasiveness U تمایل به طفره یاگریز
take to U تمایل پیدا کردن به
tilt angle U زاویه تمایل به طرفین
odds U تمایل بیک سو احتمالات
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com