English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tenor U تمایل صدای زیر مردانه
tenors U تمایل صدای زیر مردانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
contralto U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
barytone U میان صدای مردانه
honk U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony U صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
pings U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
ping U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voice U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinging U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voices U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voicing U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
chortled U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortle U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortles U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
monophthong U صدای ساده وتنها صدای بسیط
chortling U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
phut U تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
manfully U مردانه
manful U مردانه
manly U مردانه
mannish U مردانه
masculinely U مردانه
gamely U مردانه
virile U مردانه
manwise U مردانه
paroled U قول مردانه
singlet U زیرپوش مردانه
ulster U پالتوگشاد مردانه
parole U قول مردانه
paroling U قول مردانه
singlets U زیرپوش مردانه
paroles U قول مردانه
virile strength U نیروی مردانه
male courage U جرات مردانه
kilts U دامن مردانه
men's rooms U مستراح مردانه
kilt U دامن مردانه
men's room U مستراح مردانه
mannishness U ادای مردانه
mannishly U با ادای مردانه
man power U نیروی مردانه
saloon U آرایشگاه مردانه
smoking jacket U ژاکت مردانه
menswear U لباس مردانه
half hose U جوراب مردانه
masculine U نرینه مردانه
gentlemen's agreement U قول مردانه
sportsmanly U مردانه وار
men's apartments U قسمت مردانه
unisex U زنانه - مردانه
t shirt U زیرپیراهنی مردانه
male U مردانه نرینه
play fair U مردانه بازی کردن
haberdashers U فروشنده لباس مردانه
play fair U مردانه معامله کردن
haberdasher U فروشنده لباس مردانه
cuff U سردست پیراهن مردانه
cuffed U سردست پیراهن مردانه
cuffs U سردست پیراهن مردانه
fedora U کلاه نمدی مردانه
Stage party ( films , movies ) . U میهمانی ( فیلمهای ) مردانه
cuffing U سردست پیراهن مردانه
dress shirts U پیراهن عصر مردانه
dress shirt U پیراهن عصر مردانه
black tie U کت نیمه رسمی مردانه
stag U جلسه یا مهمانی مردانه
haberdashery U مغازه ملبوس مردانه
stags U جلسه یا مهمانی مردانه
sartorial U مربوط بلباس مردانه
black tie U لباس عصر مردانه
top hat U کلاه مردانه استوانهای
strong minded U دارای افکار مردانه
top hats U کلاه مردانه استوانهای
mannish U دارای رفتار مردانه
pyjamas U لباس خواب مردانه
to die game U مردانه جان دادن
dress shirts U پیراهن سفید مردانه
dress shirt U پیراهن سفید مردانه
skirl U صدای زیر صدای نی انبان
night shirt U پیراهن خواب مردانه یاپسرانه
inverness U یکجور ردای بی استین مردانه
jerkins U کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
mess jacket U ژاکت تنگ وکوتاه مردانه
cassi mere U پارچه پشمی جناغی مردانه
jerkin U کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
tux U لباس مردانه مخصوص چای عصر
tuxedos U لباس مردانه مخصوص چای عصر
tuxedo U لباس مردانه مخصوص چای عصر
This is the latest mens fashion. U این آخرین مد لباس مردانه است
masculinize U شخصیت مردانه در زنی بوجود اوردن
frock coats U نیم تنه دامن بلند مردانه فراک
shirt-tails U بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
shirt-tail U بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
frock coat U نیم تنه دامن بلند مردانه فراک
declination U تمایل
unwilling U بی تمایل
propensity U تمایل
left justification U تمایل به چپ
would U تمایل
tendencies U تمایل
proclivity U تمایل
proclivities U تمایل
propensities U تمایل
tendency U تمایل
disinclined U بی تمایل
trends U تمایل
trepan U تمایل
month's mind U تمایل
liking U تمایل
proneness U تمایل
addictedness U تمایل
recumbency U تمایل
aclinic U بی تمایل
nisus U تمایل
sentiment U تمایل
gravitation U تمایل
orientation U تمایل
leaning U تمایل
leanings U تمایل
intention U تمایل
pendulum U تمایل
appetence or tency U تمایل
appetency U تمایل
appetence U تمایل
pendulums U تمایل
trend U تمایل
intentions U تمایل
disposition U تمایل
billycock U نوعی کلاه گرد مردانه که ازنمد نرم ساخته میشود
inclination U تمایل شیب
proclivity to steal U تمایل بدزدی
predispostion U تمایل قبلی
portraint orientation U تمایل عمودی
trepan U تمایل داشتن
propensity U تمایل طبیعی
propend U تمایل داشتن
inclining U تعظیم تمایل
preoccupation U تمایل شیفتگی
the herd instinct U تمایل بگروه
work effort U تمایل به کار
antipathetic U فاقد تمایل
reactive tendency U تمایل واکنشی
preoccupations U تمایل شیفتگی
propensity to consume U تمایل به مصرف
self immolation U تمایل به خودکشی
sinistral U تمایل بچپ
propensities U تمایل طبیعی
landscape orientation U تمایل افقی
tilt U کجی تمایل
tilted U کجی تمایل
tilts U کجی تمایل
disinclination U عدم تمایل
list U تمایل کجی
polarities U تمایل قطبی
polarity U تمایل قطبی
lean U تمایل داشتن
leaned U تمایل داشتن
leans U تمایل داشتن
against his grain U برخلاف تمایل او
gust U تمایل مزمزه
streaks U تمایل میل
streaking U تمایل میل
streaked U تمایل میل
hang U تردید تمایل
hangs U تردید تمایل
fantasies U میل تمایل
fantasy U میل تمایل
affect U تمایل داشتن
affects U تمایل داشتن
wish [would like] U تمایل داشتن
predilections U تمایل قبلی
caprice U تمایل فکری
caprices U تمایل فکری
vein U حالت تمایل
veins U حالت تمایل
gusts U تمایل مزمزه
aptitudes U تمایل طبیعی
declinatory U دارای تمایل
predilection U تمایل قبلی
falloff U تمایل داشتن
central tendency U تمایل به مرکز
fugitiveness U تمایل به فرار
aptitude U تمایل طبیعی
streak U تمایل میل
twanging U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Susurrus U صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twangs U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twang U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
codpiece U روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
codpieces U روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
tendency toward something U تمایل به سوی چیزی
biases U تمایل بیک طرف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com