English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (40 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fish out U تمام کردن ذخیره ماهی یک منطقه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
earom U Only Read Alterableحافظه فقط خواندنی تغییرپذیرالکتریکی RO که میتواند بدون پاک کردن تمام اصلاعات ذخیره شده به طور انتخابی تغییرکند
put and take fishing U انداختن ذخیره ماهی به اب برای امادگی ماهیگیری درفصل
erase U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
erases U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
erased U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
erasing U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
sweep U تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
fish U ماهی صید کردن ماهی گرفتن
fished U ماهی صید کردن ماهی گرفتن
fishes U ماهی صید کردن ماهی گرفتن
partial carry U فضای ذخیره سازی موقت تمام ارقام نقلی جمع کننده موازی بجای ارسال مستقیم
ranging U تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
drop zone U منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
register U ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
registers U ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
registering U ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
terminate U تمام شدن تمام کردن
terminates U تمام شدن تمام کردن
terminated U تمام شدن تمام کردن
lapped U یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lap U یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
positioned U مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
position U مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
damage area U منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens U منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
sanctuary U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
airspace reservation U منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
run up area U منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
area of military significant fallout U منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
landing area U منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
service area U منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
pomfret U یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
staging area U منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
leave area U منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
haven submarine U منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
grid zone U منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
polynia U منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
sea horse U موجود افسانهای که نصف بدنش اسب ونصف دیگرش ماهی بوده گراز ماهی
heck U ماهی بند:بندی که ماهی رادررودخانه نگاه میدارد
escolar U نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
concentration area U منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
skid row <idiom> U منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
area oriented U بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
guppies U ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
guppy U ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
mackerel U ماهی خال مخالی ماهی اسقومری
haddock U ماهی روغن کوچک قسمی ماهی
transit area U منطقه ترانزیت یا پیاده وسوار کردن بار یا سوار کردن پرسنل
paddocks U منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
paddock U منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
stock U ذخیره ذخیره کردن
stocked U ذخیره ذخیره کردن
storage U ذخیره کردن ذخیره
stockage U ذخیره کردن ذخیره
remotest U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
combat zone U منطقه رزمی منطقه نبرد
sectors U منطقه عمل منطقه مسئولیت
remoter U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remote U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
zone of fire U منطقه اتش منطقه تیراندازی
crossing area U منطقه گذار منطقه پایاب
sector U منطقه عمل منطقه مسئولیت
kill area U منطقه خطر منطقه تلفات
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
grayfish U نوعی ماهی روغن سگ ماهی
holding area U منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
illuminates U روشن کردن منطقه
area monitoring U مراقبت کردن از منطقه
infiltrate U نفوذ کردن در منطقه
infiltrates U نفوذ کردن در منطقه
infiltrated U نفوذ کردن در منطقه
illuminating U روشن کردن منطقه
infiltrating U نفوذ کردن در منطقه
illuminate U روشن کردن منطقه
motif U گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
associative storage U یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
screening, screenings U دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screens U دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screened U دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screen U دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
beta software U نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
play out U خسته کردن ماهی
illuminations U روشن کردن منطقه روشنایی
search light illumination U روشن کردن منطقه با نورافکن
illumination U روشن کردن منطقه روشنایی
altitude acclimatization U عادت کردن به ارتفاع منطقه
attained U تمام کردن
to finish off U تمام کردن
fulfils U تمام کردن
to see out U تمام کردن
attains U تمام کردن
run out of U تمام کردن
get through U تمام کردن
fulfill U تمام کردن
go through with <idiom> U تمام کردن
fulfills U تمام کردن
fulfilling U تمام کردن
to see through U تمام کردن
to run away with U تمام کردن
get (something) over with <idiom> U تمام کردن
integrates U تمام کردن
fulfil U تمام کردن
fulfilled U تمام کردن
to fill out U تمام کردن
integrating U تمام کردن
fiddle away U تمام کردن
attain U تمام کردن
attaining U تمام کردن
forth U تمام کردن
integrate U تمام کردن
use up U تمام کردن
to eat up U تمام کردن
axial route U مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
clandestine assembly area U منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
line crosser U فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
demolition target U منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
comparative cover U پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
CDs U DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CD U DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
pickup zone U منطقه بارگیری و بار کردن وسایل
illumination plan U طرح روشن کردن منطقه نبرد
area blocking U سد راه کردن رقیب در منطقه معین
make a day of it <idiom> U تمام روزکار کردن
to apply for written testimony U استشهاد تمام کردن
nip and tuck <idiom> U به سختی تمام کردن
exhaust U تمام کردن بادقت بحث کردن
exhausts U تمام کردن بادقت بحث کردن
mopping up U پاک کردن منطقه ازوجود بقایای دشمن
call it quits <idiom> U متوقف کردن تمام کار
use up U تمام شدن مصرف کردن
to get done with U خاتمه دادن تمام کردن
ceasing U بند امدن تمام کردن
see out <idiom> U تمام کردن وخارج شدن
process U بانجام رساندن تمام کردن
processes U بانجام رساندن تمام کردن
cease U بند امدن تمام کردن
ceases U بند امدن تمام کردن
shoot one's wad <idiom> U تمام پول را خرج کردن
done with <idiom> U تمام کردن استفاده از چیزی
ended U تمام کردن خاتمه دادن
end U تمام کردن خاتمه دادن
do one's best <idiom> U تمام تلاش خودرا کردن
unquote U نقل قول را تمام کردن
ends U تمام کردن خاتمه دادن
ceased U بند امدن تمام کردن
for all one is worth <idiom> U تمام سعی خودرا کردن
put one's foot down <idiom> U با تمام وجود اعتراض کردن
dost U بپایان رسانیدن تمام کردن
volume U کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
volumes U کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
interior label U برچسب مشخصات ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی
storage U حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
mass storage U وسیله ذخیره پشتیبان که قادر به ذخیره سایز حجم زیاد داده است
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
separation zone U منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
launching area U منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
demolition guard U نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
demilitarization U تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
defense coastal area U منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
highs U تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
highest U تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
permanent U فایل داده که در وسیله ذخیره سازی پشتیبان ذخیره شده مثل دیسک درایو
high U تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
mail box U فضای ذخیره سازی الکترونیکی با آدرس که پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
illumination by reflection U روشن کردن منطقه از طریق انعکاس یا شکست نور
island bases U پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
finish U تمام کردن رنگ وروغن زدن
polish off U از جلو کسی درامدن تمام کردن
To consume all ones energy . U تمام نیروی خودرا مصرف کردن
finishes U تمام کردن رنگ وروغن زدن
mailbox U فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
volatile memory U حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
mailboxes U فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
reservoir U سرباز احتیاط یا ذخیره روغن ذخیره توپ
reservoirs U سرباز احتیاط یا ذخیره روغن ذخیره توپ
junk U پاک کردن یا حذف کردن از فایل ذخیره سازی که دیگر استفاده نمیشود
paddocks U منطقه اماده و زین کردن و گردش اسب پیش ازمسابقه
staging area U فاصله بین منطقه اماده کردن اتومبیل و نقطه شروع
break out U نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
paddock U منطقه اماده و زین کردن و گردش اسب پیش ازمسابقه
erasing U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
strike out U تمام کردن بازی با سه استرایک پی در پی در بخش دهم
speeds U مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
erase U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
speed U مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
speeding U مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
erased U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erases U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
zapping U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zap U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapped U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zaps U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
softer U نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
read U گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
soft U نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
softest U نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
reads U گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com