Perdic | تمام دو رشتهای | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	full duplex U	تمام دو رشتهای

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	beta software U	نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
	terminate U	تمام شدن تمام کردن
	terminated U	تمام شدن تمام کردن
	terminates U	تمام شدن تمام کردن
	fibrinous U	رشتهای
	filiform U	رشتهای
	duplexes U	دو رشتهای
	duplex U	دو رشتهای
	unifilar U	تک رشتهای
	penicillate U	رشتهای
	single core U	هادی تک رشتهای
	single core cable U	کابل یک رشتهای
	fibrous protein U	پروتئین رشتهای
	string file U	پرونده رشتهای
	incandescent bulb U	لامپ رشتهای
	filamentary U	لیفی رشتهای
	duplexing U	دو رشتهای کردن
	single core U	کابل یک رشتهای
	single conductor U	هادی تک رشتهای
	single conductor U	سیم تک رشتهای
	multiple wire U	چند رشتهای
	duplex channel U	مجرای دو رشتهای
	interdisciplinary U	میان رشتهای
	bulbs U	لامپ رشتهای
	filamentous U	لیفی رشتهای
	duplex transmission U	مخابره دو رشتهای
	multicore line U	خط چند رشتهای
	full duplex U	کاملا" دو رشتهای
	bulb U	لامپ رشتهای
	full duplex U	کاملا دو رشتهای
	incandescent lamp U	لامپ رشتهای
	triserial correlation U	همبستگی سه رشتهای
	rbis U	همبستگی دو رشتهای
	three core cable U	کابل سه رشتهای
	string operation U	عملیات رشتهای
	biserial correlation U	همبستگی دو رشتهای
	half duplex U	نیم دو رشتهای
	multicore U	چند رشتهای
	string manipulation U	دستکاری رشتهای
	string formula U	فرمول رشتهای
	filament lamp U	لامپ رشتهای
	point biserial correlation U	همبستگی دو رشتهای نقطهای
	multi conductor cable U	کابل چند رشتهای
	continous strand furnace U	کوره رشتهای دائمی
	multiple conductor cable U	کابل چند رشتهای
	half duplex transmission U	مخابره دو نیم رشتهای
	multi strand machine U	دستگاه چند رشتهای
	multiple cable U	کابل چند رشتهای
	multicore cable U	کابل چند رشتهای
	rpbis U	همبستگی دو رشتهای نقطهای
	bifilar winding U	سیم پیچ دو رشتهای
	full duplex channel U	مجرای کاملا دو رشتهای
	multiple cable joint U	اتصال کابل چند رشتهای
	double filament lamp U	لامپ رشتهای با فیلامان مضاعف
	null U	رشتهای که هیچ حرفی ندارد
	string U	رشتهای که فقط حاوی اعداد است
	alphabetic character set U	رشتهای که فقط حروف الفبا را دارد
	cacogenics U	رشتهای از علم درباره فسادو خرابی نژاد
	to cut brake or beat a r U	گوی سبقت رادر رشتهای ازپیشینیان ربودن
	colons U	که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
	colon U	که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
	energetics U	رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
	atom U	مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
	atoms U	مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
	urology U	رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
	urologic U	رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
	inks U	چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
	ink U	چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
	urological U	رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
	gerontology U	رشتهای ازعلوم که درباره پیری و مسایل مربوط به سالخوردگان بحث میکند
	biocenology U	رشتهای از زیست شناسی که از اجتماعی موجودات و تاثیرانها بریکدیگر بحث میکند
	photochemistry U	رشتهای از علم شیمی که درباره اثر نور در موادشیمیایی بحث مینماید
	biogeography U	رشتهای از زیست شناسی که درباره طرزانتشار و پخش حیوانات ونباتات بحث میکند
	cryogenics U	سرمازایی رشتهای از فیزیک که درباره تبادلات واثرات اجسام درحرارتهای پایین گفتگومیکند
	cirrus U	لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
	scalar U	نوع داده حاوی دادههای مجزا که قابل پیش بینی هستندو رشتهای را دنبال می کنند
	adobe type manager U	استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
	raster U	سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
	lap U	یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
	lapped U	یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
	beneficial occupancy U	اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
	blankest U	1-رشته خالی . 2-رشتهای که دارای فضاهای خالی است
	blank U	1-رشته خالی . 2-رشتهای که دارای فضاهای خالی است
	snobol U	Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
	panorama U	تمام نما اینه تمام نما
	panoramas U	تمام نما اینه تمام نما
	full track U	تمام شنی خودرو تمام شنی
	bioecology U	رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
	ascii U	رشتهای از حروف ASCII که در ادامه کد ASCII صفر را به عنوان بیان کننده انتهای رشته دارا می باشند
	immunogenetics U	رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
	professionals U	پیشه ور کسیکه رشتهای را پیشه رسمی
	professional U	پیشه ور کسیکه رشتهای را پیشه رسمی
	geriatrics U	رشتهای از علم طب که درباره امراض دوران پیری و افراد پیر بحث میکند مبحث امراض پیری
	anthropography U	علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
	polytechnic U	چند رشتهای چند حرفهای
	polytechnics U	چند رشتهای چند حرفهای
	yame U	تمام
	thru U	تمام
	full length U	تمام قد
	incomplete U	نا تمام
	whole U	تمام
	off U	تمام
	out and out U	تمام
	full U	تمام
	rounded U	پر تمام
	out-and-out U	تمام
	fullest U	تمام
	thorough U	تمام
	It's over. U	تمام شد.
	through U	تمام
	whole length U	تمام قد
	full-length U	تمام قد
	entire U	تمام
	completes U	تمام
	completed U	تمام
	it is all up U	تمام شد
	complete U	تمام
	full-face U	تمام رخ
	full face U	تمام رخ
	lion's share U	تمام
	all night U	در تمام شب
	completing U	تمام
	fulfill U	تمام کردن
	full tracked U	تمام زنجیر
	the full of the moon U	ماه تمام
	full adder U	تمام افزایشگر
	to blow over U	تمام شدن
	thorough going U	تمام وکمال
	thoro U	تمام وکمال
	thoro U	کامل تمام
	full automatic U	تمام اتوماتیک
	the whole world U	تمام دنیا
	the game is up U	بازی تمام شد
	three whole years U	سه سال تمام
	to draw to an end U	تمام شدن
	to eat up U	تمام کردن
	full blown U	تمام کامل
	integrate U	تمام کردن
	full moon U	ماه تمام
	full mouthed U	تمام دندان
	attains U	تمام کردن
	attaining U	تمام کردن
	attained U	تمام کردن
	full orbed U	تمام روشن
	full pay U	حقوق تمام
	full pay U	مواجب تمام
	full scale U	تمام عیار
	full screen U	تمام صفحه
	full subtractor U	تمام کاهشگر
	full time U	تمام روز
	integrates U	تمام کردن
	integrating U	تمام کردن
	to fill out U	تمام کردن
	to finish off U	تمام کردن
	to run away with U	تمام کردن
	to see out U	تمام کردن
	to see through U	تمام کردن
	full blown U	تمام شکفته
	lie-in U	تمام شدن
	lie in U	تمام شدن
	fulfils U	تمام کردن
	fulfills U	تمام کردن
	fulfilling U	تمام کردن
	fulfilled U	تمام کردن
	fulfil U	تمام کردن
	attain U	تمام کردن
	holosymmetric U	تمام وجه
	defunct U	تمام شده
	consummative U	تمام کننده
	consumptible U	تمام شدنی
	cosecant U	قطرفل تمام
	hade U	شیب تمام
	give out U	تمام شدن
	get through U	تمام کردن
	fully automatic machine U	تمام اتومات
	depletable U	تمام شدنی
	over with U	تمام شده
	completive U	تمام کننده
	all d. U	در تمام روز
	in full U	تمام وکمال
	holohedron U	تمام وجهی
	in full fig U	درلباس تمام
	by all means U	با تمام وسائل
	holohedral U	تمام وجه
	an a fact U	تمام شده
	ammo zero U	مهمات تمام
	he is fifty U	تمام دارد
	full tracked U	تمام شنی
	all this U	تمام اینها
	all risks U	تمام خطرات
	all out U	باشدت تمام
	payment in full U	پرداخت تمام
	due U	تمام شده
	round d. U	دوجین تمام
	through U	تمام شده
	rounds complete U	تیر تمام شد
	run out of U	تمام کردن
	f. and fell U	تمام بودن
	full-time U	تمام وقت
	short measure full measure U	پیمانه تمام