English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 20 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
theatergoer U تماشاخانه رو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
theatrical U وابسته به تماشاخانه تئاتری
opera U تماشاخانه
operas U تماشاخانه
theaters U تماشاخانه بازیگر خانه
theaters U تماشاخانه
theatre U تماشاخانه بازیگر خانه
theatre U تماشاخانه
theatres U تماشاخانه بازیگر خانه
theatres U تماشاخانه
houselights U نوری که در تماشاخانه بالای سر تماشاچیان را روشن میکند
opera house U تماشاخانه
pecten U پرده تماشاخانه یکجور صدف دو کپه
theater U تماشاخانه بازیگر خانه
theater U تماشاخانه
theater in the round U تماشاخانه دارای صحنه مدور
theatricalism U تماشاخانه گرایی
theatricalism U پیروی ازروش تماشاخانه تماشاخانه مسلکی
theoric U وجوهی که در یونان باستان جمع میکردند ...رفتن به تماشاخانه هاکمک کنند
vomitoryt U دراروپا مدخل تماشاخانه
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com