English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
click U تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
clicked U تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
clicks U تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
double click U احضار یک فرمان توسط دکمه دستگاه OUSE
clicking U فشار دادن دکمه بالای دستگاه ماوس paste and cut
dragged U عمل حرکت دستگاه OUSE
drags U عمل حرکت دستگاه OUSE
drag U عمل حرکت دستگاه OUSE
pushbutton U آنچه با فشار دادن یک دکمه کار کند
low voltage operation U فرایند کار فشار ضعیف
to make a typo [American E] U اشتباه روی دکمه ای فشار دادن [کلید یا تلفن]
to make a typing error [mistake] U اشتباه روی دکمه ای فشار دادن [کلید یا تلفن]
to hit the wrong key [on the PC/phone/calculator] U اشتباه روی دکمه ای فشار دادن [کلید یا تلفن]
to press the button U دکمه را فشار دادن در راه انداختن چیزی یا کاری پیش قدم شدن
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
press U دستگاه فشار
low potential system U دستگاه کم فشار
presses U دستگاه فشار
energy absorber U مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
high tension apparatus U دستگاه فشار قوی
high tension bridge equipment U دستگاه ازمایش فشار قوی
barometers U دستگاه اندازه گیری فشار هوا
tonometer U دستگاه اندازه گیری فشار وکشش
oil pressure U دستگاه اندازه گیری فشار روغن
barometer U دستگاه اندازه گیری فشار هوا
pressure cabin U هواپیمای دارای دستگاه تهویه مقاوم با فشار هوا
single breasted U دارای دکمه در یک طرف کت کت دو یا سه دکمه
single-breasted U دارای دکمه در یک طرف کت کت دو یا سه دکمه
fillip U تلنگر
flipped U تلنگر
flicked U تلنگر
fillips U تلنگر
flip U تلنگر
flick U تلنگر
flicking U تلنگر
flicks U تلنگر
flips U تلنگر
flip U تلنگر زدن
flipped U تلنگر زدن
flips U تلنگر زدن
pressure breathing U تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
cabin pressure U فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin U اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve U شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system U سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure U فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
cabin pressurization safety valve U شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio U نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic U دارای فشار یکسان خط هم فشار
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
knop U دکمه
reset button U دکمه
tubers U دکمه
buttons U دکمه
knobs U دکمه
button hole U جا دکمه
knob U دکمه
buttoned U دکمه
shooting adjustment keys U دکمه
bottle flower U گل دکمه
button U دکمه
botton U دکمه
buttoning U دکمه
stop knob U دکمه
tubercle U دکمه
tuber U دکمه
tuberculum U دکمه
gemma U دکمه
shutter release button U دکمه
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
cuffing U دکمه سردست
cuffed U دکمه سردست
mouse button U دکمه ماوس
sleeve link U دکمه زنجیری
gemmule U دکمه گیاهک
buttonholing U سوراخ دکمه
unbutton U گشودن دکمه
gemmiparous U دکمه اور
double breasted U کت چهار دکمه
unbuttoning U گشودن دکمه
buttonholes U سوراخ دکمه
buttonhole U سوراخ دکمه
cuffs U دکمه سردست
radio button U دکمه رادیو
buttonhook U دکمه انداز
buttonholed U سوراخ دکمه
buttonhook U سگک دکمه
flue stop U دکمه ارگ
knobbed U دکمه دار
snap fastener U دکمه فشاری
snap fastener U دکمه قابلمه
push button U دکمه فشاری
buttonhook U قلاب دکمه
Buttonhole U کتی که در دو طرف دکمه دارد
unbuttons U گشودن دکمه
cuff U دکمه سردست
alarm push U دکمه اژیر
unbuttoned U گشودن دکمه
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
stud U دکمه سردست دسته
coarse adjustment knob دکمه تنظیم زیرین
condenser adjustment knob دکمه تنظیم تراکم
viewfinder adjustment keys دکمه یابنده هدف
push botton U دکمه زنگ اخبار
canopy release knob دکمه برقراری سایبان
buttoned U هرچیزی شبیه دکمه
film advance mode دکمه رد کردن فیلم
fine adjustment knob دکمه تنظیم دقیق
olivette U دکمه هسته خرمایی
beater ejector دکمه تعویض سر همزن
door stop U دکمه کله قندی
buttoning U هرچیزی شبیه دکمه
button U هرچیزی شبیه دکمه
olivet U دکمه هسته خرمایی
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
exposure adjustment knob دکمه نمایش تعداد فیلم
seat back adjustment knob دکمه تنظیم پشتی صندلی
boutonniere U بریدگی یاشکاف جای دکمه
farcy button U دکمه یابرامدگی درناخوشی سراجه
farcy bud U دکمه یابرامدگی درناخوشی سراجه
cornet a pistons U یکجورسازشیپوری که چندین دکمه دارد
eying U دکمه یا گره سیب زمینی
eyes U دکمه یا گره سیب زمینی
eye U دکمه یا گره سیب زمینی
eyeing U دکمه یا گره سیب زمینی
tuberculous U دارای برامدگی یا دکمه مسلول
double breasted U کتی که در دو طرف دکمه دارد
low head plant U نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
lins donawitz process U فرایند ال دی
process U فرایند
processes U فرایند
shell jacket U بالاتنه کوتاه دکمه دار نظامی
righting U دکمه سمت راست از Mouse با دو یا سه کلید
righted U دکمه سمت راست از Mouse با دو یا سه کلید
right U دکمه سمت راست از Mouse با دو یا سه کلید
boutonniere U گلی که درسوراخ دکمه کت زده میشود
etui U جعبهء کوچک زینتی سوزن نخ و دکمه
acid process U فرایند اسیدی
cleaning process U فرایند شستشو
cladding process U فرایند پوشش
ziegler process U فرایند زیگلر
adiabatic process U فرایند بی دررو
output process U فرایند خروجی
unionmelt process U فرایند الیرا
batch process U فرایند پیمانهای
converting process U فرایند بیرنه
mental process U فرایند ذهنی
markov process U فرایند مارکف
continuous process U فرایند پیوسته
manufacturing process U فرایند ساخت
manufacture process U فرایند ساخت
annealing process U فرایند تابکاری
mond process U فرایند موند
nuclear reaction U فرایند هستهای
bessemer process U فرایند بسمر
bench scale process U فرایند کارگاهی
oxidizing process U فرایند اکسیداسیون
cyclic process U فرایند چرخهای
historical process U فرایند تاریخی
fixation process U فرایند تثبیت
sequential process U فرایند ترتیبی
solidifying process U فرایند انجماد
selective process U فرایند گزینشی
associative process U فرایند تجمعی
budget process U فرایند بودجه
salpeter process U فرایند سالپیتر
roll piercing process U فرایند نوردمایل
direct process U فرایند مستقیم
refining process U فرایند پالایش
discriminal process U فرایند افتراقی
dissipative process U فرایند اتلافی
steelmaking process U فرایند فولادسازی
stochastic process U فرایند اتفاقی
hot dipping process U فرایند اندودکاری
duplexing process U فرایند دوپلکس
production process U فرایند تولید
process control U کنترل فرایند
interative process U فرایند تکراری
process control U بررسی فرایند
decision process U فرایند تصمیم
isentropic process U فرایند هم انتروپی
iterative process U فرایند تکراری
fusion process U فرایند ذوب
gosseneck process U فرایند دوخمی
process conversion U تبدیل فرایند
programmable function keyboard U صفحه کلید دکمه یی برای سیستمهای گرافیکی
reefing jacket U یکجور نیمتنه چسبان که از دوطرف دکمه میخورد
pelican crossing دکمه ای که با زدن آن عبور و مرور قطع میشود
deceleration U فرایند برگشت پذیر
pultrusion process U فرایند کشش رانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com