Perdic | تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (13 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	sidekick U	تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد
	sidekicks U	تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	magneto exchange U	مرکز تلفن خودکار با تلفن اندوکتوری
	private automatic branch exchange U	یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
	battery control central U	مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
	automatic telephone U	تلفن خودکار
	automatic telephone system U	تلفن خودکار
	central exchange U	مرکز تلفن خودکار
	exchange office U	مرکز تلفن خودکار
	telephone central office U	مرکز تلفن خودکار
	automatic telephone system U	سیستم تلفن خودکار
	telephone exchange U	مرکز تلفن خودکار
	telephone exchanges U	مرکز تلفن خودکار
	switching central U	مرکز تلفن خودکار
	semi automatic telephone system U	تلفن نیم خودکار
	manual telephone system U	تلفن غیر خودکار
	junction selector U	مرکز تلفن خودکار سلکتوری
	telephone plant U	تشکیلات مراکز تلفن خودکار
	tandom exchange U	مرکز تلفن خودکار تاندوم
	telephone switching technique U	تکنیک مراکز تلفن خودکار
	telephone switchboard U	قفسه اتصالات مراکز تلفن خودکار
	automatic toll exchange U	مرکز تلفن خودکار سیستم سلکتوری
	calendar program U	ابزار نرم افزاری که به کاربر اجازه ورود و بررسی به قرار ملاقات ها میدهد
	autos U	توانایی مودم برای پاسخ خودکار به تلفن پس از زنگ زدن
	auto U	توانایی مودم برای پاسخ خودکار به تلفن پس از زنگ زدن
	society of certified processors U	سازمانی که علائق و خواستههای متخصصین تایید شده کامپیوتر را ارائه میدهد
	calendar program U	ابزار نرم افزاری که به چندین کاربر اجازه بررسی قرار ملاقات ها وزمان بندیهای سایرین را میدهد
	script U	که به کاربر امکان انجام خودکار برنامه میدهد
	jacks U	ورودی که به مودم اجازه میدهد مستقیما تلفن وصل شود
	telephony U	سیستم ساخت ماکروسافت ,intel که به PC امکان کنترل تلفن را میدهد
	jack U	ورودی که به مودم اجازه میدهد مستقیما تلفن وصل شود
	cuts U	روشی که به صورت خودکار کاغذ را درون چاپگر قرار میدهد
	accounting package U	نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
	accounts package U	نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
	cut U	روشی که به صورت خودکار کاغذ را درون چاپگر قرار میدهد
	audio U	ال می پرسد. شخص تماس گرفته با انتخاب کردن شمارهای در تلفن به او جواب میدهد
	buffered computer U	کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
	gregorian calendar U	تقویم یا گاهنامه گریگوری تقویم مسیحی
	automated U	بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
	automates U	بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
	automate U	بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
	automating U	بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
	advanced U	که به سیستم عامل اجازه میدهد سخت افزارهای مناسب را خودکار تشخیص دهد
	faults U	خودکار فرآیندی که به طور منط قی یا ریاضی وقوع خطا درمدار را تشخیص میدهد
	transpondor U	دستگاه گیرنده یااداری که بمحض دریافت مخابرهای بطور خودکار ان را جواب میدهد
	transponder U	دستگاه گیرنده یااداری که بمحض دریافت مخابرهای بطور خودکار ان را جواب میدهد
	fault U	خودکار فرآیندی که به طور منط قی یا ریاضی وقوع خطا درمدار را تشخیص میدهد
	daemon U	در سیستم unix برنامهای که کارش را بدون دانستن کاربر خودکار انجام میدهد
	card U	وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
	faulted U	خودکار فرآیندی که به طور منط قی یا ریاضی وقوع خطا درمدار را تشخیص میدهد
	cards U	وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
	dial in modem U	مودمی که خودکار پاسخ میدهد و در هر زمانی برای دستیابی به سیستم قابل استفاده است
	musicom U	یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
	almanacs U	تقویم سالیانه تقویم نجومی
	almanac U	تقویم سالیانه تقویم نجومی
	almanacks U	تقویم سالیانه تقویم نجومی
	printed U	چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
	tabulator U	بخشی از ماشین تایپ یا کلمه پرداز که کلمات و اعداد رابه صورت خودکار در ستون هایی قرار میدهد
	prints U	چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
	print U	چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
	appointments U	قرار ملاقات وعده ملاقات
	appointment U	قرار ملاقات وعده ملاقات
	acu U	وسیلهای که به کامپیوتر اجازه میدهد ایستگاهها را فراخوانی کند یا خودکار شماره گیری کند
	ani U	سیستم تلفن که شماره تلفن شخصی که تماس گرفته را درج میکند
	ems dispatch U	تلگراف امس عنوان واقعه مشهور ملاقات سفیر فرانسه با ویلهم اول در سال 0781 در امس که بیسمارک صدراعظم وقت المان با تحریف مفاد تلگرافی که از موضوع این ملاقات حکایت می کرد باعث بروزجنگ فرانسه و پروس شد
	howlers U	صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
	howler U	صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
	synchroreceiver U	دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
	automatic error correction U	تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
	acoustic coupler	وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
	automatic programming U	روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
	telephony U	مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود
	telephone booth U	کیوسک تلفن کابین تلفن
	telephone booths U	کیوسک تلفن کابین تلفن
	coupler U	وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
	automatics U	خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
	submachinegun U	مسلسل خودکار یانیمه خودکار
	automatic U	خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
	autoloader U	اسلحه خودکار یا نیمه خودکار
	automatic check U	کنترل خودکار بررسی خودکار
	automatic pilot U	وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
	automatic pilots U	وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
	modem U	وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
	goldie U	علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
	aided tracking U	سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
	phone U	تلفن تلفن زدن
	phoned U	تلفن تلفن زدن
	phones U	تلفن تلفن زدن
	phoning U	تلفن تلفن زدن
	logical U	حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
	desktop U	تقویم
	rating U	تقویم
	calendar U	تقویم
	valuations U	تقویم
	calender U	تقویم
	calendars U	تقویم
	valuation U	تقویم
	evaluations U	تقویم
	ratings U	تقویم
	appraisals U	تقویم
	evaluation U	تقویم
	appraisal U	تقویم
	automated teller machine U	ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
	apprising U	تقویم کردن
	evaluates U	تقویم کردن
	estimates U	تخمین تقویم
	assess U	تقویم کردن
	valuing U	تقویم کردن
	appraiser U	تقویم کننده
	information processing U	تقویم اخبار
	evaluate U	تقویم کردن
	calendars U	تقویم ورزشی
	ephemeris U	تقویم نجومی
	evaluated U	تقویم کردن
	apprises U	تقویم کردن
	appraisable U	قابل تقویم
	calendar U	تقویم ورزشی
	almanach U	تقویم نجومی
	julain date U	تقویم ژولین
	assessing U	تقویم کردن
	assessments U	تقویم براورد
	apprise U	تقویم کردن
	estimated U	تخمین تقویم
	assessed U	تقویم کردن
	air almanac U	تقویم هوانوردی
	ephermeris U	تقویم نجومی
	address calendar U	تقویم نجومی
	estimate U	تخمین تقویم
	assessment U	تقویم براورد
	estimating U	تخمین تقویم
	assesses U	تقویم کردن
	values U	تقویم کردن
	evaluating U	تقویم کردن
	value U	تقویم کردن
	dma U	UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
	visiting U	ملاقات
	visited U	ملاقات
	visits U	ملاقات
	linkup U	ملاقات
	visit U	ملاقات
	kalendar U	تقویم گاه نما
	appraisal U	تقویم ارزیابی کردن
	estimations U	پیش بینی تقویم
	misvalue U	اشتباها تقویم کردن
	misestimate U	بناحق تقویم کردن
	appraisals U	تقویم ارزیابی کردن
	estimation U	پیش بینی تقویم
	appraisement U	تقویم و ارزیابی مال
	clock calendar board U	تخته ساعت / تقویم
	anno hegirae U	مطابق تقویم هجری
	assessable U	قابل ارزیابی یا تقویم
	conjuncture U	ملاقات تصادفی
	trysts U	قرار ملاقات
	audiences U	ملاقات رسمی
	meeter U	ملاقات کننده
	revisits U	ملاقات مجدد
	revisiting U	ملاقات مجدد
	revisit U	ملاقات مجدد
	appointment U	وعده ملاقات
	tryst U	قرار ملاقات
	gang up U	ملاقات کردن
	appointments U	وعده ملاقات
	revisited U	ملاقات مجدد
	audience U	ملاقات رسمی
	resort U	ملاقات مکرر
	date [appointment] U	قرار ملاقات
	meetings U	ملاقات اجتماع
	appointment U	قرار ملاقات
	appointed day U	قرار ملاقات
	visiting hours	ساعات ملاقات
	concourse U	محل ملاقات
	concourses U	محل ملاقات
	resorts U	ملاقات مکرر
	meetings U	ملاقات میتینگ
	meeting U	ملاقات اجتماع
	date [appointment] U	وعده ملاقات
	appointed day U	وعده ملاقات
	caller U	ملاقات کننده
	official meeting U	ملاقات رسمی
	callers U	ملاقات کننده
	resorted U	ملاقات مکرر
	meeting U	ملاقات میتینگ
	stop by <idiom> U	ملاقات کردن
	rateable U	مشمول مالیات قابل تقویم
	appraises U	تقویم کردن تخمین زدن
	evaluations U	ارزیابی کردن تقویم اخبار
	ratable U	قابل تقویم مشمول مالیات
	ratable U	مشمول مالیات قابل تقویم
	September U	نهمین ماه تقویم مسیحی
	evaluation U	ارزیابی کردن تقویم اخبار
	appraising U	تقویم کردن تخمین زدن
	appraised U	تقویم کردن تخمین زدن
	the house was highly rated U	خانه رازیاد تقویم کردند
	appraise U	تقویم کردن تخمین زدن
	support U	CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
	graphics U	پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
	ToolTips U	برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
	redezvous U	رانده وو محل ملاقات
	rendezvous U	قرار ملاقات گذاشتن
	revisit U	دوباره ملاقات کردن
	appointed days U	قرار های ملاقات
	visitant U	ملاقات کننده مهاجر